دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

گفتار دوم: شوری از دیدگاه قرآن کریم

گفتار دوم: شوری از دیدگاه قرآن کریم

اصطلاح «شوری» به همان معنای عام خود که مربوط به نظام حکومت‌داری در اسلام است، در دو آیه از قرآن کریم بیان شده است:

١. در سورۀ مکّی «شوری» که پیش از هجرت و تشکیل دولت اسلامی نازل شد:

﴿وَٱلَّذِينَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَمۡرُهُمۡ شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ وَمِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ يُنفِقُونَ[الشّورى: ٣٨]

«و کسانی‌ که [دعوت] پروردگارشان را اجابت کردند و نماز را برپا داشتند و کارهایشان در بین آنان، به [صورت] مشورت است و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم، [در راه الله] انفاق می‌کنند.»

شیخ عبدالرّحمان بن سعدی  / در تفسیر این آیۀ شریفه می‌گوید: «﴿أَمۡرُهُمۡ؛ یعنی امور دینی و دنیوی، ﴿شُورَىٰ بَيۡنَهُمۡ؛ یعنی اینکه کسی از آنان در اموری که مشترک در میان‎شان است، خودرأی و مستبد نیست و این ویژگی قطعاً برخاسته از اجتماع، الفت و دوستی آنان است. از نشانه‌های کمال دانایی و عقل‎شان این است که هرگاه ارادۀ انجام امری از امور محتاج به فکر و نظر را کنند، با یکدیگر جمع شده و مشورت و بررسی می‌کنند و زمانی که مصلحت برایشان آشکار گردد، آن را غنیمت شمرده و انجام می‌دهند؛ مانند مشورت در جنگ و جهاد و تعیین امیر یا قاضی و ...»[٧٢٣]

با توجّه به آیۀ مذکور، برایمان روشن گشت که الله تعالی صفات اساسی و منحصر به فرد مؤمنان را بیان نموده و آنان را توصیف کرده است؛ از جمله اینکه با یکدیگر مشورت می‌کنند و این مطلب نشان می‌دهد که مشورت از ویژگی‌های مسلمانان بوده و باید آراسته به این صفت باشند؛ فرقی نمی‌کند که یک گروه و بدون دولت و حکومت باشند؛ مانند شرایط مسلمانان در مکّه، یا اینکه دارای دولت و حکومت باشند؛ همچون شرایط‎شان در مدینه پس از هجرت.

برخی از پژوهشگران با تدبّر در آیۀ مورد بحث نتیجه گرفته‌اند که مشورت ویژگی حتمی و لازمی مؤمنان؛ به مانند نماز است و همان‌گونه که مسلمان اجازۀ ترک نماز را ندارد، نمی‌تواند مشورت را رها کند؛ به‎ویژه در امور مربوط به مصالح عمومی. نکتۀ مذکور زمانی تقویت می‌شود که می‌بینیم الله ـ صفت مشورت را پس از نماز که ستون دین به شمار می‌رود و قبل از زکات، بیان فرموده و این مطلب بیانگر اهمّیت مشورت است.[٧٢٤]

٢. آیۀ مدنی زیر از سورۀ «آل‌عمران»:

﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ[آل‌عمران: ١٥٩]

«پس به [سبب] رحمت الهی است که تو با آنان نرمخو [و مهربان] شدی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده می‌شدند، پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها، با آنان مشورت کن و زمانی که تصمیم گرفتی، بر الله توکّل کن، زیرا الله  أ توکّل‌کنندگان را دوست ‌دارد.»

در این آیۀ شریفه، الله تعالی به پیامبر گرامی اسلام  ج فرمان می‌دهد با مؤمنانی که همراه ایشان هستند، مشورت نمایند. الله متعال به رسول الله  ج چنین دستوری می‌دهد با وجود اینکه ایشان برخوردار از عقلی کامل، رأی و نظری محکم و استوار بوده و وحی بر این انسان بزرگ نازل شده و اطاعت از ایشان بر مردم – خواسته یا ناخواسته- لازم بوده است، پس تکلیف دیگران در این زمینه چیست؟![٧٢٥]

این فرمان الهی در سیاق و لابلای ارشاد پیامبر  ج برای محبّت و دوستی با مسلمانان و توصیف ایشان به عنوان رئیس دولت اسلامی نیز آمده است. صفت مشورت در آنجا همراه با ویژگی مهربانی و نرمخویی پیامبر  ج و دوری ایشان از خشونت و تندی و نیز بیان عفو و بخشش لغزش‌های مسلمانان و طلب آمرزش برای آنان آمده است. بر این اساس ظاهر آیه نشان می‌دهد که مشورت باعث می‌شود رئیس دولت، محبوب و مورد پسند عموم مردم گردد.[٧٢٦]

کسی که به موضوع مشورت از دیدگاه قرآن کریم و نیز نتایج مفید آن توجّه نماید، قطعاً به اهمّیت و جایگاه این اصل مهم در نظام سیاسی اسلام پی خواهد برد و در این زمینه، هیچ تردیدی نخواهد داشت. می‌توان اهمّیت مشورت را چنین خلاصه کرد:[٧٢٧]

١. توصیف مؤمنان با ویژگی مشورت در میان دو رکن مهم از ارکان اسلام؛ یعنی نماز و زکات آمد، چنانکه در توضیح آیۀ ٣٨ سورۀ «شوری» این نکته بیان گردید. آوردن مطلب مزبور با چنین اسلوب و سیاقی بیانگر اهمّیت فراوان و بزرگی آن است.

٢. اگر کاری از طریق مشورت صورت گیرد، ضریب خطا و اشتباه در آن کم‌تر، ولی رسیدن به حقیقت بیشتر می‌شود. فرد حاکم هر اندازه که عاقل و آگاه و باتجربه باشد، بازهم محدود به نقائص بشری خویش است که هرگز از وی جدا نمی‌شوند.

٣. در حقیقت، مشورت نوعی تقسیم کار و مسؤولیّت است و نتیجه‌اش هرچه باشد، بر دوش یک نفر نیست، بلکه همگی در آن سهیمند و اگر نتیجه‌اش برخلاف میل‎شان باشد، یکدیگر را سرزنش نمی‌کنند و اختلافی پیش نمی‌آید.

٤. در جامعه‌ای که مشورت براساس شریعت صورت گیرد، افرادش در برابر مسائل دینی و دنیوی خویش احساس مسؤولیّت می‌کنند و این جامعه از کم‌مسؤولیّتی یا نبود آن در مسائل مهم و ضروری مسلمانان رنج نمی‌برد.

٥. مشورت باعث حفاظت جامعه از اضطراب و پریشانی شده و اعتماد را در میان حاکم و مردم ایجاد می‌کند و در نتیجه، کینه‌ها را از بین برده و قطع رابطه و اختلاف‌ها را می‌زداید. مشورت دریچه و سوپاپ اطمینان و مانع فتنه‌ها و آشوب‌هاست، زیرا از این طریق، مسائل و موضوعات توسّط صاحب‌نظران و عالمان و بزرگان بررسی می‌شود و در نتیجه، به آن‎ها عمل می‌شود یا اینکه ترک می‌گردند، که در هردو حالت، اشخاص راحت و آسوده‌اند و کینه‌ها از بین می‌رود و بدین وسیله، ارتباط، برادری، محبّت، الفت و مهربانی میان حاکم و مردم در جامعه آشکار و برقرار است.

٦. تاریخ نشان می‌دهد بهترین دوران مسلمانان زمانی بوده که شریعت الهی اجرا شده و اصل مشورت در زندگی‌شان رعایت گشته است، امّا بدترین احوال هنگامی بوده که مشورت رعایت نگشته و خودرأیی و دیکتاتوری که منجر به اختلافات و فتنه‌های زیادی شده، در جامعۀ اسلامی منتشر و هویدا بوده است.[٧٢٨]

[٧٢٣]- تیسیر الکریم الرّحمن، ص ٧٦٠.

[٧٢٤]- نک: الشّوری وأثرها في الدّیموقراطیّة، عبدالحمید انصاری، صص ٥٢- ٥٣.

[٧٢٥]- نک: تفسیر بغوی، ج ١، ص ٣٦٥.

[٧٢٦]- نک: الشّوری، خالدی، ص ١٥٨.

[٧٢٧]- نک: النّظام السّیاسي في الإسلام، صص ٨٥- ٨٩؛ فقه الشّوری؛ دراسة تأصیلیّة نقدیّة، صص ٥٦- ٦١.

[٧٢٨]- نک: النّظام السّیاسي في الإسلام، صص ١٣٥- ١٣٨.