دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

مبحث دوم: تقسیم گناهان به صغیره و کبیره

مبحث دوم: تقسیم گناهان به صغیره و کبیره

باید گفت که گناهان به صغیره و کبیره تقسیم می‌شوند. غزالی  / می‌گوید: «بدان که برخی از گناهان صغیره و برخی دیگر کبیره هستند و اختلاف فراوانی در این زمینه وجود دارد؛ گروهی صغیره و کبیره را قبول نداشته و می‌گویند که هر مخالفتی با الله تعالی، کبیره است.

این دیدگاه ضعیف است، زیرا الله   می‌فرماید:

﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ كَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُكَفِّرۡ عَنكُمۡ سَيِّ‍َٔاتِكُمۡ وَنُدۡخِلۡكُم مُّدۡخَلٗا كَرِيمٗا[النّساء: ٣١]

«اگر از گناهان بزرگی که از آن نهی شده‌اید؛ دوری کنید، گناهان [صغیره] شما را از شما می‌زداییم، و شما را در جایگاه خوبی [بهشت] وارد می‌کنیم.»

﴿ٱلَّذِينَ يَجۡتَنِبُونَ كَبَٰٓئِرَ ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡفَوَٰحِشَ إِلَّا ٱللَّمَمَۚ[النّجم: ٣٢]

«[همان] کسانی ‌که از گناهان کبیره و اعمال زشت ـ غیر از گناهان صغیره ـ دوری می‌کنند.»

همچنین پیامبر  ج فرمودند: «الصَّلَوَاتُ الْخَمْسُ، وَالْجُمُعَةُ إِلَى الْجُمُعَةِ، مُكَفِّرَاتٌ لِمَا بَيْنَهُنَّ مَا اجْتُنِبَتِ الْكَبَائِرُ»؛ «نمازهای پنجگانه و [نماز] جمعه تا جمعۀ دیگر باعث بخشش [گناهانی که در فاصلۀ زمانی] میان آن‎ها انجام شود، می‌گردند تا زمانی که از گناهان کبیره دوری شود.» و با لفظی دیگر چنین آمده است: «كَفَّارَاتٌ لِمَا بَيْنَهُنَّ إلّا الْكَبَائِرُ»[٦٣٧]؛ «[این نمازها] از بین‌برندۀ گناهان [انجام‌شده در فاصلۀ زمانی] میان خود مگر گناهان کبیره هستند.»

عبدالله بن عمرو بن عاص  ب روایت می‌کند که رسول الله  ج فرمودند: «الكَبَائِرُ: الإِشْرَاكُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَيْنِ، وَقَتْلُ النَّفْسِ، وَاليَمِينُ الغَمُوسُ»[٦٣٨]؛ «گناهان کبیره عبارتند از: شرک به الله تعالی، نافرمانی پدر و مادر، کشتن نفس [به ناحق] و سوگند غموس [که فرد دانسته دروغ می‌گوید و قسم می‌خورد].»

ابن قیّم  / می‌گوید: «قرآن، سنّت، اجماع صحابه و تابعان و امامان بر این است که برخی از گناهان، صغیره و تعدادی دیگر کبیره هستند.»[٦٣٩]

همچنین می‌آورد: «کسانی که آن‎ها را تقسیم به صغیره و کبیره نکرده‌اند، معتقدند تمامی گناهان – از این لحاظ که جسارت و نافرمانی و مخالفت فرمان الهی هستند- کبیره به شمار می‌روند. بنابراین با توجّه به ذاتی که فرمانش اجرا نگشته و محارمش شکسته شده، باید گفت که همۀ گناهان کبیره‌اند و در این جرم و فساد باهم برابرند.»[٦٤٠]

وی – پس از بیان برخی سخنان از افرادی که می‌گویند تمامی گناهان کبیره هستند- چنین می‌آورد: «شرک بدترین ظلم و توحید بهترین عدالت است و از این رو، هر عملی که منافات بیشتری با این هدف داشته باشد، بزرگ‌ترین گناه کبیره به شمار می‌رود و تفاوت در درجات، براساس منافات با این مقصد و هدف است. عملی که بیشترین موافقت را با این هدف داشته باشد، برترین واجب و بهترین عبادت به شمار می‌رود. پس به اصل و معیار مذکور خوب دقّت کن و جزئیّاتش را بشناس تا حکمت بهترین حاکمان و پادشاهان و داناترین آگاهان را در آنچه بر بندگانش واجب یا حرام گردانیده و نیز تفاوت مراتب عبادات و گناهان را بفهمی.»[٦٤١]

بدون تردید توضیح ماهیّت کبائر و صغائر به درازا می‌کشد، امّا به طور خلاصه باید گفت: هر گناهی که مستحقّ مجازات در دنیا یا وعید در آخرت باشد، کبیره است.

و گناهی که این‌گونه نباشد، صغیره به شمار می‌رود.[٦٤٢]

[٦٣٧]- صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٣٣.

[٦٣٨]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٦٦٥٦؛ إحیاء علوم الدّین، ج ٤، ص ١٧.

[٦٣٩]- الجواب الکافي، ص ٣٠٦.

[٦٤٠]- همان، ص ٣٠٩.

[٦٤١]- همان، ص ٣١٢.

[٦٤٢]- شیخ الإسلام ابن تیمیّه  / این دیدگاه را در مجموع الفتاوی، ج ١١، ص ٦٥٠ ترجیح داده و می‌گوید: «بهترین سخن در این مسأله، همین است.» همچنین در ج ١١، ص ٦٥٤ می‌گوید: «بنا بر چند دلیل گفتیم که این معیار بر سایر قوانین مذکور برتری دارد.» سپس ٥ دلیل را بیان می‌کند.