گفتار اول: هدایت عالمان اهل کتاب به پذیرش اسلام
بدون تردید الله تعالی محمّد ج را با هدایت و دین بر حق فرستاد تا آن را بر تمامی آیینها پیروز گرداند، هرچند کافران را خوش نیاید. الله ﻷ در این دین، نشانههای هدایت را قرار داد و این علائم برای کسی که با چشم بصیرت و عبرت به آن بنگرد، کاملا روشن و آشکار است.
امّتهای فراوانی از طریق همین نشانهها هدایت گشتند و الله متعال چشمانشان را بر نور و هدایت گشود و در نتیجه، آنان بیراهی و گمراهی را رها نموده و راه رستگاری و سعادت را در پیش گرفتند.
هدایتیافتگان به سوی حقیقت، از افراد و گروههای متفاوتی تشکیل میشدند؛ در میان آنان، رئیس و رعیّت، عالم و غیر عالم و مرد و زن وجود داشت، به گونهای که این نور و هدایت تمامی زمین را در برگرفته و مردم گروهگروه و پشت سر یکدیگر، دین اسلام را میپذیرفتند.
برخی از این هدایتیافتگان، از بزرگان قوم و ملّت خویش به شمار میرفتند؛ بویژه از بزرگان یهود و نصاری؛ یعنی همان افرادی که از حسادت و کبر نجات یافتند و الله متعال هدایت را برایشان مقدّر نموده بود و زمانی که مسلمان شدند، به بدی و زشتی فراوان گمراهی پیشین خود و نیز به بزرگی احسان الهی و نعمت هدایت پی بردند و از این رو، در راه کمک به اسلام و دعوت همکیشان قبلی خویش بسیار تلاش نمودند و این سخن پیامبر ج دربارۀ آنان صدق میکند که فرمودند: «تَجِدُونَ النَّاسَ مَعَادِنَ، فَخِيَارُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الْإِسْلَامِ إِذَا فَقِهُوا»[١٢١٨]؛ «مردم را همچون معادن [طلا و ...] مییابی و بهترینشان در دوران جاهلیّت، بهترین آنان در دوران اسلام است زمانی که آگاه [و دانشمند] شوند.»
این هدایتیافتگان، بهترین کسانی بودند که از میان یهودیان و مسیحیان مسلمان شدند و برای یاری دین اسلام، همانگونه که قبلا به منظور کمک دینشان تلاش میکردند یا بیشتر از آن، سعی و کوشش نمودند.
بدون تردید بهترین و وسیعترین فرصت و زمینه در جلوی عالمانشان، بیان حقیقت با دلیل و برحذر داشتن از باطل و رفتن در این راه است و این هدایتیافتگان، بهترین داعیان اسلام هستند که از بدین وسیله، مردم را از ادیان باطل برحذر میدارند، چون صاحب خانه نسبت به آنچه در آن وجود دارد، آگاهتر است. آنان قبلا یهودی یا مسیحی بودهاند و از چیزی که دیگران خبر ندارند، آگاهند، زیرا کاملا نسبت به آیین و دیانتشان علم دارند و مستقیما با ملّتشان ارتباط داشتهاند؛ بویژه در آیینی که پیروانش ادّعا میکنند دارای اسراری است؛ همچون دین مسیحیّت. در نتیجه، دعوت آنان تأثیر فراوانی بر پذیرش دین اسلام از سوی افراد بیشماری از ادیان باطل دارد.
علاوه بر این، گرایش برخی عالمان ادیان باطل به سمت اسلام و پذیرش و یاری آن، دلیلی روشن بر حقّانیّت دین اسلام بوده و نشان میدهد که این تغییر پس از اطمینان کامل به صحّت اسلام ایجاد شده و در نتیجه، فرد هدایتیافته گواه و حجّتی علیه قوم خویش است.[١٢١٩]
[١٢١٨]- صحیح بخاری، شمارۀ حدیث: ٣٢٠٣؛ صحیح مسلم، شمارۀ حدیث: ٢٥٢٦.
[١٢١٩]- نک: البحث الصّریح في أیّما هو الدّین الصّحیح، صص ٧- ٩.