دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

شرخوارگی پیامبر صلی الله علیه وسلم در میان بنی‌سعد

شرخوارگی پیامبر صلی الله علیه وسلم در میان بنی‌سعد

قوم عرب عادت و رسم داشتند که فرزندان‎شان را به زنان شیرده بادیه‌نشین می‌سپردند، زیرا در بادیه، اسباب رشد و پرورش سالم جسمی وجود داشت.[٤٣٤]

بدون تردید حلیمۀ سعدیه امور عجیبی را از این شیرخوار مشاهده نمود؛ از جمله اینکه وی با همسرش به‎وسیلۀ ماده‌الاغی لاغر و بسیار کُند رفتار، به مکّه آمد و در راه بازگشت از مکّه، درحالی که پیامبر  ج را در بغل داشت، این الاغ به سرعت می‌دوید و تمامی مرکب‌ها را پشت سر می‌گذاشت و باعث تعجّب همسفران او شد.

حلیمه می‌گوید که سینه‌اش، شیری نداشت و کودک شیرخوارش از شدّت گرسنگی، همواره گریه می‌کرد، امّا همین که محمّد  ج سینه‌اش را به دهان گرفت، بسیار پرشیر شد، به گونه‌ای که سیّدنا محمّد  ج و کودکش را شیر می‌داد و هردو سیر می‌شدند.

همچنین نقل می‌کند که سرزمین قومش؛ بنی‌سعد خشک و بی‌آب و علف بود و زمانی که شیردهی این کودک نصیبش شد، سرزمین آن‎ها سرسبز و خرّم گشت و حیوانات‎شان زیاد گشت و نداری و فقرشان تبدیل به آسایش و راحتی شد.

پس از دو سال، حلیمه پیامبر  ج را به مادر و پدربزرگ ایشان که در مکّه بودند، تحویل داد، امّا از مادر رسول الله  ج خواست و اصرار کرد که اجازه دهد دوباره سیّدنا محمّد  ج نزد وی بمانند، چون برکت‌های پیامبر  ج را برای خویش مشاهده نموده بود. در نتیجه، آمنه موافقت کرد و حلیمه باری دیگر با این کودک به سرزمینش بازگشت درحالی که دلش لبریز از شادی بود.

پس از دو سال دیگر؛ یعنی وقتی محمّد  ج ٤ ساله بودند، حلیمه ایشان را به مادرشان تحویل داد و آمنه تا زمان وفات خویش، سرپرستی پیامبر  ج را بر عهده گرفت و در آن هنگام، رسول الله  ج ٦ ساله بودند. عبدالمطّلب نیز دو سال سرپرستی ایشان را بر عهده داشت و سپس از دنیا رفت و پیش از وفاتش، سفارش پیامبر  ج را به فرزندش ابوطالب؛ عموی رسول الله  ج کرد و او همان‌گونه که از خانواده‌اش، مواظبت می‌نمود، از سیّدنا محمّد  ج نیز نگهداری کرد.[٤٣٥]

ابوطالب به سبب فقر و نداری، زندگی سختی داشت و از این رو، پیامبر  ج در رفاه و آسایش بزرگ نشدند و می‌توان گفت که این مورد، لطف و احسان الهی به این پیامبر بزرگ بود.

رسول الله  ج از زمانی که در میان بنی‌سعد زندگی می‌کردند، به همراه برادران رضاعی خویش، مشغول گوسفندچرانی بوده و برای ساکنان مکّه، گوسفند می‌چراندند و با گرفتن مزد، از عهدۀ خویش برمی‌آمدند و عمویشان را برای نفقه به زحمت نمی‌انداختند.

[٤٣٤]- جوامع السّیرة النّبویّة، ابن حزم اندلسی، صص ٦- ٧؛ الرّوض الأنف، ج ١، صص ٢٧٨- ٢٨٦ و ٢٩٧.

[٤٣٥]- نک: الرّوض الأنف، ج ١، صص ٣٠٠- ٣٠١؛ أعلام النّبوة، ماوردی، صص ٢٤٨- ٢٤٩.