دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

٥- گواهی افراد غیرمسلمان بر تسامح و مدارای مسلمانان

٥- گواهی افراد غیرمسلمان بر تسامح و مدارای مسلمانان

گواهی‌های سیاری بر تسامح و سازش و عدالت و بلکه نیکی مسلمانان به مخالفان دینی وجود دارد.

بیشتر این شهادت‌ها از افراد منصف و برخی از آن‎ها منسوب به رجال دینی مسیحیّت و حتّی تعدادی مربوط به افراد کینه‌توز و جاهل است.

در ادامه، برخی از این گواهی‌ها بیان می‌گردد:

١. در یکی از دایرة المعارف‌های اهل کتاب -که گروهی از متکلّمان و عالمان به کتاب مقدّس آن را نوشته‌اند- دربارۀ شرایط دینی و احوال مسیحیان مصر در دوران فتوحات اسلامی و برخورد عادلانۀ مسلمانان چنین آمده است: «رفتار قوم عرب با یهودیان و قبطی‌ها خیلی بهتر از برخورد و معاملۀ رومی‌ها یا مردان کلیسای یونان بود.

پس از فتوحات قوم عرب، کلیسا از ستم آزاد و رها گشته و شکوفا شد و حتّی در میان غیرمسیحیان نیز مورد احترام افراد بسیاری بود.»[١٠٨٥]

٢. اسقف میشل یتیم دربارۀ فتوحات اسلامی منطقۀ شام و عراق که بیشتر ساکنانش مسیحی بودند، چنین می‌گوید: «پس از نخستین سال‌های فتوحات اسلامی که قوم عرب قدرتمند و پایدار گشتند، خلفا و حاکمان مجبور شدند احکام و قوانینی روشن صادر نمایند تا موضع مسلمانان نسبت به مسیحیان را مشخّص و منظّم کند و اوضاع دینی، سیاسی و اجتماعی را سر و سامان دهد.

بدون تردید این عهد و پیمان‎ها با تسامح و بردباری و تفکّری باز صورت گرفت و به ساکنان و راهبان و مسؤولان اجازه داده شد که در صورت تمایل، به سرزمین‌های روم شرقی هجرت کنند و در نتیجه، افراد بسیاری حکومت اسلامی را ترک کردند و سایر مردم کلیساها و اموال و آزادی دینی و شرایع خاصّ خود را با فرماندهی و رهبری اسقف‌هایشان حفظ کردند.»

سپس وی برخی از تکالیف آنان را در قبال این موارد بیان می‌کند.[١٠٨٦]

گلدزیهر؛ خاورشناس معروف با وجود اینکه علیه برخی احکام اسلام خرده می‌گیرد، نمی‌تواند تعجّبش را در این باره پنهان سازد و می‌گوید: «روحیۀ تسامح در اسلام بسیار قدیمی و ریشه‌دار است؛ یعنی همان روحیه‌ و صفتی که مسیحیان معاصر نیز آن را پذیرفته‌اند و این ویژگی، اصلی قرآنی دارد: ﴿لَآ إِكۡرَاهَ فِي ٱلدِّينِ [البقرة: ٢٥٦]؛ «در [قبول] دین هیچ اجباری نیست.»

اخبار و نمونه‌های بسیاری از دهۀ نخستین نقل شده که بیانگر تسامح و مدارای دینی خلفا در برابر پیروان ادیان دیگر است و این افراد بسا اوقات، در توصیه‌هایی که به فاتحان داشتند، آموزه‌ها و سفارش‌های حکیمانه‎ای در این زمینه به آنان می‌کردند.»[١٠٨٧]

٣. خاورشناس آلمانی؛ زیگرید هونکه می‌گوید: «ادّعای برخی مبنی بر متّهم‌ساختن مسلمانان به تعصّب و خشونت، فقط نوعی افسانه و خیال‌پردازی است و هزاران دلیل از تسامح و انسانیّت آنان در رفتار با ملّت‌های شکست‌خورده، خلاف این ادّعا را ثابت می‌کند.

تاریخ طولانی بشر تنها تعداد اندکی از ملّت‌ها را سراغ دارد که همچون قوم عرب با دشمنان و مخالفان اعتقادی خویش معامله کرده باشند. این رفتارشان بهترین تأثیر را داشت و به تمدّن عربی اجازه داد که با موفّقیّت کامل در بین آن ملّت‌ها نفوذ کند؛ موفّقیّتی که تمدّن یونان با آن درخشش کاذبش و نیز تمدّن روم با وجود خشونت و تحمیل اراده‌اش بر مردم، نتوانست به آن دست یابد.»[١٠٨٨]

٤. خاورشناس انگلیسی؛ توماس آرنولد در کتاب «الدّعوة إلی الإسلام» می‌گوید: «بدون تردید در قرن اول هجری، مسلمانان پیروز با عرب‌زبان‎های مسیحی رفتاری شایسته و بردبارانه داشتند و این تسامح و سازش در سده‌های بعدی نیز ادامه یافت و می‌توان گفت قبایلی از مسیحیان که مسلمان شدند، قطعاً از روی میل و اختیار و با آزادی کامل اسلام را پذیرفتند و مسیحیان عرب‌زبانی که اکنون در میان مسلمانان زندگی می‌کنند، گواه بر این تسامح و مدارا هستند.»[١٠٨٩]

٥. همچنین می‌گوید: «هرگز نشنیده‌ایم که قبلا تلاشی برای اجبار غیرمسلمانان به پذیرش اسلام یا توطئه و ستمی سازمان‌یافته به قصد نابودی دین مسیحی صورت گرفته باشد.»[١٠٩٠]

موارد پیشین، تنها نمونه‌های اندکی از شهاداتی که بیانگر تسامح و مدارای مسلمانان است، به شمار می‌رود.[١٠٩١]

[١٠٨٥]- دائرة المعارف الکتابیّة، جمع‌آوری: گروهی از متکلّمان، ذیل مادّۀ: اسکندر ، ص ٦؛ نک: حقوق الإنسان، ص ٣١٣.

[١٠٨٦]- تاریخ الکنیسة الشّرقیّة، میشل یتیم، ص ١٦٨؛ نک: حقوق الإنسان، ص ٣١٤.

[١٠٨٧]- العقیدة والشّریعة في الإسلام، گلدزیهر، ص ٤٦؛ نک: حقوق الإنسان، ص ٣١٥.

[١٠٨٨]- شمس العرب تسطع علی الغرب، زیگرید هونکه، ص ٣٥٧.

[١٠٨٩]- الدّعوة إلی الإسلام، توماس آرنولد، صص ٩٨- ٩٩.

[١٠٩٠]- همان، ص ٩٩.

[١٠٩١]- نک: حقوق الإنسان، صص ٣١٢- ٣١٧.