٢- اهمّیت تحقیق دربارۀ تسامح و مدارای اسلامی
پژوهش در این باره – چنانکه ابن عاشور میگوید- یکی از مهمترین تحقیقات لازم برای کسی است که قصد بررسی حقایق دین اسلام را دارد، چون بسیاری از عالمان و اندیشمندان؛ بویژه اندیشمندان غیرمسلمان مفهوم تسامح اسلامی را به درستی درک نکردهاند.
بسا اوقات، تصوّر میکنند که چنین چیزی در دین اسلام وجود ندارد. و کسانی که تسامح اسلامی را پذیرفتهاند، در بسیاری از موارد، دچار افراط یا تفریط شده و به حقیقت نرسیدهاند.
برخی از آنان در این زمینه معذورند، زیرا حالات و شرایط مسلمانان را در دورانهای مختلفی مشاهده نموده و گمان کردهاند که حقیقت اسلام همین است و در نتیجه، با ساختار و چهرۀ واقعی اسلام که دلایل و شواهد بسیاری دارد، مخالفت ورزیدهاند.
علاوه بر این، رفتار ناشایست و برخورد بد، رساندن آزار و زیان و خیانتها و نیرنگهای برخی از ملّتها و نیز سوء استفاده از مدارای مسلمانان برای رسیدن به اهداف و فواید خود و واردکردن رنج و مصیبت بر اهل اسلام باعث شده که در قرنهای گذشته، مسلمانان تسامح و مدارای اسلامی را فراموش کنند و مواظب باشند و به کلّی این ویژگی از یادشان رفته است.
موضوع فوق در جای دیگری باید بحث شود و نباید که مفهوم تسامح را تغییر دهد.
ناگفته نماند که برخورد ناشایست دیگر امّتها که در تمامی دورانها اتّفاق افتاده است، در دوران صدر اسلام و ظهور دین، مانع نمیشد که مسلمانان تسامح و مدارای اسلامی را کنار بگذارند و از فضایل آن بهرهمند شوند و میدانستند که از این طریق، ضررهایی به آنان میرسد، چون صفات نیک هرچند باعث از دستدادن منافعی شود، بازهم شایسته و پسندیده است و انسان نباید با این بهانه، صفات نیک را ترک کند، امّا لازم است که مواظب ضررهایش باشد و آنها را از خود دور سازد.[١٠٦٧]
از سویی دیگر، سزاوار نیست که پژوهشگر در دین اسلام فقط به احوال و شرایط برخی از مسلمانان در بعضی دورانها؛ بویژه در سدههای اخیر بنگرد، زیرا ستم و تنگنظری است که احوال برخی از مسلمانان به عنوان نماینده و چهرۀ واقعی اسلام معرّفی گردد و گمان شود که دین اسلام مسلمانان را پاک و تزکیه ننموده و پستی و سنگدلی را از آنان دور نساخته است. بنابراین بر کسی که از روی عدالت و انصاف قصد رسیدن به حقیقت را دارد، لازم است که از طریق منابع صحیح آن؛ یعنی قرآن و سنّت و سیرۀ سلف صالح به دین اسلام بنگرد و نیز از طریق کتابهایی که منصفانه و عالمانه در مورد این دین سخن گفتهاند. برای چنین فردی روشن خواهد شد که اسلام به دنبال سعادت بشر و انتشار صلح و امنیت و اشاعۀ عدالت و احسان است.
امّا هرگز روا نیست که کجرویهای برخی از مسلماننماها -کم باشد یا زیاد- به حساب دین گذاشته شود یا بدین وسیله، مورد نکوهش قرار گیرد، بلکه اسلام از این موارد بیزار و پاک است و پیامد انحراف و کجروی بر خود منحرفان است، چون دین اسلام آنان را فرمان به کجروی نداده و بلکه از انحراف به شدّت باز داشته است.
عدالت و انصاف این است که به حالات دینداران واقعی و اجراکنندگان راستین دستورات و احکام اسلامی در امور مربوط به خودشان و دیگران، نگاه شود، چراکه این کار بر شکوه و عظمت دین و مسلمانان در دلهای افراد میافزاید. دین اسلام مردم را به تمامی خوبیها و فضیلتهای کوچک و بزرگ تشویق نموده و از همۀ بدیها و مفسدهها باز داشته است.
به همین سبب، کسانی که ارزش و منزلت اسلام را حفظ نموده و احکام و شعائرش را رعایت کردهاند، در بالاترین مراتب ادب و تربیت نفس بر صفات نیک و اخلاق والا قرار دارند و افراد دور و نزدیک و موافق و مخالف بر این مورد گواهی میدهند.
امّا نگاه محض به احوال مسلمانان سهلانگار و منحرف از راه راست، هیچ بویی از عدالت ندارد و بلکه عین ستم است.[١٠٦٨]
[١٠٦٧]- نک: همان، ص ٢١٤.
[١٠٦٨]- نک: تنزیه الدّین وحملته ورجاله، سعدی، ص ٤٧٤.