دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

مبحث دوم: رحمت در سیرۀ نبوی

مبحث دوم: رحمت در سیرۀ نبوی

الله متعال در توصیف پیامبر  ج و با بیان احسان بر امّت اسلامی می‌فرماید:

﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَۖ فَٱعۡفُ عَنۡهُمۡ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ وَشَاوِرۡهُمۡ فِي ٱلۡأَمۡرِۖ فَإِذَا عَزَمۡتَ فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَوَكِّلِينَ[آل‌عمران: ١٥٩]

«پس به [سبب] رحمت الهی است که تو با آنان نرم‌خو [و مهربان] شدی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی، قطعاً از اطرافت پراکنده می‌شدند. بنابراین از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها، با آنان مشورت کن و هرگاه که تصمیم گرفتی، بر الله توکّل نما، زیرا که الله تعالی توکّل‌کنندگان را دوست ‌دارد.»

شیخ محمّد طاهر بن عاشور  / در تفسیر آیۀ فوق می‌گوید: «نرمی مذکور در این آیه، مجاز از خوش‌خلقی و گشاده‌رویی با امّت اسلام و صرف‌نظر از آزار و ستم مشرکان و بخشش لغزش‌هاست.»[٤٤٦]

همچنین می‌گوید: «الله متعال محمّد  ج را درحالی که بر رحمت و مهربانی آفریده شده بودند، فرستاد و از این رو، نرمی ایشان رحمتی از جانب الله تعالی به مسلمانان برای اجرای شریعت اسلام بدون سهل‌انگاری و به نرمی و با کمک بر دسترسی و عمل به آن بود. به همین سبب، نرمی پیامبر  ج را با رحمت الهی که در وجود ایشان نهاده شده است، بیان فرمود، زیرا رسول الله  ج برای تمامی مردم مبعوث گشتند، امّا الله ـ براساس حکمتی که اراده نموده بود، خواست ابتدا دعوت ایشان در میان قوم عرب قرار گیرد و سپس آنان دین اسلام را به جهانیان برسانند.

قوم عرب مشهور به غیرت و نپذیرفتن ستم و سلامت فطرت و زودفهمی بودند.

آنان نخستین کسانی بودند که دین را دریافت کردند و به همین علّت، شدّت و تندخویی شایستۀ این قوم نبود و برای تبلیغ و رساندن شریعت به آنان، نیاز بود که از این صفات دست کشند و از این طریق، دشمنی و ستیزه‌ای که تنها مانع در میان آنان و پذیرش حقیقت بود را رها کنند.

نقل شده که بخشش و عفو و رحمت رسول الله  ج باعث مسلمان‌شدن افراد فراوانی شد. عیاض  / برخی از این موارد را در کتاب الشّفا آورده است.[٤٤٧]

الله متعال در توضیح اینکه رسالت پیامبر  ج رحمتی برای تمامی جهانیان است، می‌فرماید:

﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ[الأنبياء: ١٠٧]

«و [ای پیامبر!] تو را فقط رحمتی برای جهانیان فرستادیم.»

آیۀ فوق با قوی‌ترین اسلوب تأکید؛ یعنی اسلوب حصر، رحمت‌بودن پیامبر  ج را تأیید و تأکید نمود و ادات و ابزار این اسلوب، حروف نفی و استثناست و بنابراین نشان می‌دهد که رحمت مزبور، عام و فراگیر است.

ابن قیّم  / می‌گوید: «صحیح‌ترین دیدگاه دربارۀ آیۀ: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ[الأنبياء: ١٠٧]، این است که آیۀ مذکور عام بوده و این مورد را به دو صورت می‌توان بیان کرد:

١. اینکه تمامی جهانیان از رسالت رسول الله  ج فایده بردند؛ پیروان‎شان به سعادت دنیا و آخرت رسیدند و دشمنان پیامبر  ج که علیه ایشان جنگیدند نیز تسریع در کشته‌شدن و مرگ آنان، برایشان بهتر از زندگی بود، چون اگر زنده می‌ماندند، عذابشان در آخرت، بیشتر و شدیدتر می‌گشت و از آنجا که بدبختی بر آنان مقدّر شده بود، برای آنان، تسریع در مرگ بهتر از عمر طولانی به همراه کفر بود.

هم‌پیمانان پیامبر  ج نیز در سایۀ پیمان و ضمانت ایشان زندگی کردند و به سبب پیمانی که بستند، بدی‌هایشان کمتر از افرادی که علیه پیامبر  ج جنگیدند، بود.

و منافقان به سبب اظهار ایمان، خون و اموال و خانواده و احترام‎شان حفظ گردید و احکام مسلمانان؛ همچون ارث و ... بر آنان اجرا گشت.

ملّت‌هایی که از پیامبر  ج دور بودند نیز از این طریق فایده بردند که الله تعالی به سبب رسالت ایشان، عذاب عمومی را از ساکنان زمین برداشت و در نتیجه، تمامی جهانیان از رسالت پیامبر  ج نفع بردند.

٢. پیامبر  ج رحمت برای هر انسانی بودند، امّا مؤمنان این رحمت را پذیرفتند و در دنیا و آخرت، از آن بهره بردند، ولی کافران آن را رد نمودند و عمل‎شان باعث نشد که رحمت‌بودن رسول الله  ج از بین برود، بلکه فقط این افراد آن را انکار کردند؛ مانند اینکه گفته شود: فلان چیز دوای فلان بیماری است و اگر کسی از آن استفاده نکند، دوابودنش برای فلان بیماری از بین نمی‌رود.»[٤٤٨]

ابن عاشور  / در تفسیر آیۀ مزبور چنین می‌آورد: «این آیه مشتمل بر وصفی جامع و فراگیر برای بعثت پیامبر  ج است.

برتری آن بر سایر شرایع این است که عام و مداوم؛ یعنی رحمت برای تمامی جهانیان است.»[٤٤٩]

وی در ادامه می‌گوید: «این موضوع به دو صورت آشکار می‌گردد: اول اینکه نفس پاک ایشان آمیخته و خوگرفته به ویژگی رحمت است و دوم اینکه احکام شریعت اسلام باعث گسترش و شمول رحمت می‌گردد.»[٤٥٠]

[٤٤٦]- تفسیر التّحریر والتّنویر، محمّد طاهر بن عاشور، ج ٤، ص ١٤٥.

[٤٤٧]- همان.

[٤٤٨]- جلاء الأفهام في فضل الصّلاة والسّلام علی خیر الأنام، ابن قیّم، ص ٩.

[٤٤٩]- تفسیر التّحریر والتّنویر، ج ٧، صص ١٦٤- ١٦٥.

[٤٥٠]- همان، صص ١٦٦- ١٦٧؛ برای اطّلاعات بیشتر، نک: الرّحمة والعظمة في السّیرة النّبویّة.