دین اسلام ماهیت شرایع

فهرست کتاب

مبحث چهارم: جایگاه سنّت نسبت به قرآن کریم

مبحث چهارم: جایگاه سنّت نسبت به قرآن کریم

از آنجا که پیامبر  ج واسطۀ میان الله و بندگانش برای تبلیغ شریعت و دین او به شمار می‌رود، تمامی شریعت اسلام از ایشان گرفته شده است.

امّا چنانچه قبلاً بیان گردید، شریعت تقسیم می‌شود به وحی نازل‌شده که به قصد عبادت، تلاوت می‌شود؛ یعنی قرآن کریم و به سخن و عمل و تأیید و سیرۀ رسول‌الله  ج که به قصد عبادت، تلاوت نمی‌شود و در این مورد، حکمش با قرآن، تفاوت دارد؛ یعنی همان سنّت نبوی.

و چون در قرآن کریم، احکامی کلّی وجود دارد، توضیح و بیان آن‎ها به پیامبر  ج سپرده شده است.

الله متعال می‌فرماید:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ[النّحل: ٤٤]

«و [ما این] قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه به سوی آنان نازل شده است را روشن سازی.»

﴿وَمَآ أَنزَلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ ٱلَّذِي ٱخۡتَلَفُواْ فِيهِ[النحل: ٦٤]

«و [ای پیامبر! ما] کتاب [قرآن] را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه در آن اختلاف کردند را برایشان روشن سازی.»

بدون تردید رسول الله  ج فرمان پروردگار خویش را به طور کامل اجرا نموده و به بهترین صورت، این کار مهم را انجام داده‌ و از طریق سنّت، آنچه برای مردم نازل شده را روشن ساخته‌اند.[١٢٩]

به عبارتی دیگر و بهتر، در زمان پیامبر  ج تنها منبع احکام شرعی، قرآن و سنّت بود.

در کتاب الهی، اصول کلّی احکام شرعی بدون توضیح و بیان جزئیّات تمامی آن‎ها آمده مگر در مواردی که موافق با اصول عمومی و ثابت به ثبوتشان بوده و با گذشت زمان و تفاوت محیط و رسوم مردم، تغییر نمی‌کند. هدف این بوده که قرآن کریم صلاح و سعادت را برای تمامی امّت‌ها در هر محیط و دورانی محقّق سازد. بنابراین در قرآن مجید، آنچه نیاز تشریعی بشر در راه تلاش و پیشرفت و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را برآورده سازد، می‌یابی.

در کنار این اصول، عقاید، عبادات، قصص امّت‌های پیشین، آداب عمومی و اخلاق نیز در قرآن کریم وجود دارد.

سنّت نبوی به طور کل، موافق با قرآن کریم است؛ مطالبِ مبهم آن را تفسیر، مجملش را تفصیل، مطلق آن را مقیّد، عامش را خاص و احکام و مقاصدش را تشریح می‌نماید. علاوه بر این، براساس اصول و قواعد قرآن و با تحقّق اهداف و مقاصد آن، احکامی را بیان نموده که در قرآن کریم نیامده است. در نتیجه، سنّت نبوی کاربرد عملیِ آنچه در قرآن کریم بیان شده است، به شمار می‌رود.

قبلا دانستیم که سنّت از لحاظ اینکه وحی و یکی از منابع شرعی بوده و عمل به آن واجب است، همچون قرآن مجید است.

از نظر درجه و اعتبار، پس از قرآن کریم است، چون تفسیر و مبیِّن قرآن بوده و مبیَّن مقدّم بر مبیِّن و اصل مقدّم بر فرع است. الله تعالی نیز می‌فرماید:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ[النّحل: ٤٤]

«و [ما این] قرآن را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه به سویشان نازل شده است را روشن سازی و باشد که آنان بیندیشند.»

به طور خلاصه، ارتباط سنّت با قرآن کریم، به چهار صورت است:

[١٢٩]- نک: همان، ص ١٨.