٥- واقعیبودن و تناسب با فطرت
نظام سیاسی برخوردار از این ویژگی است و امکان اجرا و تحقّق در زندگی بشری را دارد، چون دور از حقایق و امور زندگی نیست. بنابراین دین اسلام نظامی غرق در خیال و تمثیل نبوده که حقیقت نداشته باشد و فقط تصوّری ذهنی به شمار رود.
بلکه این نظام برای مردمی که در جهان واقع زندگی میکنند، تشریع شده و سرشت بشر را در نظر داشته و برخورد و رابطۀ خشک و بیروحی با آنان ندارد.
بر این اساس، نظام سیاسی اسلام برتر از نظام سیاسی افلاطون، ارسطو، افلوطین و سایر فیلسوفانی است که در عالم خیال گشته و به واقعیّت و سرشت بشر توجّهی نداشتهاند و در نتیجه، تصوّراتشان دور از حقیقت و واقع بوده است، چون نظام سیاسی این افراد بر پایۀ فرضیههای محض عقلی بوده و برخاسته از توجّه و نگاه به زندگی واقعی و مشکلات آن نیست.
یکی از بزرگترین نمودهای واقعیبودن نظام سیاسی اسلام این است که به تمامی امور خیر و شرّ زندگی واقعی و نیز گوشت و خون، روان و عقل و جسم و روح بشر توجّه نموده است. الله أ میفرماید:
﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ لَهَا مَا كَسَبَتۡ وَعَلَيۡهَا مَا ٱكۡتَسَبَتۡۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذۡنَآ إِن نَّسِينَآ أَوۡ أَخۡطَأۡنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تَحۡمِلۡ عَلَيۡنَآ إِصۡرٗا كَمَا حَمَلۡتَهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِنَاۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلۡنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِۦۖ وَٱعۡفُ عَنَّا وَٱغۡفِرۡ لَنَا وَٱرۡحَمۡنَآۚ أَنتَ مَوۡلَىٰنَا فَٱنصُرۡنَا عَلَى ٱلۡقَوۡمِ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[البقرة: ٢٨٦]
«الله هرکسی را فقط به اندازۀ توانش مکلّف میکند. آنچه [از خوبی] به دست آورده، به سود او و آنچه [از بدی] به دست آورده، به زیانش است. پروردگارا! اگر فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه نکن. پروردگارا! بارِ گران [و تکلیف سنگین] را بر [دوش] ما مگذار، چنانکه آن را بر [دوش] کسانی که پیش از ما بودند، گذاشتی. پروردگارا! آنچه توان تحمّلش را نداریم، بر [دوش] ما مگذار و ما را بیامرز و بر ما رحم فرما؛ تو مولا و سرورمان هستی، پس ما را بر گروه کافران پیروز گردان.»
﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ ٱلشَّهَوَٰتِ مِنَ ٱلنِّسَآءِ وَٱلۡبَنِينَ وَٱلۡقَنَٰطِيرِ ٱلۡمُقَنطَرَةِ مِنَ ٱلذَّهَبِ وَٱلۡفِضَّةِ وَٱلۡخَيۡلِ ٱلۡمُسَوَّمَةِ وَٱلۡأَنۡعَٰمِ وَٱلۡحَرۡثِۗ ذَٰلِكَ مَتَٰعُ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَاۖ وَٱللَّهُ عِندَهُۥ حُسۡنُ ٱلۡمََٔابِ١٤ ۞قُلۡ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيۡرٖ مِّن ذَٰلِكُمۡۖ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوۡاْ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتٞ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزۡوَٰجٞ مُّطَهَّرَةٞ وَرِضۡوَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلۡعِبَادِ﴾[آلعمران: ١٤-١٥]
«محبّت خواستنیهای [مادّی] از [جمله] زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای نشانهدار و چهارپایان و زراعت، برای مردم آراسته شده است. اینها [همه] کالا و متاع [زودگذر] زندگی دنیاست و [حال آنکه] سرانجام نیک نزد الله تعالی است.بگو: آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟ برای کسانی که تقوا پیشه کردهاند، در نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر [درختان] آنها نهرها روان است، در آن جاودانه خواهند بود و همسرانی پاکیزه [دارند]، و [همچنین] از خشنودی الله [برخوردارند] و الله ﻷ به [احوال] بندگان بیناست.»
برخی از متون قرآنی که بیانگر سرشت و ضعف انسان بوده و حدّ و مرز شیوۀ اسلامی زندگی را تعیین میکنند، بیان گردید و این موارد نشان از واقعیبودن شیوۀ مذکور و تناسب آن با واقعیّت فطرت انسان و میزان توان و قدرت بخشیدهشده به وی و نیز مقدار آمادگی او برای کار و تلاش دارد، به گونهای که هیچ توانی نادیده گرفته نشده و از کار و تلاش منع نگشته و انسان به آنچه در توانش نیست و با فطرت الهیاش تناسب ندارد، مکلّف نمیگردد.[٧٠٢]
[٧٠٢]- برای جزئیّات بیشتر، نک: النّظام السّیاسي في الإسلام، سعود آل سعود و دیگران، صص ١٨- ٢٤؛ النّظام السّیاسي في الإسلام؛ النّظرة السّیاسیّة نظام الحکم، عبدالعزیز خیّاط، صص ٨٣- ١١١.