مبحث پنجم: اعجاز تشریعی
سخن از اعجاز تشریعی قرآن به معنای بیان نظام جاوید هستی و موجودات است. ذاتی که این جهان را از نیستی به وجود آورد و مخلوقات بیشماری را در آن قرار داد و انسان را بهترین مخلوقات گردانید، برای این مخلوق برتر، قانونی در زندگی تعیین کرد تا رفتارش را در دنیا سامان دهد و رابطۀ وی با پروردگارش را منظّم کند. همچنین الله تعالی بر حسب رفتار آدمی و اجرای این قانون مهمّ الهی، نتایجی دنیوی و اخروی را مقرّر ساخته، به گونهای که انسان در دنیا به آرامش و عزّت رسد و احساس سربلندی کند و حکمت الهی و فلسفۀ آفرینش و برتری خویش بر سایر مخلوقات را بداند.
الله أ در ادامۀ سعادت دنیوی، رستگاری در آخرت را نیز برای انسان ضمانت کرده است:
﴿قُلۡ مَنۡ حَرَّمَ زِينَةَ ٱللَّهِ ٱلَّتِيٓ أَخۡرَجَ لِعِبَادِهِۦ وَٱلطَّيِّبَٰتِ مِنَ ٱلرِّزۡقِۚ قُلۡ هِيَ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا خَالِصَةٗ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِۗ﴾[الأعراف: ٣٢]
«بگو: چه کسی لباس [و زينتهایی] را که الله برای بندگانش پديد آورده و روزیهای پاکيزه را حرام کرده است؟! بگو: اين [چيزها] در زندگی دنيا، برای کسانی است که ايمان آوردهاند، [اگر چه کافران نيز از آنها بهرهمند میشوند، امّا] روز قيامت خاص [برای مومنان] خواهد بود.»
قرآن کریم مشتمل بر نظامهای مورد نیاز بشر در زندگی روزمرّه است و در تمامی جنبههای زندگی، دیدگاهی ویژه و حکمی مستقل صادر نموده و از مجموع این نظامها، قانونی کامل برای تمامی جوانب زندگی وجود دارد. الله متعال فرمود:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أَكۡمَلۡتُ لَكُمۡ دِينَكُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَيۡكُمۡ نِعۡمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ ٱلۡإِسۡلَٰمَ دِينٗاۚ﴾[المائدة: ٣]
«امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم، و اسلام را [به عنوان] دین برایتان برگزیدم.»[١١٦٥]
در صورت اجرای این قانون کامل بر مردم، امّتی به کمالرسیده و متمایز از سایر ملّتها از نظر محاسن و رفتار شکل میگیرد:
﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِۗ﴾[آلعمران: ١١٠]
«شما بهترین امّتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید؛ امر به معروف میکنید و نهی از منکر مینمائید و به الله ایمان دارید.»
جنبۀ تشریعی و اخلاقی آیات قرآن نشان میدهد که قرآن از جانب الله بوده و هرگز ساختۀ بشر نیست.
پایههای اخلاقی و قوانین عالی و والای تشریعی در قرآن کریم، خارج از توان و دقّت و علم بشر است.
تاریخ بشری نشان میدهد که هرگز اندیشمند یا فیلسوف یا مصلحی اجتماعی نیامده که بتواند نظام و قانونی کامل برای روابط داخلی و خارجی یک دولت تعیین کند.
بسا حکیم و دانشمندی که به دنبال این خواسته بوده، امّا نظریّاتی ناقص ارائه داده و سخنانی متناقض بر زبان رانده و در بسیاری موارد، به حقیقت نرسیده و حتّی پیروانش در زندگی یا پس از مرگ وی، نظریّاتش را نقض و رد کردهاند.
هنوز هم این پدیده در میان ملّتهایی که پایبند به دین حق نیستند، تکرار میگردد و علاوه بر این، نظریّات بشری شامل تنها بخشی از جنبههای زندگی اجتماعی یا بخش بسیار کوچکی از آنهاست.
بنابراین تعیین دیدگاه و نظامی کامل و شامل تمامی هستی و مخلوقات و افراد و گروهها در همۀ زمینهها و حالات، خارج از توان بشر است، هر اندازه هم که علم و آگاهی داشته باشند. پس نظرت در این باره که چنین نظام کاملی بر زبان مردی امّی و ناآشنا به کتابها و نظریّات پیشین و نامهها و نوشتههای علمی و کسی که در جستجوی قوانین و احکام تشریعی سفر نکرده، نقل شده است، چیست؟![١١٦٦]
و این علوم و اصول در قرنها و نسلها متمادی باقی مانده و گذشت زمان و دولتها و بررسی و تحقیق آنها، باعث شکوفایی و رونق بیشترشان شده و افراد عادل و منصف هر دورهای، پی به الهیبودن خاستگاهش و تناسب و صلاحیّت آن برای هر زمان و مکان بردهاند.
بدون تردید اصول والا و مهمّی که در شریعت اسلامی آمده و در قرآن کریم بیان شده، دلیلی روشن بر الهیبودن منبع آن و نشانۀ صداقت و نبوّت پیامبر ج است و نشان میدهد که ایشان کتاب آسمانی مذکور را از پروردگار حکیم و خبیر گرفتهاند تا رحمتی برای جهانیان باشد.[١١٦٧]
در مواضع متعدّدی از این تحقیق، عقاید و شرایع و اخلاق و نظامهای اسلام و نیز وضوح و عدمتناقض و تناسب آن با فطرت و صلاحیّتش برای هر زمان و مکان و هر حالت و امّتی بیان شد، که مطالب مزبور دلالت بر اعجاز قرآن دارد و نشان میدهد که هیچ نوع عقل بشری نمیتواند چنین نظام تشریعی و قانونی را بیاورد.
این مطلب دلیل وجود اعجاز تشریعی در قرآن را تأیید و تأکید میکند که اگر کسی احکام و قوانین اسلام را در جنبههای مختلف زندگی بررسی نماید، به روشنی میبیند هدف از این قوانین، هدایت انسان به بهترین راه در زندگی دنیوی است؛ راهی که انسانیّت و ارزشش را حفظ میکند و باعث میشود توانش را برای رسیدن به کمالات انسانی به کار برد و دیدگاه صحیح وی حفظ گردد و تعادل دقیقی در خواستههای جسمی، روحی و عقلی او شکل گیرد که سبب آرامش روانی و سعادت در زندگی دنیا و در نتیجه، رسیدن به سعادت زندگی ابدی در آخرت شود.
هنوز در تاریخ بشری اتّفاق نیفتاده که مصلحی اجتماعی یا فیلسوفی بزرگ نظام کاملی برای تمامی جنبههای زندگی و شرایط انسانی وضع کرده باشد.
مصلحان بسیاری تلاش نمودند تا قوانینی منظّم برای دولتها تعیین کنند، امّا – چنانکه بیان شد- انتقادات فراوانی در زندگی و پس از مرگشان، علیه آنان صورت گرفت، چون متاثّر از محیط خودشان بود و تمامی مسائل و مشکلات زندگی را بررسی نکرده و در نظر نگرفته بودند.
قانون حمورابی و صولون [سولون] و دیگران و اجرا و نتایج آنها، فقط منحصر به بخشی از زندگی و مشکلات انسان بود و هنوز هم این پدیدهها و امور در جوامع بیدین به چشم میخورد؛ مثلا جوامع سرمایهداری و سوسیالیستی و کمونیستی و بتپرست، هنوز هم از چنین تجربههای تلخی، ضربه میخورند.
قوانین اسلامی که خواستههای معنوی و مادّی را در نظر داشته و هردو خواستۀ انسان را به طور شایسته و مناسب برآورده نموده و سعادت و آرامش را در زندگی دنیا مهیّا ساخته و نگرانی انسانها را دربارۀ آینده برطرف نموده و کاملا متناسب با فطرت است، به گونهای که هیچ انسانی نمیتواند نسبت به تمامی این امور آگاهی و احاطه داشته باشد، به روشنی اثبات میکند که قوانین اسلام از جانب آفریدگار انسان است؛ آفریدگاری که این نیروها و استعدادها را در وی به ودیعت گذاشته و قوانینی را به منظور تنظیم تمامی آنها و ارشادشان به سوی پرستش الله متعال تعیین کرده است.
این دلیل و برهان زمانی گویاتر و قویتر میگردد که بدانی قوانین مذکور بر فردی امّی که هرگز از کسی تعلیم نگرفت و به قصد بررسی نظریّات و قوانین اصلاحی سفر نکرد، نازل شد.[١١٦٨]
شیخ محمّد ابوزهره / میگوید: «احکام قرآنی مربوط به نظم جامعه و ایجاد رابطه میان افراد آن، بر پایۀ مودّت و مهربانی و عدالتی است که در هیچیک از قوانین بشری وجود ندارد.
با بررسی دستورات قرآن با قانون یونان و روم و کار اصلاحکنندگان قوانین و نظامها، میبینیم که هرگز قابل مقایسه با یکدیگر نیستند، با وجود اینکه قانون روم زائیدۀ تجربۀ ١٣٠٠ سالۀ دولت روم؛ یعنی از زمان تاسیس شهر روم تا سال ٥٠٠ پس از میلاد بود و دانشمندان بسیار معتبر و ممتازی آن را وضع نمودند؛ همچون سولون که قانون آتن و لیکورگوس که قانون اسپارتا را تنظیم کرد.
محمّد ج با قرآنی که حقیقت را از جانب الله تعالی بازگو میکرد، بدون اینکه درس و تعلیمی گرفته باشند، در شهری امّی که مؤسّسۀ علمی و دانشگاه و مکانی برای تدریس نداشت، مبعوث گشتند و قانونی بینظیر برای تنظیم روابط اجتماعی و بشری آوردند که در گذشته سابقه نداشته و در آینده نیز چنین قانونی نخواهد آمد.»[١١٦٩]
اعجاز تشریعی به روشنی اثبات میکند که قرآن، کلام الهی بوده و آن را بر قلب بنده و فرستادهاش؛ محمّد ج نازل کرده تا مردم را تاریکیهای انحراف و گمراهی و بدبختی بیرون آورد و به سوی نور ایمان و هدایت و تمسّک به ریسمان محکم الهی ببرد:
﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ﴾[التّوبة: ٣٣]
«او ذاتی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همۀ دینها غالب گرداند، اگرچه مشرکان آن را نپسندند.»[١١٧٠]
[١١٦٥]- نک: تفسیر التّحریر والتّنویر، ج ١، ص ١٢٦؛ مباحث في إعجاز القرآن، ص ٢٠٥.
[١١٦٦]- نک: مباحث في إعجاز القرآن، صص ٢٠٥- ٢٠٦.
[١١٦٧]- نک: همان، ص ٢٠٦.
[١١٦٨]- نک: مباحث في إعجاز القرآن، صص ٢٣١- ٢٣٢.
[١١٦٩]- المعجزة الکبری، محمّد ابوزهره، ص ٤٥٥.
[١١٧٠]- نک: مباحث في إعجاز القرآن، ص ٢٣٣.