سیدنا حسین بن علیب
سلوک شیعه با حضرت ممدوح حاجت بیان ندارد، و در همه عالم مشهور و بر زبانهای خاص و عام مذکورست. خلاصهاش این که شیعیان پاک حضرت ممدوح را پی در پی نامهها فرستادند در آن نامهها اشتیاق بیپایان و اخلاص بیکران اظهار نموده او را نگذاشتند که در مدینه منوره که جای امن بود بماند بکوفه طلب کردند چون به کربلا رسید او را و فرزندان و برادران و برادرزادگان او را بغایت بیرحمی به تیغ کشیدند و سوای حضرت علی بن حسین یعنی زین العابدین که در آن ایام بیمار بود و صغیر السن هم بود کسی را از جنبش مردان زنده نگذاشتند و بعد قتل همه خاندان ماتمها نمودند و گریه و زاری آغاز کردند که سلسلهاش هنوز جاری است، اول ماتمی که برای حسین کرده شد بحکم یزید در خانه او بود.
رسم ماتم بنا یزید نمود
هرکه آمد بران مزید نمود
بعد قتل حسین سلیمان بن صرد خزاعی و مسیب بن بخنه که علمای شیعه ایشان را از شیعیان خاص نوشتهاند با دیگر شیعیان قاتلان حسین در یک خانه جمع شدند و گفتند که در خسران [۱۳۲]دنیا و آخرت نصیب ما شد که بعد از آنکه امام حسین را طلب داشتیم تیغ بر روی او کشیدیم تا از بیوفائی ما رسید باو آنچه رسیده و گفتند که ما توبه میکنیم وخود را به لقب توابین شهرت دادند. این همه مضامین بحوالهی کتب شیعه و نقل عبارات آنها در رسالهی که مستقلاً برای همین موضوع تالیف یافته که نامش «قاتلان حسین کی خانه تلاشی» [۱۳۳]است منقول شده. درین رساله اقرار علمای شیعه و کلماتی که در آخر وقت از زبان مبارک حضرت حسین بحق شیعیان باصفا صادر شده و کلماتی که از زبان مبارک حضرت زین العابدین و حضرت زینب بنت حسین بخطاب شیعیان پاک بعد واقعهی شهادت ظهور یافته قابل دید و لایق صد هزار عبرت است. إنالله وإنا إلیه راجعون.
[۱۳۲] لفظ این فقره عبارت مجالس المؤمنین است. [۱۳۳] این رساله سه بار طبع شده تا وقتی که از جانب مجتهدین لکهنو جواب این رساله بظهور نیامده بود، در دلها خلجان بود که علماء شیعه چه جواب خواهند داد آیا انکار این عبارات خواهند کرد یا کتب منقول عنها را غیر معتبر خواهند گفت، یا تاویل این روایات و اقوال خواهند کرد. باری بحمدلله این خلجان هم رفع شد و از جانب علمای شیعه جواب این رساله شایع گردید که بدیدن آن لاجوابی این رساله ناقابل انکار گشت. جواب الجواب هم در طباعت ثالثه باین رساله ملحق کرده شد. سالهاست که آن جواب الجواب اشاعت یافته لیکن بعد آن صدای برنخاست. ﴿ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٢٥٨ ﴾[البقرة: ۲۵۸].