باقیات صالحات ترجمه آیات بینات

فهرست کتاب

جواب بچند وجوه است

جواب بچند وجوه است

اول: اینکه صحیح‌ترین چه معنی، این حدیث در ادنی درجه صحت هم نیست، از مطالعه رساله‌ی نفیسه تنقید حدیث کساء این امر بخوبی ظاهر می‌شود.

دوم: اینکه این حدیث هرگز دلالتی بر خروج ازواج مطهرات از اهل بیت ندارد. درین حدیث [۱۰۶]دعای آن حضرت جمذکورست برای ادخال این چهار بزرگوار در اهل بیت نمی‌بینی که آخر این حدیث جمله ایست که شیعه بوقت استدلال آن را ذکر نمی‌کنند و آن این است که ام المومنین حضرت ام سلمه چون واقعه مفروضه کساء مشاهده کرد و بخدمت مبارک آن سرور عرض کرد که بفرما تا من هم زیر چادر بیایم آن سرور فرمود: «أنت علی مكانك، أنت علی خیر».یعنی: ای ام سلمه، بر جای خود باش تو بر بهتر ازین حال هستی یعنی تو حقیقتاً از اهل بیت هستی، لهذا برای تو حاجت دعای ادخال در اهل بیت نیست. البته اگر شیعه گویند که این حدیث دعا نیست بلکه جمله‌ی خبریه است یعنی حق تعالی از معنی اهل بیت ناواقف بود آن حضرت جاو را خبر داد که این‌اند اهل بیت من. درین صورت این حدیث دلیل مدعای شیعه تواند شد. (نعوذ بالله منه).

سوم: اینکه دعای که در حدیث کساء برای این چهار بزرگوار منقول است برای دیگر بزرگان هم در کتب اهل سنت مروی است، مصنف تحفه/از سنن بیهقی نقل فرموده: عن أبی اُسید الساعدی قال: قال رسول الله ج للعباس بن عبدالمطلب: یا أبا الفضل لا ترم منزلك أنت وبنوك غداً حتی آتیكم فإن لی بكم حاجة فانتظروه حتی جاء بعد ما أضحى، فدخل علیهم فقال: السلام علیكم فقالوا وعلیك السلام ورحمة الله وبركاته. قال: كیف أصبحتم؟ قالوا: أصبحنا بخیر، نحمدالله. فقال لهم: تقاربوا، یزحف بعضكم إلى بعض، حتى إذا أمكنوه اشتمل علیهم بملاءته ثم قال: یا رب! هذا عمی وصنو أبی، وهؤلاء أهل بیتی فاسترهم من النار كستری إیاهم بملاءتی هذه، فأمنت أسكفة الباب وحوائط البیت فقالت: آمین آمین آمین. از حضرت ابو اسید ساعدی مروی است که فرمود رسول خدا ج به حضرت عباس بن عبدالمطلب که ای ابوالفضل، فردا از جای خود مرو تو و پسران تو، تا آنکه بیایم من نزد شما زیرا که مرا با شما کاری هست. چنانچه ایشان منتظر آن جناب بودند تا آنکه تشریف آورد بعد نماز چاشت پس داخل شد بر ایشان و فرمود: السلام علیکم. ایشان گفتند: وعلیک السلام رحمةالله وبرکاته و باز آن جناب پرسید که در چه حال صبح کردید شما؟ ایشان گفتند که بخیریت صبح کردیم و شکر خدا می‌کنیم. پس بایشان فرمود که با هم نزدیک نزدیک بنشینند. پس ایشان همچنین کردند و آن حضرت ج ایشان را در چادر خود گرفت باز گفت که ای پروردگار من، این عم من است و برابر پدر من و ایشان همه اهل بیت من‌اند پس ایشانرا از آتش پوشیده دار چنان که من ایشان را در چادر خود پوشیده کرده‌ام. پس آمین گفت و دروازه و در و دیوار‌های خانه همه گفتند: آمین آمین. این حدیث در سنن ابن ماجه هم بالاختصار مروی است ودیگر محدثان هم آن را بطرق متعدده روایت کرده‌اند. این حدیث بر فضائل عظیمه حضرت عباس و ابنای او دلالت می‌کند و همه ایشان را در اهل بیت داخل می‌کند و از حدیث کساء که شیعه پیش می‌کنند به هر حیثیت فوقیت‌ها وارد و درحق حضرت سلمان فارسی در کتب فریقین [۱۰۷]اطلاق لفظه اهل بیت آمده. شیعه می‌گویند که در حق حضرت سلمان بطور محبت مجازاً وارد شده پس همین وجه در حق دیگران هم باید فهمید و ازواج مطهرات را حقیقتاً اهل بیت باید دانست.

ف: اهل سنت حقیقتاً ازواج مطهرات را اهل بیت می‌دانند و گویند که مراد الهی از لفظ اهل بیت ایشانند و بس، و نیز حضرت فاطمه و حضرت علی و حضرات حسنین وتمام اولاد ایشان را و سائر بنات طاهرات و اولاد آن‌ها را و حضرت عباس و همه فرزندان او را اهل بیت می‌گویند و حسب مراتب ایشان بعضهم فوق بعض اعتقاد می‌دارند و دلیل آن بر مقام خود مذکور است.

[۱۰۶] دعا بودن این حدیث در بوارق هم تسلیم کرده و گفته که «نزول آیه بعد دعای پیغمبر» و ظاهرست که بجز دعا بر مطلبی دیگر این حدیث را هرگز محمول نتوان کرد. [۱۰۷] در اصول کافی مطبوعه لکهنو ص ۲۵۳ از امام جعفر صادق آورده که فرمود: «إنما صار سلمان من العلماء، امرء منا أهل البیت، فلذلك نسبته إلی العلماء».ترجمه: جزین نیست که سلمان از زمره‌ی علماء گشته باین سبب که او مردی است از اهل بیت ما پس به همین سبب او را بسوی علماء منسوب کرده ام.