سیدنا علی مرتضی كرم الله وجه
حضرات شیعه باجناب موصوف آنچه کردند تفصیلش ناگفته بِه، لهذا خود بر اقوال آن جناب و آن هم یکی از هزار اکتفا نموده میشود.
در نهج البلاغه مطبوعه مصر قسم اول ص ۴۲ میآرد که حضرت علی مرتضی به شیعیان خود فرمود: وَبِمَعْصِیَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فی الحَقِّ، وَطَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فی البَاطِلِ، وَبِأَدَائِهِمُ الاَْمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَخِیَانَتِكُمْ، وَبِصَلاَحِهمْ فی بِلاَدِهِمْ وَفَسَادِكُمْ، فَلَو ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِیتُ أَنْ یَذْهَبَ بِعِلاَقَتِهِ.
اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَمَلُّونی، وَسَئِمْتُهُمْ وَسَئِمُونی، فَأَبْدِلْنِی بِهِمْ خَیْراً مِنْهُمْ، وأَبْدِلُهمْ بیشَرَّاً مِنِّى، اللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ كَمَا یُمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ. شما نافرمانی میکنید امام خود را و اصحاب معاویه اطاعت میکنند امام خود را در امور ناحق، و امانت داری میکنند باصحاب خود، شما خیانت میکنید و ایشان در شهرهای خود کارهای خوب میکنند و شما فساد میکنید حتی که اگر امانت نهم نزد کسی از شما یک تعب میترسم که دستی آن ببرد.
خداوندا، من ایشان را عاجز و رنجیده کردم و ایشان مرا رنج دادند پس مرا بعوض ایشان بهتر ازیشان عطا کن وایشان را بعوض من بدتر از من، خداوندا بگداز دلهای ایشان را چنان که گداخته میشود نمک در آب. ف: درین ارشاد شیعیان را نافرمان و خائن و مفسد فرمود و دعای بد برای ایشان کرد.
و در نهج البلاغه قسم اول ص ۷۷ میآرد که حضرت علی مرتضی فرمود: قَاتَلَكُمُ اللهُ! لَقَدْ مَلاَْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً، وَشَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً، وَجَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً. لعنت کند خدا شما را هرآئینه پر کردید دل مرا از ریم و پر کردید سینهی مرا از غیظ و نوشانیدید مرا جرعههای غم بتدریج پی در پی. ف: درین ارشاد هم بد دعای مرتضوی و ایذا رسانی شیعیان قابل عبرت است.
ودر نهج البلاغه قسم اول ص ۲۰۳ آورده که حضرت علی مرتضی فرمود: لَوَدِدْتُ وَاللهِ أَنَّ مُعَاوِیَةَ صَارَفَنی بِكُمْ صَرْفَ الدِّینَارِ بِالدِّرْهَمِ، فَأَخَذَ مِنِّی عَشَرَةً مِنْكُمْ وَأَعْطَانِی رَجُلاً مِنْهُمْ! سوگند بخدا آرزو دارم که کاش معاویه معاملهی مبادله میکرد بمن، بعوض شما (کسان خود را میداد) بآن طریق که دینار بعوض درهم داده میشود یعنی از من ده نفر شما میگرفت و مرا یک نفر از کسان خویش میداد. ف: درین ارشاد حقیقت شیعیان کما حقه واضح فرمود و بسوگند گفت که من آرزو دارم که کاش معاویه مبادله کسان خود با شما بکند ویک کس خود بعوض ده کس شما بدهد. (مگر حضرت معاویه کی برین مبادله راضی تواند شد).
المختصر، حضرت علی مرتضی شیعیان را حسب ذیل القاب عطا فرمود:
۱- نافرمان
۲- بیوفا
۳- بزدل
۴- خائن
۵- مفسد
۶- موذی
۷- حیلهساز
۸- بدعهد
۹- ناقابل اعتماد
۱۰- بیغیرت،
در خطبات نهج البلاغه بتفصیل و توضیح این همه القاب موجودست.
اگر شیعه گویند که همه شیعیان چنین نبودند بعضی ازیشان با اخلاص و جان نثار هم بودند پس برای تسلی ایشان یک ارشاد جناب مرتضوی کافی است. در نهج البلاغه قسم اول ص ۶۳ آورده: فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَیْسَ لِی مُعِینٌ إِلاَّ أَهْلُ بَیْتِی، فَضَنِنْتُ بِهمْ عَنِ المَوْتِ. پس چون غور کردم معلوم شد که کسی مددگار من نیست بجز اهل بیت من، پس بخل کردم بایشان از موت (یعنی نخواستم که ایشان را برای جهاد بفرستم). معلوم شد که بجز اهل بیت یک نفر هم از القاب مذکوره مستثنی نبود.