باقیات صالحات ترجمه آیات بینات

فهرست کتاب

امر اول یعنی دعائی خیر نمودن امام

امر اول یعنی دعائی خیر نمودن امام

امام زین العابدین آنچه دعای خیر در حق صحابه کرام کرد و محاسنِ ایشان بیان نمود در حقیقت این کار از وی بامتثال حکم پیغمبر بظهور آمد. سابقاً از کتاب عیون حدیث نبوی نقل کرده‌ایم که (دعوا لی أصحابی) یعنی بگذارید اصحاب مرا برای من و در حق ایشان رعایت حقوق صحبت من کنید در تائید این حدیث احادیث و اقوال دیگر بسیار است. از آنجمله آنکه قبله‌ی شیعه میرن صاحب در حدیقه سلطانیه جلد سوم بحث نبوت ص ۳۲۸ می‌نویسد که چون وقت وفات پیغمبر قریب رسید حضرت بر بالای منبر آمد و از صحابه پرسید که من حق پیغمبری چگونه ادا کردم؟ صحابه گفتند که آنچه اذیت‌ها در راه خدا کشیدی و صبر فرمودی حق تعالی تو را جزای خیر دهد. حضرت در جواب آن فرمود: خدا شما را نیز جزای خیر دهد. معلوم نیست که این قول پیغمبر که در مجمع هزاران صحابه کرام که برای وداع نمودن پیغمبر جمع شده بودند بر چه معنی محمول خواهد شد؟ و از آن جمله در تفسیر امام حسن عسکری نوشته «أن رجلا ممن یبغض آل محمد وأصحابه أو واحداً منهم یعذبه الله عذاباً لو قسم علی مثل ما خلق الله لأهلكهم أجمعین». یعنی کسی‌که دشمنی دارد بآل محمد و اصحاب محمد یا شخصی واحد ازیشان عذاب کند او را خدا عذابی که اگر تقسیم کرده شود بر جمیع خلق همه را هلاک کند. ازین حدیث معلوم شد که چنان که دشمنی آل محمد حرام است هم چنان دشمنی اصحاب محمد نیز حرام است. و از آنجمله در کتاب جامع الاخبار که از کتب معتبره شیعه است روایت کرده که قال النبی ج: «من سبنی فاقتلوه ومن سب أصحابی فاجلدوه».یعنی کسی‌که بدگوئی من کند او را قتل کنید و کسی‌که بدگوئی اصحاب من کند او را تازیانه زنید. و از آنجمله در کتاب مفتاح الشریعت و مفتاح الحقیقت که آن را ملاباقر مجلسی در بحارالانوار و قاضی نورالله شوستری و غیره بامام جعفر صادق منسوب می‌کنند نوشته «که غیبت عیبی است قبیح و بهتان و افترا ازان هم بدتر است. در حق عامة الناس غیبت و بهتان گناه کبیره است چه جائیکه درحق اصحاب پیغمبر ج، پس در حق صحابه اعتقاد نیک داشتن ضروری است و در بیان فضائل ایشان رطب اللسان باید بود و از صحبت دشمنان ایشان نفرت باید کرد که از آن نفاق خفی در دل پیدا می‌شود». با وجود این همه احادیث که در کتب شیعه موجود است شیعه عداوت صحابه کرام را بهترین عبادت می‌دانند و برین برگزیدگان لعنت کردن که آن لعنت خود بریشان می‌افتد عمده طاعت می‌شمرند و شب و روز چه ایستاده و چه نشسته همین لعنت را وظیفه خود قرار داده‌اند و باز خود را بجای لعنتیه، امامیه می‌نامند.