دلیل چهارم (از دلائل عقلیه)
ما همه مسلمانان چه شیعه و چه سنیان زیارت پیغمبر را جاز افضلترین سعادات و بهترین قربات میدانیم و چونکه الان زمانهی حیات آن سرور نیست لذا مسجد مبارک و روضه انور او را زیارت کردن غنیمت کبری و سعادتِ عظمی میپنداریم و اگر کسی در خواب بزیارت آن سرور مشرف شود آن کس از اکابر بزرگان دین محسوب شود و حق این است که تا وقتی که کسی در نیکی و اخلاص و پرهیزگاری بغایت قصوی نرسیده باشد این دولت نصیب او نمیشود. پس بعد ملاحظه این عقیده اسلامیه مقام افسوس است که ما به فضلیت آن برگزیدگان هیچ اعتقاد نداریم که سالهای دراز زیارت آن حضرت جمینمودند و شب و روز در صحبت مبارک حاضر مانده هر لحظه و هر ساعت بشرف دیدار وی جمشرف میشدند و همواره دولت مخاطب نصیب ایشان میشد نه صرف همین قدر بلکه در هر شادی و غم شریک او بوده و او را نصرت و یاری در اعلای کلمه الله میدادند.
از وطنها مهاجرت کردند
بر المها مصابرت کردند
در سفر همرکاب او بودند
در حضر هم خطاب او بودند
همه آثار وحی دیده ازو
همه اسرار دین شنیده ازو
با نبی در شدائد اهوال
بذل ارواح کردهی و اموال
پایهی دین بلند ازیشان شد
ج کار شرع ارجمند ازیشان شد
رضی الله عنهم از سوِ حق
پی ایشان بشارت مطلق
[۱۴]
المختصر مجرد صحبت سید الانبیا جفضیلتی است که هیچ کدام فضلیت بآن نرسد چه جائیکه فضائل دیگر هم در صحابه کرام با این فضلیت منضم شده بود لهذا مدارج و مراتب ایشان را نهایتی نیست.
[۱۴] ین اشعار آبدار از مولانا جامی قدس سره است که در کتاب سلسلة الذهب زیب رقم فرمود.