باقیات صالحات ترجمه آیات بینات

فهرست کتاب

امر دوم یعنی برداشت كردن صحابه مصائب را به سبب ایمان و افضل بودن سابقین الی الاسلام

امر دوم یعنی برداشت كردن صحابه مصائب را به سبب ایمان و افضل بودن سابقین الی الاسلام

از دعای امام زین العابدین فضائل صحابه باین تفصیل ثابت شد که شیعه را مجال گفتگو باقی نه ماند نه تکذیب این حدیث توانند کرد زیرا که صحیفه سجادیه کتابی است بغایت معتبر، شیعه این کتاب را زبور آل محمد می‌گویند و نه تاویل این حدیث توانند نمود زیرا که تاویل منحصر است در سه صورت: اول: اینکه مصداق این فضائل سوای صحابه کرام کسی دیگر را تجویز کنند چنان که در حدیث نجوم کردند. صورت دوم: این حدیث را بر تقیه محمول کنند چنان که در احادیث بسیار کرده‌اند. صورت سوم این که این فضائل را در حق اصحاب مقبولین خود که بیش از سه چهار نیستند فرود آرند و اکثر مهاجرین و انصار خصوصاً خلفای راشدینشاجمعین را ازین فضائل خارج کنند لیکن این‌جا دروازه‌ی این هر سه تاویلات مسدود است و چاره‌ی نیست جز اینکه مانند اهل سنت این فضائل را در حق جمیع مهاجرین و انصار و خلفای راشدین تسلیم نمایند. صورت اول ازین جهت ممکن نیست که تا امروز کسی از شیعیان دعوی آن نکرده بلکه اقرار آن کرده‌اند که مصداق این فضائل صحابه کرام‌اند مصنف نزهه اثنا عشریه می‌گوید که «امامیه جمیع اصحاب را مقدوح و مجروح نمی‌دانند بلکه بسیاری از صحابه عظام را جلیل القدر و ممدوح بلکه از اولیاء کرام می‌دانند و مستحق رحمت و رضوان ملک منان می‌پندارند در صحیفه کامله که فرقه‌ی حقه آن را زبور آل محمد گویند دعائی‌که از حضرت سید الساجدین÷ماثور است شاهد عدل این دعوی است». و صورت دوم ازین جهت ممکن نیست که تا حال کسی از علمای شیعه بآن لب نه گشاده و بر تقیه محمول نکرده و چگونه بر تقیه محمول تواند کرد زیرا که امام زین العابدین این همه فضائل صحابه کرام را نه به خطاب خوارج و نواصب یا اهل سنت بیان کرده بود نه کسی ازیشان در آن‌جا موجود بود که این احتمال پیدا کرده شود که امام بحالت خوف خلاف مافی الضمیر گفت، آنچه گفت بلکه آن‌جا سوای خدا کس نبود، امام در خلوت خاص از خدای خود دعا می‌کرد و فضائل صحابه کرام و سوابق ایشان بیان کرده در حق‌شان دعای رحمت می‌نمود و برایشان درود می‌فرستاد درین حالت چه امکان تقیه. آفرین بر شیعه که کسانی‌که امام بایشان چنین محبت داشته که از هر لفظ این دعا هویداست بایشان عداوت می‌دارند و باز خود را امامیه می‌گویند و دعوای اتباع ائمه می‌نمایند. اگر گاهی از زبان اهل سنت به پیروی ائمه در درود و بعد ذکر آل ذکر اصحاب شنوند نعلی در آتش می‌شوند حق این است که برای ابطال دین اسلام در پرده محبت اهل بیت آنچه شیعه کردند دشمن هم نمی‌تواند نمود.

آنچه به فیضی نظر دوست کرد
مشکل اگر دشمن جانی کند

باقی ماند صورت سوم پس اگر چه شیعه ادعای آن کنند و این تاویل را در پنجاه راه دهند لیکن آن هم سمتی از جواز ندارد زیرا که بعد تسلیم این امر که مصداق این فضائل صحابه کرام‌اند میان ما و شیعه صرف همین نزاع باقی می‌ماند که آیا مصداق این فضائل تمام مهاجرین و انصار و خلفای راشدین‌اند یا بقول شیعه معدودی چند که به شکل تمام عدد آن‌ها به سه چهار می‌رسد؟ پس ما می‌گوئیم وبعونه تعالی همچو روز روشن ثابت می‌کنیم که مصداق این همه فضائل که امام بیان فرموده تمام مهاجرین و انصار خصوصاً خلفای راشدین بوده‌اند اعمال و افعال و احوال ایشان شهادت میدهد که مصداق ارشاد امام زین العابدین که «وَالّذِینَ أَبْلَوُا الْبَلاَءَ الْحَسَنَ فِی نَصْرِهِ، وَكَانَفُوهُ، وَأَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ، وَسَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ، وَاسْتَجَابُوا لَهُ حَیْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجّةَ رِسَالَاتِهِ. وَفَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَالْأَوْلاَدَ فِی إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ»یعنی آزموده شدند ایشان آزمودنی نیک در نصرت پیغمبر و حفاظت کردند ایشان پیغمبر را و شتافتند بسوی رفاقت او و جدا شدند از ازواج و اولاد خود برای بلند کردن کلمه او. ایشان بودند چون پیغمبر خدا جدر مکه آغاز دعوت نمود و تبلیغ اسلام بامر خداوندی شروع فرمود بتدریج مردمان قبول دعوت نمودند و کفار قریش بر ایذای آن‌ها کمر بستند حتی که رشته‌های قرابت قطع کردند با ایشان خرید و فروخت هم ترک کردند لیکن با این همه کسانی‌که ایمان آورده بودند پای ایشان نلغزید و ظاهرست که تمام مهاجرین برین حال تا سیزده سال در مکه بسر بردند و خلفای راشدین هم درین جماعت بلکه پیشوای این جماعت بودند پس اگر این جماعت مصداق کلمات مذکوره‌ی امام زین العابدین نباشد دیگر که بود که مصداق آن قرار داده شود؟ خود شیعه بگویند که کسانی‌که ایمان آورده بودند و کفار مکه ایشان را ایذا می‌دادند کدامین اشخاص بودند و از کدام ملک آمده بودند و کجا سکونت داشتند؟ و نام‌های ایشان چیست؟ ما هر قدر که کتب شیعه را مطالعه کرده‌ایم و از علمای ایشان شنیده‌ایم بجز همین مهاجرین و خلفای راشدین از کسی دیگر نشانی نمی‌دهند. فرق این است که ما می‌گوئیم که تمام مهاجرین بصدق دل ایمان آورده بودند و شیعه می‌گویند که ایمان ایشان منافقانه بود و بطمع دنیا از گفته کاهنان و نجومیان قبول اسلام کرده بودند. مصنف حمله حیدری می‌نویسد:

بدوگر وعظ وارشاداین‌نسق
در ابطال اصنام و اثبات حق
نمودی حبیب خدای‌جهان
نه‌کردی ولی کار در مشرکان
بخواندی مدام از کلام مجید
بران قوم آیات وعدو وعید
نمودی اثر گفته‌اش گاه گاه
که بگذاشتی یک‌دوکس براه
ولیکن نه جمله زراه یقین
یکی بهر دنیا یکی بهر دین
بنادان رسد گر بگیرد خطا
که دنیا کجا بود با مصطفی
چنین ست دنیا نبود آن زمان
ولی بود آینده منظورشان
خبرداده بودندچون کاهنان
که دین محمد بگیرد جهان
همه پیروانش به عزت رسند
تمام اهل انکار ذلت کشند
یکی کرد ازین راه ایمان قبول
یکی شخص بهر خدا و رسول

این‌جا صرف اثبات این امر مقصود است که شیعه هم اقرار می‌کنند که این حضرات ایمان قبول کردند و چون‌که این امر باتفاق جمیع شیعه ثابت است لهذا بر عبارت حمله حیدری اکتفا کردیم. باقی ماند اینکه ایمان این حضرات مخلصانه بود نه منافقانه، و اینکه باخبار کاهنان و نجومیان ایمان نیاورده بودند ان شاءالله تعالی آینده ثابت خواهیم کرد شیعه بلا اختلاف این امر هم تسلیم می‌کنند که همین جماعت مهاجرین بود که از دست کفار قریش اذیت‌های بی‌حد و بی‌نهایت بایشان رسید. مصنف حمله حیدری می‌نویسد:

ولی چون ابوطالب نامور
نگهبان اوبود ازین پیشتر
بایذای او کس نمی‌یافت دست
رسانیدی اصحاب او را شکست
بهر کوی وبرزن وبرهر ممر
که کردی ز اصحاب او کس گذر
نمودندی اعدای او ز غلو
ج بهر گونه آزار و ایذای او
به ضرب و به شتم و به مشت ولگد
به دیگر ستم‌های بیرون زحد
فگندی‌زهرسوبسرخاک‌شان
نمودی برهنه تن پاک‌شان
پس انگه نشاندی چنا بی‌ثیاب
دران ریگ تفتیده از آفتاب
بریدی ازان قوم آب و طعام
زدی تازیانه ز خلف و امام
دگر ظلم‌های هلاکت مال
که آرد بیانش بدل‌ها ملال
نمودندی آن ناکسان شقی
بآن زمره‌ی مومنین متقی

ای حضرات شیعه! به بینید و قدری انصاف کنید که مصداق ارشاد امام زین العابدین: «الّذِینَ هَجَرَتْهُمْ الْعَشَائِرُ إِذْ تَعَلّقُوا بِعُرْوَتِهِ، وَانْتَفَتْ مِنْهُمُ الْقَرَابَاتُ إِذْ سَكَنُوا فِی ظِلّ قَرَابَتِهِ». بجز این جماعت کیست؟

اکنون بالتخصیص تفصیل ایمان و اسلام خلفای راشدین بحواله‌ی کتب شیعه زیب رقم می‌نمائیم.