باب (۱۰): پیرامون ذبح حیوان [یا قربانی کردن] برای غیرالله [۶۰]
الله متعال میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحۡيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٦٢ لَا شَرِيكَ لَهُۥۖ﴾[الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳]. «بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است؛ شریکی ندارد».
همچنین میفرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾[الکوثر: ۲]. «پس برای پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانی کن».
از علی سروایت است که رسولاللهصفرمود: «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ذَبَحَ لِغَيْرِ اللَّهِ، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لَعَنَ وَالِديه، لَعَنَ اللَّهُ مَنْ آوَى مُحْدِثًا لَعَنَ اللَّهُ مَنْ غَيَّرَ مَنَارَ الأَرْضِ». [روایت مسلم] [۶۱]
ترجمه: رسولاللهصفرمود: «لعنت الله بر کسی که برای غیرالله قربانی کند! لعنت الله بر کسی که پدر و مادرش را لعنت کند! لعنت الله بر کسی که بدعتگذار- یا فتنهگری- را جای دهد [یا از او حمایت کند]! لعنت الله بر کسی که نشانههای زمین [۶۲]را تغییر دهد».
از طارق بن شهاب روایت است که رسولاللهصفرمود: «دَخَل الجنَّة رجُلٌ في ذُبابٍ و دَخَل النَّار رَجُلٌ في ذباب» قالوا وكيف ذلك يا رسول الله؟ قال: مرَّ رجُلان على قومٍ لهم صَنَمٌ لا يَجُوزُه أحد حتى يُقرِّبَ له شيئا، فقالوا لأحدهما: قَرِّب قال: ليس عندي شي اُقرِّبُ قالوا له: قرِّب ولو ذُباباً، فقرَّب ذُبابا، فخلُّوا سبيله، فَدَخل النّار و قالوا لآخر: قرِّب. فقال: ما كنتُ لا قرِّب لأحدٍ شيئاً دون الله فَضَربوا عُنُقه، فَدَخَل الجنّة». [روایت احمد] [۶۳]
ترجمه: رسولاللهصفرمود: «مردی بهخاطر مگسی به بهشت و مردی دیگر به خاطر مگسی به دوزخ رفت». پرسیدند چگونه؟ فرمود: «دو مرد از کنار قومی گذشتند که بتی داشتند. و معمول بود که هیچکس از آنجا نمیگذشت مگر آنکه باید برای بتِ آن قوم، چیزی قربانی میکرد. به یکی از آن دو گفتند: نذرانهای پیش کن. گفت: چیزی ندارم. گفتند: مگسی هم کفایت میکند. آن مرد پذیرفت و مگسی قربانی کرد! لذا رهایش کردند. و با این عمل (سرانجام) به دوزخ رفت. به نفر دوم گفتند: نذرانهای پیش کن. گفت: من تاکنون برای غیرالله نذر و قربانی نکردهام. آنها گردن او را زدند و بدین ترتیب آن مرد شهید شد و به بهشت رفت».
[۶۰] غير الله، هر چیز و هر کسی غیر از الله متعال میشود؛ از جمله: پیامبران، فرشتگان، اولیا و.... [۶۱] صحیح مسلم، ش: ۱۹۷۸. [۶۲] منظور از نشانههای زمین، علامتهایی است که برای تعیین حدود اراضی نصب میکنند. [۶۳] الزهد، از امام احمد، ش: ۸۴؛ شعب الإيمان، از بيهقي، ش: ۷۳۴۳.