باب (۸): آنچه دربارهی خواندن و دم کردن و نیز دربارهی آویزها و تعویذهای مربوط به زخم چشم، وارد شده است
در "صحیح" [۴۵]آمده است که ابوبشیر انصاری سگوید: «در یکی از سفرها با رسولاللهصبودم که آن بزرگوار شخصی را فرستاد تا اعلام کند که هیچ قلادهای در گردن شتری باقی نمانَد، مگر اینکه قطع شود». [۴۶]
و عن ابن مسعود سقال سمعت رسولَ الله صيقول: «إِنَّ الرُّقَى وَالتَّمَائِمَ وَالتِّوَلَةَ شِرْكٌ». [روایت احمد و ابوداود] [۴۷]
ترجمه: ابنمسعود سمیگوید: از رسولاللهصشنیدم که میفرمود: «خواندن و دم کردن [جز در مورد زخم چشم و گزیدگی یا در مواردی که مشروع شده است] و نیز آویختن تمیمه [۴۸]و تعویذ محبتآمیز [۴۹]شرک است».
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُكَيْمٍ مَرفوعا: «مَنْ تَعَلَّقَ شَيْئًا وُكِلَ إِلَيْهِ». [روایت احمد و ترمذی] [۵۰]
ترجمه: عبدالله بن عُکَیم گوید: رسولاللهصفرمود: «کسی که چیزی- بهعنوان تعویذ یا برای دفع بلا- بیاویزد، به همان چیز واگذار میشود».
«تمائم» [جمع تمیمه؛ که تعویذ یا هر آن] چیزی است که برای حفاظت از زخم چشم، بر فرزندان میبندند. در مورد حکم تعویذی که از الفاظ قرآن باشد، اختلاف نظر وجود دارد. برخی از علمای سلف آن را جایز دانستهاند و برخی دیگر آن را در ردیف تمائمِ ممنوع و ناجایز قرار دادهاند؛ مانند ابن مسعود سو غیره.
«رقى» همخانوادهی "رُقْيه" به معنای خواندن و دَم کردن میباشد؛ در حدیثی دیگر برای زخم چشم و گزیدگی- به شرطی که الفاظ شرکآمیز در آن نباشد-، اجازه داده شده است.
«تولة» هر آن چیزی است که به گمانشان محبت زن را در دل شوهر، یا محبت شوهر را در دلِ همسرش میاندازد! [۵۱]
احمد/از رُوَیفِع سروایت کرده است که رسولاللهصفرمود: «يَا رُوَيْفِعُ لَعَلَّ الْحَيَاةَ تَطُولُ بِكَ؛ فَأَخْبِرِ النَّاسَ أَنّ مَنْ عَقَدَ لِحْيَتَهُ أَوْ تَقَلَّدَ وَتَرًا أَوِ اسْتَنْجَى بِرَجِيعِ دَابَّةٍ أَوْ عَظْمٍ فَإِنَّ مُحَمَّدًا بَرِيءٌ مِنْهُ». [۵۲]
ترجمه: «ای رویفع! چهبسا- پس از من- عمری طولانی بکنی؛ به مردم خبر بده: محمد- ص- از کسی که ریش خود را گره بزند یا بپیچاند و از کسی که قلاده [۵۳]بیاویزد و یا با پسافکندهی حیوانات و استخوان استنجا کند، بیزار است».
سعید بن جبیر میگوید: «قطع کردن تعویذ از گردن کسی، مانند آزاد کردن غلام است». [۵۴][روایت وکیع]
وی همچنین روایت کرده که ابراهیم نخعی/- که از شاگردان ابن مسعود سمیباشد- گفته است: ابن مسعود و شاگردانش، انواع تعویذ را- چه از قرآن باشد و چه از غیرقرآن- مکروه میدانستند.
[۴۵] یعنی: این حدیث در صحیح بخاری و صحیح مسلم آمده است. صحیح بخاري، ش: ۳۰۰۵؛ و مسلم، ش: ۲۱۱۵؛ و أبو داود، ش: ۲۵۵۲. [۴۶] از آن جهت، شتر و قلادههای نخیِ آویخته بر گردن شتر را ذکر نمود که در آن زمان، مرسوم بود که برای دفع بلا از مرکب خویش از چنین قلادههایی استفاده میکردند! لذا این حُکم، شامل مُهرههای تسبیح و تعویذهایی که امروزه بر ماشینها (=خودروها) میآویزند نیز میشود. [۴۷] احمد (۱/۳۸۱)؛ ابو داود، ش: ۳۸۸۳؛ و ابن ماجه، ش: ۳۵۳۰. [۴۸] همانطور که پیشتر بیان شد، منذری گوید: تمیمه، مهرهها یا گردنبندهایی بود که به خود میآویختند و اعتقاد داشتند که دفع بلا میکند! لذا تمیمه، شامل تمام تعویذهای نامشروعی است که به خود میبندند؛ فرقی نمیکند که از جنس مُهره باشد یا دستنوشته و آنچه که امروزه آن را "تعویذ" یا "دعا" مینامند؛ ناگفته نماند که اگر تعویذ، از آیات قرآن باشد، در میان علما دربارهی جواز یا عدم جواز آن، اختلاف نظر وجود دارد. اما قول راجح، بر عدم جواز است. به رغم این اختلاف نظر، آیا بهتر نیست که بنگریم: حکمت نزول قرآن چه بوده است؟ [۴۹] تِوَله یا تعویذ محبتآمیز، تعویذهایی است که اعتقاد دارند سبب انس و الفت زن و شوهر نسبت به یکدیگر میشود! [۵۰] ترمذي، ش: ۲۰۷۲. [۵۱] حلقهی ازدواج از همین نوع میباشد و گذشته از شباهت و همانندی به روش ازدواج نصارا و غیرمسلمانان، از آن جهت که گمان میکنند باعث انس و الفت زن و مرد نسبت به یکدیگر میشود، ناجایز و غیرشرعی است. نگاهی واقعبینانه به این موضوع و تحلیل اجتماعی و روانشناختیِ حلقهی ازدواج و امثال آن، بیش از پیش پرده از ابعاد منفیاش برمیدارد؛ همین بس که زندگیِ خیلیها به سبب حساسیت به حلقهی ازدواج، از هم پاشیده است! [۵۲] آلبانی/این حدیث را صحیح دانسته است؛ ر.ک: صحيح سنن أبي داود، ش: ۲۷؛ و صحيح سنن النسائي، ش: ۴۶۹۲. [۵۳] منظور از قلاده، نخهای تابیدهای بود که برای دفع بلا از مرکبهای خویش، به آنها میآویختند؛ مانند مُهرههای تسبیح و دیگر چیزهایی که امروزه برای دفع بلا، به ماشینهای خود میآویزند! [۵۴] شباهتش در این است که همچنانکه غلام، از بندِ غلامی رهایی مییابد، آن شخص نیز از بندِ شرک رها میشود؛ زیرا با آویختن تعویذ و مُهره و امثال آن به خود، در بند شرک گرفتار شده است.