کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۲۵): در مورد برخی از انواع سحر و جادو

باب (۲۵): در مورد برخی از انواع سحر و جادو

قال أحمد: حدّثنا محمد بن جعفر حدّثنا عَوف عن حَيَّان بن العَلاء حدَّثنا قَطَن بن قَبِيْصة عن أبيه، أنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صقال: "إن العِيَافَة والطَّرْق والطِّيَرة مِنَ الجِبْتِ" [۱۲۴]

ترجمه: رسول‌الله ص‌فرمود: «فال‌گیری- با به پرواز درآوردن پرندگان- و فال‌گیری- با ترسیم خطوط بر روی زمین و بدشگونی- به چیزی- [۱۲۵]از مصادیق سحر و جادو- و گرایش به شرک و خرافات- به شمار می‌آیند».

عوف می‌گوید: "عیافه"، یعنی شخصی پرنده‌ای را به پرواز در می‌آورد تا ببیند به کدام سو می‌رود. [۱۲۶]و "طَرق" یعنی کشیدن خطوط بر روی زمین.

حسن بصری/در مورد "جبت" می‌گوید: جبت، وسوسه و کرنای شیطان است. [۱۲۷]

از ابن‌عباس بروایت است که رسول الله صفرمود: «مَنِ اقْتَبَسَ شعبة مِنَ النُّجُوم، فقدِ اقْتَبَسَ شُعْبَةً مِنَ السِّحْرِ زَادَ مَا زَادَ». [روایت ابوداود با سند صحیح] [۱۲۸]

ترجمه: «هرکس بخشی از نجوم را فراگیرد، در واقع بخشی از سحر و جادو را فرا گرفته است. و هرچه بیشتر فرا بگیرد، به همان اندازه سحر و جادوی بیشتری فرا گرفته است». [۱۲۹]

نسائی/از ابوهریره سروایت کرده است که: «هرکس در گِرهی بدمد، سحر کرده است و هرکه سحر و جادو کند، شرک ورزیده است؛ و آن‌که چیزی (در گردن) بیاویزد، به همان چیز واگذار می‌شود».

عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ سأنَّ رسولَ الله صقَالَ: "أَلا هَل أُنَبِّئُكُمْ مَا الْعِضَةُ؟ هِيَ النَّمِيمَةُ الْقَالَةُ بَيْنَ النَّاسِ"[مسلم]

ترجمه: ابن مسعود سمی‌گوید: رسول الله صفرمود: «آیا به شما بگویم که "عضه" [۱۳۰]- یا دو به‌هم زنی- چیست؟ همان سخن‌چینی و گفتاری است که بین مردم دهن به دهن بگردد».

بخاری و مسلم [۱۳۱]از ابن عمر بروایت کرده‌اند که رسول الله صفرمود: «إِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْرًا»؛ یعنی: «همانا برخی از سخنان، سحر و جادو هستند».

[۱۲۴] احمد في مسند ( ۳/۴۷۷) و ابوداود، ش: ۳۹۰۷. [۱۲۵] بدشگونی به ایام و اعداد، مثل شوم دانستنِ سیزده، از همین موارد است؛ حتی دیده می‌شود که برخی پلاک خانه‌ی خود را که شماره‌ی ۱۳ می‌باشد، می‌نویسند: "۱+۱۲" [۱۲۶] اگر به سمت راست پرواز می‌کرد، آن را به فال نیک می‌گرفتند و کارِ مورد نظرشان را انجام می‌دادند و چنانچه پرنده به سمت چپ پرواز می‌کرد، آن را به فال بد می‌گرفتند و از کار مورد نظرشان صرف نظر می‌کردند. [۱۲۷] بر اساسِ گفته‌ی حسن بصری/، کارهای مذکور، کارهای شیطانی است. [۱۲۸] صحیح الجامع، ش: ۶۰۷۴؛ و السلسلة الصحیحة، ش: ۷۳۹؛ و صحیح أبی داود، از آلبانی/، ش: ۳۳۰۵. [۱۲۹] منظور از علم نجوم در اینجا، دانشی است که با استدلال به آن، درباره‌ی حوادث زمین، اظهار نظر می‌کنند! مثلا می‌گویند: همین‌که فلان‌ستاره در کنار فلان‌ستاره قرار گیرد، چنین و چنان خواهد شد! یا می‌گویند: ستاره‌ی فلانی، خوب افتاده است! زيد بن خالد سمي‏گويد: رسول‌‏اللهصدر صبحگاه يك شب باراني، پس از اقامه‌ي نماز صبح در حديبيه، رو به مردم كرد و فرمود: «آيا مي‌دانيد كه پروردگارتان چه فرمود»؟- صحابه- گفتند: الله و رسولش بهتر مي‌دانند. پیامبرصگفت: «الله فرمود: "أصْبَحَ مِنْ عِبَادِي مُؤْمِنٌ بِي، وَكَافِرٌ، فَأَمَّا مَنْ قَالَ: مُطِرْنَا بِفَضْلِ اللهِ وَرَحْمَتِهِ، فَذلِكَ مُؤْمِنٌ بِي كَافِرٌ بِالكَوَاكِبِ، وأَما مَنْ قَالَ مُطِرْنَا بِنَوءِ كَذَا وَكَذَا، فَذلكَ كَافِرٌ بِي مُؤْمِنٌ بِالكَوْكَبِ"»؛ یعنی: «بندگانم شب را در حالی به صبح رساندند كه برخي از آن‌ها به من مومن و برخي هم كافر بودند؛ آنها كه گفتند: به فضل و رحمتِ الله بر ما باران بارید، به من ايمان آوردند و به تأثير ستارگان كافر گرديدند؛ و اما كساني كه گفتند: به سبب اقبال فلان و فلان ستاره بر ما باران بارید- و ريزش باران را به ستارگان نسبت دادند- به من كافر شدند و به ستارگان ايمان آوردند». [ر.ک: صحيح بخاري، ش: ۸۴۶؛ و صحیح مسلم، ش: ۷۱.] [۱۳۰] واژه‌ی "الْعِضَةُ" یعنی: دو بهم‌زنی؛ یا خراب کردن روابط دیگران. این واژه در کتب حدیث، بیشتر هم‌وزن الوجه آمده است؛ یعنی با لفظِ: "الْعَضْه" [۱۳۱] صحیح بخاری، ش: ۵۷۶۷؛ و مسلم، ش: ۸۶۹؛ گفتنی است که روایت مسلم/به‌نقل از عمار بن یاسربمی‌باشد، نه از ابن عمرب.