باب (۴۰): دربارهی آنکه یکی از اسماء و صفات الله را انکار کند
الله متعال میفرماید: ﴿وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَيۡهِ تَوَكَّلۡتُ وَإِلَيۡهِ مَتَابِ﴾[الرعد: ۳۰]. «... در حالی که آنان به پروردگار رحمان (=گستردهمهر) کفر میورزند؛ بگو: او پروردگار من است و هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد. بر او توکل نمودم و بازگشتم بهسوی اوست».
از علی سروایت است که فرمود: با مردم در سطح آگاهی و شناختشان سخن بگویید؛ آیا میخواهید الله و پیامبرش را انکار کنند؟ [۲۰۳][روایت بخاری]
عبدالرزاق از معمر و او از ابن طاووس، و ابن طاووس هم از پدرش روایت کرده که ابنعباس بمتوجه مردی شد که با شنیدن حدیث رسولاللهصدربارهی صفات الله، بهگونهای که گویا آن را قبول ندارد، از جایش تکان خورد. ابنعباس بفرمود: اینها را چه شده که با شنیدن نصوص محکم، نرم شده، آنها را میپذیرند، اما نصوص متشابه را نمیپذیرند و در نتیجه به هلاکت میرسند؟ [۲۰۴]
وقتی قریشیان شنیدند که رسولاللهص، اسم "الرحمن" را بر زبان میآورد، آن را نپذیرفتند؛ آنگاه الله متعال این آیه را فرو فرستاد: ﴿وَهُمۡ يَكۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِ﴾[الرعد: ۳۰] [۲۰۵].
[۲۰۳] این سخن علی سبدین معنا نیست که آموزههای کتاب و سنت را به مردم نرسانیم؛ بلکه بدین معناست که اندکاندک و با مقدمهچینی درست و مناسب، سخن حق را به آنان بگوییم تا برای پذیرش آن، آمادگی داشته باشند. اینجاست که به اهمیت حکمت در دعوت پی میبریم. سخن علي سبيانگر آنست كه گفتن هر علمي نزد كساني كه متوجه آن نميشوند، مناسب نيست. چنانكه برخي از اسماء و صفات الهي نيز بگونهاي هستند كه نبايد آنها را براي عوام باز كرد و پيرامون آنها بحث نمود. كافي است كه به صورت اجمالي مطرح شوند تا مردم به آنها ايمان داشته باشند. [۲۰۴] روایت ابن ابیعاصم در السنة (۴۸۵)؛ آلبانی/در تخریج احادیث السنة گفته است: اِسنادش صحیح است و رجالش ثقه هستند. [۲۰۵] ترجمهی آیه در ابتدای همین باب، گذشت.