خلاصهی آنچه در این باب بیان شد:
۱- یهودیان نیز شرک اصغر را میشناختند.
۲- انسان آنچه را که بخواهد، درک میکند. [۲۲۱]
۳- مردی به رسولاللهصگفت: «آنچه الله و شما بخواهید». رسولاللهصفرمود: «أَجَعَلْتَنِي للهِ ندًّا»؛ یعنی: «آیا مرا با الله شریک ساختی؟ پس وضعیت کسی که در اشعارش رسولاللهصرا تکیهگاه خود در دنیا و آخرت میداند و از ایشان میخواهد که دستش را بگیرند، چگونه خواهد بود؟ [۲۲۲]
۴- گفتنِ «آنچه الله و محمد بخواهند»، شرک اکبر نیست؛ زیرا رسولاللهص فرمود: «... من [به دلایلی] تا کنون شما را از آن منع نمیکردم». [۲۲۳]
۵- خواب نیک، شعبهای از وحی است. [۲۲۴]
۶- خواب نیک، در پارهای از موارد، سبب حکم شرعی بوده است. [۲۲۵]
***
[۲۲۱] همانطور که یهودیان که در پی عیبجویی بر مسلمانان بودند، دریافتند که گفتنِ "آنچه الله و محمد بخواهند"، درست نیست؛ اگرچه خود، مرتکب عمل بدتری شده، به الله شرک آورده، میگفتند: عزیر پسر خداست! پناه بر الله! برخی از متعصبان مذهبی نیز همین رویکرد را دارند و نصوص دینی را آنگونه که بخواهند، معنا میکنند و حتی فهم خود از نصوص را به همان سمت و سویی سوق میدهند که میلشان است. [۲۲۲] اشارهی مؤلف/به اشعار شرکآمیزی است که بوصیری در البرده آورده است. در هر حال، برخی از شاعران، در مدح رسولالله صغلو کرده و اشعار شرکآمیزی دربارهی ایشان سرودهاند؛ در حالی که الله متعال، آن بزرگوار را با عناوینی چون بنده و رسول خویش، گرامی داشته است؛ پس بهترین توصیف در شأن محمد مصطفی ص، این است که او را بنده و فرستادهی الله بدانیم. [۲۲۳] زیرا اگر گفتن این عبارت شرک اکبر بود، هیچ دلیلی وجود نداشت که رسولالله صاز گفتنش منع نکند. [۲۲۴] در صحیح بخاری، ش: ۷۰۱۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۲۶۳ روايت است که رسولالله صفرمود: «وَرُؤْيَا المُؤْمِنِ جُزْءٌ منْ ستَّةٍ وَأرْبَعيَنَ جُزْءًا مِنَ النُبُوة»؛ یعنی: «خواب مؤمن، بخشی از چهل و شش بخش نبوت است». [۲۲۵] همچنانکه رسولالله صخواب عبدالله بن زید بن ثعلبه بن عبدالله انصاری سدربارهی نحوهی اذان را مقرر فرمود.