باب (۶۲): دربارهی زیاد سوگند خوردن
الله متعال میفرماید: ﴿وَٱحۡفَظُوٓاْ أَيۡمَٰنَكُمۡ﴾[المائدة: ۸۹]. «سوگندهایتان را پاس بدارید».
ابوهریره سمیگوید: از رسولاللهصشنیدم که میفرمود: «الحَلِفُ مَنْفَقَةٌ لِلسِّلْعَةِ، مَمْحَقَةٌ لِلْكَسْبِ»؛ [متفقٌ علیه] [۲۷۸]یعنی: «سوگند، وسیلهای برای بازارگرمی و فروش کالاست؛ اما برکتش را از میان میبرد».
از سلمان سروایت است که رسول الله صفرمود: «ثلاثةٌ لا يُكلِّمهُم الله، ولا يُزكيِّهم و لَهُم عذابٌ أليم: اُشَيمِطٌ زانٍ وعائلٌ مُستكبرٌ ورَجُلٌ جَعَلَ اللَّهَ بضاعَتَهُ لا يَشتري إلاَّ بيمينه ولا يَبِيعُ إلاَّ بِيَمِينِهِ»؛ [روایت طبرانی با سند صحیح] [۲۷۹]یعنی: «سه گروه هستند که الله، روز قیامت با آنها سخن نمیگوید، آنها را پاکیزه نمیگرداند و عذاب دردناکی خواهند داشت: پیرمرد زناکار، فقیر متکبر، و کسی که نام الله را وسیلهای برای داد و ستد قرار میدهد؛ بدینسان که برای فروش هر چیزی سوگند یاد میکند و برای خریداری هر چیزی نیز سوگند میخورد!»
در صحیح [بخاری و مسلم] [۲۸۰]از عمران بن حصین سروایت است که رسولاللهصفرمود: «خَيْرُكُمْ قَرنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يلوُنَهم، ثُمَّ الَّذِينَ يلُونَهُم»؛ یعنی: «بهترین مردم، کسانی هستند که در دوران من بهسر میبرند (صحابه)، سپس نسلی که پس از ایشان میآیند (تابعین)، و سپس نسلِ بعدی، (تبع تابعین)». عمران سمیگوید: نمیدانم دو بار جملهی «سپس نسلی که پس از ایشان میآیند» را تکرار نمود یا سه بار؛ سپس پیامبر صافزود: «ثُمَّ يَكُونُ بَعدَهُمْ قَوْمٌ يَشهدُونَ ولا يُسْتَشْهَدُون، وَيَخُونُونَ وَلا يُؤْتَمَنُون، وَيَنْذِرُونَ وَلا يُوفُون، وَيَظْهَرُ فِيهمْ السِّمَنُ»؛ یعنی: «پس از آنها، کسانی میآیند که در حالی شهادت میدهند که از آنها درخواست شهادت (گواهی) نمیشود؛ خیانت میورزند و امانتدار و قابل اعتماد نیستند؛ نذر میکنند و به نذر خود وفا نمیکنند و چاقی، در میانشان نمایان میشود».
همچنین در صحیح [بخاری و مسلم] [۲۸۱]روایت است که ابنمسعود سمیگوید: رسولالله صفرمود: «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ يَجِيءُ قَوْمٌ تَسْبِقُ شَهَادَةُ أَحَدِهم يَمِينَهُ و يَمِينُهُ شَهَادَتَهُ»؛ یعنی: «بهترین مردم، کسانی هستند که در دوران من بهسر میبرند (صحابه)، سپس نسلی که پس از ایشان میآیند (تابعین)، و سپس نسلِ بعدی، (تبع تابعین)؛ و بعد از آنها، کسانی میآیند که گاهی قبل از سوگند خوردن، گواهی میدهند و گاهی قبل از گواهی دادن، سوگند میخورند». [۲۸۲]
ابراهیم [نخعی/]گوید: پدرانمان ما را در زمانی که خردسال- یعنی نابالغ- بودیم، بهخاطر گواهی دادن، کتک میزدند. [۲۸۳]
[۲۷۸] صحیح بخاری، ش: ۲۰۸۷؛ و صحیح مسلم، ش: ۱۶۰۶. [۲۷۹] ر.ک: صحیح الترغیب والترهیب، ش: ۱۷۸۸؛ و صحیح الجامع، ش: ۳۰۷۲. [۲۸۰] صحیح بخاری، ش: ۲۶۵۱؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۵۳۵. [۲۸۱] صحیح بخاری، ش: (۲۶۵۲، ۳۶۵۱، ۶۴۲۹)؛ و صحیح مسلم، ش: ۲۵۳۳. [۲۸۲] یعنی مردمان بیتقوایی هستند که بهراحتی سوگند میخورند و شهادت میدهند! [۲۸۳] منظور از کتک زدن، تنبیه کردن است؛ نه زدنی که به کودک آسیب برساند.