کتاب توحید

فهرست کتاب

باب (۴۳): در مورد آن‌که سوگندی را که به نام الله یاد می‌شود، نمی‌پذیرد

باب (۴۳): در مورد آن‌که سوگندی را که به نام الله یاد می‌شود، نمی‌پذیرد

ابن‌عمر بمی‌گوید: رسول‌اللهصفرمود: «لا تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ مَنْ حَلَفَ بِاللَّهِ فَلْيَصْدُقْ وَمَنْ حُلِفَ لَهُ بِاللَّهِ فَلْيَرْضَ وَمَنْ لَمْ يَرْضَ بِاللَّهِ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ».[ابن‌ماجه با سند حسن] [۲۱۵]یعنی: «به نام پدرانتان سوگند نخورید. و هرکه به نام الله سوگند یاد می‌کند، باید راست بگوید. و هرکه برایش به نام الله سوگند یاد شود، باید بپذیرد [۲۱۶]و اگر راضی نشود و نپذیرد، از دین و رحمت الله هیچ بهره‌ای ندارد».

[۲۱۵] ابن ماجه، ش:۲۱۰۱؛ صحيح الجامع، ش:۷۱۲۴ [۲۱۶] یعنی باید به کسی که به نام الله سوگند می‌خورد، اطمینان کند؛ برخی از علما گفته‌اند: مگر اینکه غیر قابل اعتماد بودن آن فرد، به‌ثبوت رسیده باشد. این مسأله، پنج صورت دارد: نخست اینکه دروغگو بودن کسی که سوگند می‌خورد، محرز باشد؛ در این حالت، تصدیق یا پذیرفتن سوگندش واجب نیست. دوم اینکه دلایل و نشانه‌های دروغگو بودنش بر دلایل صداقتش غالب باشد؛ در این حالت نیز تصدیقش واجب نیست. اما اگر شواهد و قراین از دو سو، یکسان باشند یا صداقتش، محرز و یا غالب باشد، در این سه حالت واجب است که او را تصدیق کنیم و سوگندش را بپذیریم.