خلاصهی آنچه در این باب بیان شد:
۱- تفاوت عهد و پیمان الله و پیامبرش با عهد و پیمان مسلمانان. [۲۸۶]
۲- راهنمایی به انتخاب گزینهی کمزیانتر از میان دو گزینهای که یکی از آنها، زیانبار است و دیگری، زیانبارتر.
۳- دستور رسولالله صکه فرمود: «به نام الله، در راه الله جهاد کنید». [۲۸۷]
۴- [توجه به] این دستور رسولالله صکه فرمود: «با کسانی که به الله کفر ورزیدهاند، بجنگید». [۲۸۸]
۵- این رهنمود رسولالله صکه فرمود: «به کمک الله با آنان پیکار کن». [۲۸۹]
۶- تفاوت حکم الله با حکم علما. [۲۹۰]
۷- درک این نکته که امکان داشت یک صحابی در هنگام ضرورت حکمی صادر میکرد که نمیدانست آیا مطابق حکم الله متعال است یا خیر؟ [۲۹۱]
***
[۲۸۶] یعنی پیمان بستن با دشمنان به نامِ الله و رسولش، ناروا؛ و با عهد و پیمان خودِ مسلمانان، رواست. علتش، در خودِ حدیث بیان شده است. [۲۸۷] این، بیانگر واجب بودن جهاد و نیز کمک خواستن از الله ﻷ و اخلاص و همسویی با رهنمودهای دینی در مسیر جهاد است. [۲۸۸] از این فرموده، وجوب پیکار با کافران، برداشت میشود؛ نه اینکه فقط با کافران پیکار میگردد، بلکه مسلمانی که از دادن زکاتش امتناع ورزد، یا حتی مسلمانانی که اذان و اقامهی نماز جماعت را در منطقهی خود ترک کنند،- به رغم اینکه مسلمان هستند- باز هم باید با آنان پیکار نمود تا به حکمِ الله و رسولش تن دهند. [۲۸۹] این رهنمود، بیانگر وجوب کمک خواستن از الله متعال است؛ نه اینکه انسان به تدبیر و توان خود اعتماد کند. [۲۹۰] حکم الهی همواره، درست و بهجاست، اما حکم علما ممکن است درست یا نادرست باشد. از اینرو در استفتا از علما نباید گفت: حکم یا دیدگاه اسلام دربارهی فلان موضوع چیست؟ زیرا چهبسا مفتی در فتوایش اشتباه کند، در حالی که هیچ اشتباهی در احکام شرعی وجود ندارد؛ مفتی نیز نباید فتوایش را بهطور مطلق، حکم اسلام بداند؛ یعنی نباید بگوید: حکم اسلام، این است که...، بلکه بگوید: حکم اسلام به رأی من، چنین و چنان است. البته این، در صورتی است که در رابطه با موضوعِ مطرحشده، نص واضح و صریحی وجود نداشته باشد. اینجاست که باید توجه داشته باشیم: تفاوت فراوانی در بین نصوص دینی و برداشتهایی که از نصوص دینی صورت میگیرد، وجود دارد و نباید برداشتها و استنباطها را بهطور مطلق، حکم اسلام دانست. [۲۹۱] یعنی در وقت ضرورت، صدور حکم، بهشرط اجتهاد و بهکارگیری تمام تلاش برای استنباطی دقیق، روا و بلکه در شرایطی نیز واجب است؛ اگرچه ممکن است که انسان در استنباط مبتنی بر اجتهاد، به حطا نیز برود.