خلاصهی آنچه در این باب بیان شد:
۱- دعوت به سوی الله، راه کسانی است که از رسول اللهصپیروی میکنند.
۲- تأکید به اینکه در دعوت به سوی الله باید اخلاص داشت؛ زیرا چهبسا دعوتگر به نام دعوت به سوی الله، در واقع به سوی خویشتن فرا میخواند. [۲۱]
۳- بصیرت و آگاهی [یا برخورداری از علم و دانش کافی] از ضرورتها و امور مهم دعوت است. [۲۲]
۴- یکی از رهیافتها و دلایلِ خوبیِ توحید، تنزیه الله متعال، یعنی پاک دانستن او از هر گونه عیب و نقصی میباشد.
۵- زشتی شرک، این است که نتیجهاش نسبت دادن عیب و نقص به الله متعال میباشد. [۲۳]
۶- و از مهمترین رهیافتها و خوبیهای توحید، دور کردنِ مسلمان از مشرکان میباشد تا جزو مشرکان قرار نگیرد؛ هرچند که شرک نورزد. [۲۴]
۷- توحید، نخستین فریضهی الهی است.
۸- قبل از هر چیز- حتی پیش از فراخواندن به سوی نماز-، باید به توحید دعوت داد. [۲۵]
۹- مفهوم لا إله إلا الله، اقرار به وحدانیت الله یا محقق ساختن توحید است.
۱۰- چهبسا اهل کتاب مفهوم لا إله إلا الله را نمیدانند؛ و آنانکه میدانند، بدان عمل نمیکنند. [۲۶]
۱۱- یادآوری این نکته که تعلیم یا آموزش دادن، باید مرحلهای یا به صورت تدریجی باشد. [۲۷]
۱۲- اولویتبندی در کارها، بدین صورت که ابتدا به کارهای مهمتر و سپس به کارهایی بپردازیم که اولویت کمتری دارند.
۱۳- چگونگی مصرف زکات. [۲۸]
۱۴- استاد باید شبههی شاگردش را برطرف کند. [۲۹]
۱۵- نهی از گرفتن اموال قیمتیِ مردم به عنوان زکات.
۱۶- پروا کردن از دعای مظلوم.
۱۷- هیچ حجابی، میان الله و دعای مظلوم وجود ندارد.
۱۸- از دلایل اهمیت توحید میتوان به سختیها، و نیز گرسنگیها و بیماریهایی اشاره کرد که بر سردار پیامبران و همینطور بر اولیای برجستهی الهی عارض شد. [۳۰]
۱۹- اینکه رسول الله صفرمود: «فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که ...»، یکی از نشانههای نبوت ایشان است. [۳۱]
۲۰- شفا یافتن چشمان علی سبا آب دهان رسولاللهصنیز یکی دیگر از نشانههای نبوت ایشان است.
۲۱- فضیلت و منزلت علی س.
۲۲- فضیلت اصحاب رسولاللهص، که شب را در شادیِ مژدهی فتح و در حالی سپری کردند و هر یک از آنها آرزو داشت که رسولاللهصپرچم را به دستِ او بدهند.
۲۳- ایمان به تقدیر الهی؛ زیرا آنانکه به امید دریافت پرچم، نزد رسولاللهصحاضر شدند، پرچم را دریافت نکردند؛ اما آنکه- به سبب بیماری، حضور نیافت و- سعی نکرد، پرچم را دریافت نمود.
۲۴- آموزش و یادآوری آداب مربوط به پیکار؛ آنجا که- به علی س- فرمود: «بدون عجله، به سوی آنها برو».
۲۵- دعوت دادن، پیش از آغاز نبرد است؛ یعنی پیش از آغاز نبرد، باید دشمن را به اسلام فراخواند.
۲۶- به رهنمود شریعت، کسانی- همچون اهل خیبر- که پیشتر دعوت اسلام به آنان رسیده و حتی با آنان پیکار شده است، باز هم دعوت داده شوند.
۲۷- دعوت باید با حکمت و دانش باشد؛ چنانکه فرمود: به آنان خبر بده که چه چیزهایی بر آنها واجب است. [۳۲]
۲۸- شناخت حقوق الله در اسلام.
۲۹- پاداش کسی که به دست او، فردی هدایت یابد.
۳۰- جواز سوگند یاد کردن بر فتوایی که صادر میکند. [۳۳]
***
[۲۱] یعنی هدفش از دعوت، خودنمایی است یا میخواهد هوادارانی پیدا کند. [۲۲] آنکه دانش کافی ندارد- هرچند عبادتگزار و نیکرفتار باشد- فرد شایستهای برای دعوت نیست. [۲۳] در صورتی که الله متعال دارای کمال مطلق است و از هر عیب و نقصی، پاک و مبرّاست. [۲۴] این، بیانگر اهمیت تبری جستن از مشرکان میباشد؛ همین بس که این امر، یکی از رهیافتها و بلکه از ضرورتهای تحقق توحید است. [۲۵] یعنی در جریان دعوت، فراخواندن به سوی توحید، بر دعوت دادن به سوی سایر فرایض، اولویت دارد. [۲۶] زیرا اگر لا إله إلا الله را میدانستند و بدان عمل میکردند، نیازی به فرا خواندن آنان به گفتن این کلمه نبود. ضمن اینکه مؤلف/بدین نکته اشاره دارد که چهبسا یک عالِم نیز فهم دقیقی از مفهوم این کلمه نداشته باشد؛ همانند اهل کتاب که در حدّ خود، اهل علم بودند. [۲۷] چنانکه رسولاللهصبه معاذ سیادآوری فرمود که ابتدا لا إله إلا الله را به اهل کتاب آموزش دهد؛ سپس نماز و آنگاه زکات و دیگر احکام شرعی را. [۲۸] اشارهای است به یکی از موارد هشتگانهی مصرف زکات- که در آیهی ۶۰ سورهی توبه آمده است-؛ بدینسان که زکات، از ثروتمندان هر منطقه گرفته شده، به فقیران همان منطقه داده میشود و نباید به سرزمین دیگری منتقل گردد؛ مگر آنکه در آن سرزمین، فقیری وجود نداشته باشد یا در شرایط خاص که به صلاحدید حاکم شرع بستگی دارد. [۲۹] یعنی هرگونه دانش یا اطلاعاتی که میتواند، در اختیار شاگردش بگذارد. [۳۰] گویا اشارهی مؤلف/به سختیها و گرسنگیهایی است که در غزوهی خیبر- و نیز در سایر مراحل دعوت- بر رسولالله صوارد آمد. [۳۱] زیرا در این حدیث آمده است: «فردا این پرچم را به دست مردی خواهم داد که الله، فتح و پیروزی را به دست او رقم خواهد زد»؛ و همینطور هم شد و الله متعال، پیروزی را به دست علی بن ابیطالب سرقم زد. [۳۲] آری؛ حکمت در این است که ابتدا اسلام، معرفی گردد و سپس احکام اسلامی. [۳۳] زیرا رسولاللهص، خود سوگند یاد کرد که: «به الله سوگند که اگر الله، یک نفر را بهوسیلهی تو هدایت نماید، برای تو از شتران سرخمو بهتر است».