تعداد رکعات وتر و صفت آن([۵۷۱] ):
نماز وتر با یک رکعت یا ۳ رکعت یا ۵ رکعت یا ۷ رکعت یا ۹ رکعت جایز میباشد.
الف) خواندن وتر با یک رکعت: که در نزد جمهور علما جایز میباشد، چرا که با یک رکعت وتر حاصل میشود. و رسول اللهجفرمودند([۵۷۲] ): «صَلاَةُ اللَّيْلِ مَثْنَى مَثْنَى، فَإِذَا خَشِيَ أَحَدُكُمُ الصُّبْحَ صَلَّى رَكْعَةً وَاحِدَةً تُوتِرُ لَهُ مَا قَدْ صَلَّى»«نماز شب، دو ركعت، دو ركعت خوانده شود. اگر كسي احتمال داد كه طلوع فجر نزديك است، يك ركعت بخواند تا نمازهايي را كه خوانده است، وتر (فرد) شوند.»
و ابن عمرسمیگوید که رسول اللهجفرمودند([۵۷۳] ): «الْوِتْرُ رَكْعَةٌ مِنْ آخِرِ اللَّيْلِ»«نماز وتر ركعتي است در آخر شب.» و از ام المومنین عایشهلروایت است([۵۷۴] ) که رسول اللهجدر شب، یازده رکعت میگزاردند که با یک رکعت آن را طاق میکردند.
ب) خواندن وتر با سه رکعت: که بر دو صفت جایز بوده و هر دو مشروع میباشند که عبارتند از:
روش اول: نمازگزار دو رکعت خوانده و سلام میدهد، سپس رکعت سوم را جداگانه میخواند، اما دلایل آن: از نافع روایت است([۵۷۵] ) که ابن عمرسدر نماز وتر بین رکعت (سوم) و دو رکعت (اول و دوم) سلام میداد و در همین فاصله به برخی از حاجات خویش امر میکرد. و از ابن عمرسبه صورت مرفوع روایت است([۵۷۶] ) که رسول اللهجبین دو رکعت و وتر با سلامی که آن را به گوش ما میرساند، فاصله میانداخت. و حدیث ام المومنین عایشهلشاهدی بر آن میباشد که روایت میکند([۵۷۷] ): رسول اللهجدر دو رکعتی که بعد از آنها با یک رکعت وتر میگزاردند، ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾و ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١﴾را تلاوت میکردند و در وتر، ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١﴾و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١﴾را تلاوت میکردند. و در این مورد بابی در صحیح ابن حبان با این عنوان میباشد: «ذکر اخباری دال بر اینکه رسول اللهجبا سلام دادن، بین دو رکعت و یک رکعت فاصله میانداختند.»
روش دوم: ۳رکعت با یک تشهد:
از ام المومنین عایشهلروایت است که گفت([۵۷۸] ): رسول اللهجچه در رمضان و چه در غیر آن بر ۱۱ رکعت نمیافزودند، چنان که ۴ رکعت نماز میگزاردند که از حُسن و طول آن مپرس، سپس ۴ رکعت میگزاردند که از حسن و طول آن مپرس، سپس ۳ رکعت میگزاردند.
و از ایشان روایت است([۵۷۹] ) که رسول اللهجنماز وتر را سه رکعت میگزاردند به گونهای که جز در آخر آن نمینشستند.
ج) خواندن وتر با ۵ رکعت: این روش نیز جایز میباشد و مستحب است که ۵ رکعت را با یک تشهد بگزارد. از ام المومنین عایشهلروایت است([۵۸۰] ) که رسول اللهجدر نماز شب ۱۳ رکعت میخواند که از این مقدار، ۵ رکعت آن وتر بود که فقط در رکعت آخر آن برای تشهد مینشستند.
د) خواندن وتر با ۷ یا ۹ رکعت: و این روش نیز جایز میباشد. و مستحب است که اگر نماز وتر را بر این طریق گزارد، رکعات را پی در پی، بدون اینکه برای تشهد بنشیند، بخواند و فقط تشهد را در رکعت ۶ یا ۸ خوانده – و سلام ندهد - و برای رکعت آخر بایستد و تشهد خوانده و سلام دهد. از ام المومنین عایشهلدر مورد صفت نماز وتر رسول اللهجروایت است که فرمودند([۵۸۱] ): ما برای رسول اللهجسِواکش را آماده میکردیم و الله متعال آنحضرتجرا به اندازه آنچه از شب میخواست، از خواب بیدار میکرد، پس مسواک زده و وضو میگرفتند و ۹ رکعت میخواندند که در رکعت هشتم (برای تشهد) مینشستند که در آن ذکر و حمد و ستایش الله متعال را گفته و حق جل جلاله را میخواند. سپس بدون اینکه سلام دهد، برخاسته و رکعت نهم را میخواندند و پس از آن نشسته و تشهد خوانده و ذکر و حمد و ستایش الله متعال را گفته و الله متعال را در دعا میخواندند، سپس سلام میدادند که ما سلام ایشان را میشنیدیم. پس از سلام دادن در حالی که نشسته بود، ۲رکعت میخواندند که آن ۱۱ رکعت بود فرزندم. و زمانی که رسول الله پا به سن گذاشتند، وتر را ۷ رکعت میخواندند و در دو رکعت آخر به مثل آنچه در دو رکعت آخر نماز ۹ رکعتی انجام میدادند، عمل میکردند که آن ۷ رکعت بود فرزندم.
وآخر دعوانا أن الحمد لله رب العالمين.
[۵۷۱] به نقل از صحيح فقه السنة۱/۳۸۷-۳۸۹. (مترجم) [۵۷۲] أخرجه البخاري (۹۹۰) ومسلم (۷۴۹). [۵۷۳] أخرجه مسلم (۷۵۲) وغيره. [۵۷۴] أخرجه مسلم (۷۳۶) وأبوداود (۱۳۳۵) والترمذي (۴۴۰) والنسائي (۱۶۹۶) وأحمد (۲۴۰۷۰). [۵۷۵] أخرجه البخاري (۹۹۱). [۵۷۶] صحيح بطرقه: أخرجه أحمد (۵۴۶۱) والطحاوي (۱/۲۷۸) وابن حبان (۲۴۳۳) (۲۴۳۵) وقواه الحافظ في الفتح۲/۴۸۲. [۵۷۷] ضعيف بهذا التمام: أخرجه الطحاوي۱/۲۸۵ والحاكم۱/۳۰۵ والدارقطني۲/۳۵ وابن حبان (۳۴۳۲) وقد صح بدون ذكر المعوذتين من حديث ابن عباس وابي بن كعب كما سيأتي. انظر (التلخيص (۵۳۳)). [۵۷۸] صحيح: أخرجه البخاري (۱۱۴۷) ومسلم (۷۳۸) وغيرها. [۵۷۹] أخرجه مالك (۴۶۶) والنسائي (۳/۲۳۴) والطحاوي (۱/۲۸۰) والحاكم (۱/۳۰۴) والبيهقي في الكبري (۴۸۰۳). [۵۸۰] صحيح: أخرجه مسلم (۷۳۷) وأبوداود (۱۳۲۴) والترمذي (۴۵۷). [۵۸۱] صحيح: أخرجه مسلم (۷۴۶) وأبوداود (۱۳۲۸) والنسائي (۹۶۰۱) (۱۷۱۸) (۱۷۲۱).