نماز و حکم تارک آن

فهرست کتاب

حکم کسی که نماز جمعه را ترک کند:

حکم کسی که نماز جمعه را ترک کند:

مسلم در صحیحش از ابن مسعودسروایت می‌کند که رسول اللهجبه قومی که از نماز جمعه تخلف ورزیده و سرپیچی کردند، فرمودند([۲۳] ): «لَقَدْ هَمَمْتُ أَنْ آمُرَ رَجُلًا يُصَلِّي بِالنَّاسِ، ثُمَّ أُحَرِّقَ عَلَى رِجَالٍ يَتَخَلَّفُونَ عَنِ الْجُمُعَةِ بُيُوتَهُمْ»«تصمیم داشتم مردی را تعیین کنم تا برای مردم امامت کند، سپس خود بروم و خانه‌ی کسانی را که از (شرکت در) نماز جمعه سر باز زده اند، بسوزانم.»

و از ابوهریره و ابن عمر مروایت است که از رسول اللهجشنیدند که بر روی منبر فرمودند([۲۴] ): «لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ عَنْ وَدْعِهِمُ الْجُمُعَاتِ، أَوْ لَيَخْتِمَنَّ اللهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ، ثُمَّ لَيَكُونُنَّ مِنَ الْغَافِلِينَ». «کساني که نماز جمعه را ترک مي‌کنند، بايد از اين عمل دست بکشند، وگرنه الله تعالي بر دل‌هاي آن‌ها مهر (غفلت) مي‌زند و آنگاه در زمرۀ غافلان قرار مي‌گيرند.»

و در کتب سنن از ابوجعد ضمریسکه از یاران پیامبر بود، روایت است که رسول اللهجفرمودند([۲۵] ): «مَنْ تَرَكَ ثَلَاثَ جُمَعٍ تَهَاوُنًا بِهَا طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ»«هرکس سه نماز جمعه را از روي سهل انگاري ترک کند، خداوند بر قلب وي مهر مي‌زند.»

و هرکس این قول را به امام شافعی نسبت دهد که: «نماز جمعه فرض کفایه است، چنان که اگر عده‌ای آن را به جا آورند، تکلیف از دیگران برداشته می‌شود» به خطا رفته است. امام شافعی هرگز این مقوله را نگفته و هرکس این قول را به ایشان نسبت دهد، به اشتباه و غلط به ایشان منسوب کرده است، زیرا ایشان در مورد نماز عید می‌گویند: «نماز عید بر هرکسی که نماز جمعه بر وی واجب است، واجب می‌باشد.([۲۶] )» بلکه این تصریحی از جانب امام شافعی بر فرض عین بودن نماز عید می‌باشد و از نظر دلیل هم صحیح می‌باشد([۲۷] ).

براستی نماز عید از بزرگترین شعائر ظاهری اسلام بوده و هیچیک از اصحاب رسول اللهجاز انجام آن تخلف نورزیده و یک بار هم رسول اللهجآن را ترک نکردند و اگر سنت می‌بود، حداقل یک بار آن را ترک می‌کردند، همانطور که قیام رمضان (تراویح) را ترک کردند که در واقع (این ترک) بیانی در عدم وجوب آن بود و همچنین وضو گرفتن برای نماز را ترک نمودند که بیانی در عدم وجوب وضو برای هر نماز بود و همچنین در سنت‌های دیگر.

و نیز الله متعال به نماز عید همچون نماز جمعه امر کرده است، آنجا که در سوره کوثر آیه ۲ می‌فرمایند: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَٱنۡحَرۡ«حال كه چنين است تنها براي پروردگار خود نماز بخوان و قرباني كن.»

و زمـانی که ماه، پس از زوال ثـابت گردید و وقت نماز عید فوت شد، رسول اللهجصحـابه را امر کردند تا صبح زود همراه ایشان بـرای نمـاز عید به سـوی مصلی خارج شوند([۲۸] ).

و رسول اللهجدختران بالغ و دوشیزه های پرده نشین و زنان حایض را امر کردند تا به سوی عیدگاه خارج شوند و زنان حایض از جایگاه نماز کناره بگیرند([۲۹] ). درحالی که در مورد نماز جمعه به این موارد امر نکردند.

شیخ ما می‌گوید: این امر رسول الله بر آن دلالت دارد که تاکید نماز عید از نماز جمعه بیشتر می‌باشد.

اما این که رسول اللهجفرمودند([۳۰] ): «خَمْسُ صَلَوَاتٍ فِي الْيَوْمِ وَاللَّيْلَةِ» «پنج وعده نماز در شبانه روز می‌باشد.» وجوب نماز عید را نفی نمی‌کند، زیرا نمازهای پنجگانه، وظیفه‌ی شبانه روزی بوده، اما نماز عید وظیفه‌ای سالانه می‌باشد. و بر این اساس، این حدیث مانع وجوب دو رکعت نماز طواف نمی شود که نزد بسیاری از فقها واجب می‌باشد آنهم بدین سبب که از وظایف یومیه ای که دائما تکرار می‌شود، نیست. و همچنین مانع وجوب نماز جنازه و وجوب سجده‌ی تلاوت در نزد کسانی که آن را واجب دانسته و نمازش قرار می‌دهند و وجوب نماز کسوف در نزد کسانی از سلف که آن را واجب می‌دانند، نمی‌باشد؛ و این قول جدا قوی است.

مقصود این است که شافعی رحمه الله تصریح کرده که بر هرکسی که جمعه واجب است، نماز عید نیز واجب می‌باشد، لیکن گاهی گفته می‌شود: از این کلام، واجب عینی بودن نماز عید برداشت نمی‌شود، زیرا فرض کفایه هم بر همه واجب است ولی با انجام دادن آن توسط عده‌ای فرضیتش از دیگران ساقط می‌گردد. فایده‌ی این موضوع در دو مساله نمایان می‌گردد:

۱- اگر همه در انجام فرض کفایه شرکت کنند، به سبب وجوب آن، ثواب کسی که واجب را ادا کرده به آن‌ها می‌رسد.

۲- اگر همه‌ی آن‌ها فرض کفایه را ترک کنند و کسی در ادای آن شرکت نداشته باشد، همه‌ی آن‌ها مستحق ذم و عقاب می‌باشند. از این رو از این مقوله امام شافعی که «نماز عید بر هر کسی که نماز جمعه بر وی واجب است، واجب می‌باشد» لازم نمی‌آید که نماز عید همچون نماز جمعه نیز واجب عینی ‌باشد، که ممکن است این مساله مطرح شود. لیکن ظاهر تشبیه عید به نماز جمعه و یکسان بیان نمودن کسی که نماز جمعه بر او واجب است با کسی که نماز عید بر او واجب است، بر مساوی بودن آن‌ها در وجوب دلالت می‌کند و هیچ گروهی در وجوب عيني نماز جمعه اختلاف نکرده‌اند، پس نماز عید هم اینچنین است.

مقصود بیان حکم ترک کننده‌ی نماز جمعه می‌باشد، ابو عبدالله بن حامد می‌گوید: «هرکس وجوب نماز جمعه را انکار کند، کافر می‌گردد. از این رو اگر شخصی نماز جمعه را با اعتقاد به وجوب آن چهار رکعت بگزارد، ابو عبدالله می‌گوید: اگر بگوییم این نماز، ظهر مقصوره می‌باشد (یعنی نماز ظهر را قصر کرده و دو رکعت به همراه دو رکعت نماز جمعه گزارده است)، کافر نمی‌گردد، وگرنه (اگر بگوییم هر چهار رکعت نماز ظهر بوده است) کافر می‌گردد([۳۱] ).

[۲۳] مسلم في المساجد ومواضع الصلاة (۶۵۲). [۲۴] مسلم في الجمعة (۸۶۵). [۲۵] أبوداود (۱۰۵۲)، ابن ماجه (۱۱۲۵)، السنن الكبرى للبيهقي (۵۵۷۶)، السنن الكبرى للنسائي (۱۶۶۸). مسند أحمد (۱۵۴۹۸) وفي جامع الأصول ۵/۶۶۶. [۲۶] هذا مضمون كلام الامام النووي في المجموع ۴/۴۸۳ وانظر نص كلام الإمام الشافعي في مختصر المزني الذي بهامش الأم ۱/۱۴۹. [۲۷] مذهب امام شافعی و جمهور اصحابشان این است که نماز عید سنت است (المجموع۵/۲) و ظاهر مذهب امام احمد این است که نماز عید فرض کفایه بوده و نماز عید واجب عینی نمی‌باشد، همانطور که در المغنی ۲/۳۶۷ آمده است و دلیل شان حدیث «خَمْسُ صَلَوَاتٍ كَتَبَهُنَّ اللَّهُ عَلَى الْعِبَادِ»می‌باشد. که بخاری و مسلم آن را تخریج کرده‌اند. [مذهب ابوحنیفه، یکی از دو قول شافعی و روایتی از احمد و بعضی از مالکیه و شیخ الاسلام، فرض عین بودن نماز عید می‌باشد و مذهب حنابله و بعضی از شافعیه وجوب کفایی آن می‌باشد و مذهب مالک و شافعی و اکثر اصحاب ایشان، سنت موکده بودن نماز عید می‌باشد. با توجه به ادله‌ی هریک از این سه گروه به نظر می‌آید که قول گروه اول یعنی فرض عین بودن نماز عید صحیح‌تر می‌باشد. رجوع شود به صحیح فقه السنه، ابومالک کمال بن سید سالم ص۵۹۸-۵۹۹.] [۲۸] همانطور که در حدیث ابوعمیر آمده است که گروهی سوار کار به سوی رسول اللهجآمدند و شهادت دادند که هلال ماه را دیروز دیده‌اند، پس رسول اللهجآن‌ها را امر کردند تا افطار کرده و صبح زود برای نماز به سوی مصلی بیرون روند. أخرجه أبوداود (۱۱۵۷) وقال النووي في المجموع ۵/۲۷: رواه أبوداود والنسائي (۱۵۵۷) وغیرهما بأسانید صحیحة. ابن ماجه (۱۶۵۳)، مسند أحمد (۲۰۵۷۹)، السنن الكبری للبیهقي (۶۲۸۳). [۲۹] كما في البخاري في العيدين (۹۷۴) ومسلم في صلاة العيدين (۸۹۰). [۳۰] الموطأ في صلاة الليل ۱/۱۲۳ والمسند (۱۳۹۰)، وأبوداود (۴۲۵)، والنسائي (۴۵۸) وابن ماجه (۱۴۰۱) كلهم في الصلاة من حديث عبادة وأخرجه البخاري (۴۶) ومسلم (۱۱) كلاهما في الإيمان من حديث طلحه: أن رجلا سأل النبيجفقال: «خمس صلوات في الیوم والليلة» فقال: هل عليَّ غیرها؟ قال: «لا، إلا أن تطوع». [۳۱] براستی کسی دیگر را نیافتم که معتقد بر کفر تارک نماز جمعه باشد. اما واضح و آشکار است که ترک عمدی نماز جمعه و بدون عذر از گناهان کبیره می‌باشد همانطور که ابن قیم در اعلام الموقعین ترک آن را بدون عذر از گناهان کبیره می‌شمارد. و قطعا ترک کننده‌ی عمدی آن همانطور که در احادیث ذکر شد در معرض وعید شدیدی قرار دارد و آن مهر خوردن بر قلبش می‌باشد که الله متعال کافران را با این ویژگی ذکر می‌کند که بر قلب های شان مهر خورده است، آنجا که می‌فرماید: ﴿خَتَمَ ٱللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ«خداوند دلهايشان را مهر زده است.» (مترجم)