برخاستن از رکوع:
سپس سرش را از رکوع بلند میکند تا اینکه کلامش را کامل کند. شعار این رکن حمد و ثنا و ستایش و تحمید پروردگار صاحب جلال میباشد که این شعار با این کلام نماز گزار آغاز میشود: «سَمِعَ اللهُ لِمَنْ حَمِدَهُ»که بدین معنا میباشد که الله متعال حمد و ستایش او را قبول و اجابت کرد. و به دنبال آن میگوید: «رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ مِلْءَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمِلْءَ مَا بَيْنَهُمَا وَمِلْءَ مَا شِئْتَ، مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ»«ای پروردگار ما، سپاس و ستایش شایسته توست، سپاسی که به اندازهی پُری آسمانها و زمین و هرآنچه در بین آندو وجود دارد و پری هر چیز دیگری که تو بخواهی میباشد.» و در گفتن این «واو» در «ربنا ولك الحمد» سستی نکند چرا که در صحیحین([۴۶۸] ) بدان امر شده است. البته امری که دلالت بر استحباب دارد. چرا که این «واو» نشان دهندهی آن است که هریک از این دو جمله از دیگری جدا بوده و معنای جدایی دارد به گونهای که جملهی [ربنا] در معنا متضمن آن است که: «تو پروردگار و پادشاهی قیوم هستی که زمام امور بدست اوست و مرجع امور به سوی او باز میگردد.» و بر این معنا مفهومی از قول «ربنا» یعنی «ولك الحمد»عطف شده که آن متضمن این معنا میباشد که: «برای اوست پادشاهی و حمد.» سپس از شان و منزلت این حمد و ستایش و عظمت آن از نظر اندازه و صفت خبر داده و میگوید: «مِلْءَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمِلْءَ مَا بَيْنَهُمَا وَمِلْءَ مَا شِئْتَ، مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ»یعنی حمد و ستایشی به اندازهی پری عالم علوی و سفلی و فضایی که بین آنها را احاطه کرده است. بنابراین این حمد و ستایش، خلایق موجود را پر کرده و آنچه را که الله متعال بعد از این خلق میکند را دربرمی گیرد. لذا حمد و ستایش حق جل جلاله هر موجودی را در بر میگیرد و آنچه را که به وجود میآید را شامل می شود که این بهترین تقدیر از بین دو تقدیر میباشد. و گفته شده که «مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ»ورای عالم میباشد که بر اساس تعبیر اول: کلمه «بعد»برای زمان بوده (یعنی هر زمانی را در برمی گیرد) و بر اساس تعبیر دوم، برای مکان میباشد. (یعنی هر مکانی را در برمی گیرد).
پس از این میگوید: «أَهْلَ الثَّنَاءِ وَالْمَجْدِ»«تو سزاوار و شایسته مدح و بزرگواری هستی.» که مشاهده میشود حمد و ثنایی که در ابتدای نماز بود، بعد از رکعت اول، تکرار میشود و پس از این حمد و ثنا میگوید: «أَحَقُّ مَا قَالَ الْعَبْدُ»«تو از آنچه بنده میگوید، شایسته تری» که حمد و ستایش و تمجید بر حق سبحانه و تعالی را تثبیت میکند و این شایستهترین چیزی است که بنده بدان سخن میگشاید. به دنبال این حمد، به عبودیت در برابر حق و اینکه آن حکمی عام برای همهی بندگان است، اعتراف میکند و میگوید: «لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلَا يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ»«پروردگارا، آنچه را عطا کنی، مانعی برای آن نیست و از آنچه منع کنی، کسی را یارای دادن آن نیست و جز اعمال صالح، مال و بهرههای دنیا سودی ندارد.» همچنین این ذکر را بعد از اتمام نماز نیز میگوید. بنابراین وی در این دو موضع به توحید حق سبحانه و تعالی و اینکه همهی نعمتها از جانب اوست، اعتراف میکند، که این خود متضمن اموری میباشد از جمله:
۱- الله متعال در بخشیدن و منع کردن تنها و یکتا میباشد.
۲- هرگاه الله متعال به کسی نعمتی را ببخشد، هیچ کس را یارای آن نیست که از این بخشش منع کند و هرگاه از چیزی منع کند، هیچ کس را یارای آن نیست که آنچه را که حق جل جلاله از آن منع کرده، ببخشد.
۳- هیچ چیزی نزد الله متعال از تلاش های بنده و بهرههای وی از پادشاهی و ریاست و ثروت و زندگی خوب و ... سودمند نیست و بنده را از عذاب حق، خلاص نکرده و لطف و کرم الله متعال را شامل حال وی نمیگرداند و بلکه آنچه بنده را نزد الله متعال نفع میرساند، تنها تقرب به درگاه حق با طاعت و ایثار و فداکاری در راه جلب رضایت الله عزوجل میباشد.
سپس این دعا را با این جملات به پایان میرساند: «اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي مِنْ خَطَايَايَ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ»«پروردگارا، مرا از خطاها و گناهانم با آب و برف و تگرگ، بشوی.»
همانطور که رکعت اول را با آن در ابتدای دعای استفتاح، آغاز کرده و همانطور که نماز را با استغفار و طلب بخشش گناهان به پایان میرساند، که در اینصورت، استغفار در اول و وسط و آخر نماز میباشد؛ از این رو این رکن شامل برترین اذکار و سودمندترین دعاها، از حمد و ستایش و تمجید و ثنای پروردگار و اعتراف بنده بر عبودیت و توحید حق و دست شستن وی از گناهان و خطاها میباشد که این همان ذکر مقصود در رکنی مقصود (نماز) میباشد که بدون رکوع و سجده امکان ندارد.
[۴۶۸] البخاري في الأذان (۷۳۴) ومسلم في الصلاة (۳۹۲).