نماز و حکم تارک آن

فهرست کتاب

حکم ترک روزه و حج و زکات:

حکم ترک روزه و حج و زکات:

آیا حکم تارک روزه و حج و زکات، در وجوب قتل، به حکم ترک کننده‌ی نماز ملحق می‌گردد؟

در این مورد سه روایت از امام احمد می‌باشد که عبارتند از:

روایت اول: با ترک هریک از این‌ها همچون ترک کننده‌ی نماز کشته می‌شود. و دلیل این روایت آن است که: زکات و روزه و حج از مبانی اسلام می‌باشند، از این رو ترک کننده‌ی هریک از آن‌ها همچون تارک نماز کشته می‌شود. و بر این اساس بود که ابوبکر صدیقسبا مانعین زکات جنگیده و فرمود([۳۲] ): «به خدا سوگند، با هرکس که بین نماز و زکات تفاوت قائل شود، می‌جنگم.»

براستی این دو (نماز و زکات) در کتاب الله مقرون به هم ذکر شده‌اند. همچنین از حقوق اسلام می‌باشند و رسول الله تنها به عدم قتال با کسانی امر کردند که شهادتین را جاری کرده و به حقوق آن التزام دارند و خبر دادند که عصمت خون جز با حق و حقوق اسلام ثابت نمی‌گردد. پس قِتال با گروهی است که از این اعمال امتناع ورزیده و قتل برای هریک از آن‌ها مقدر می‌باشد و قطعا این قتل به سبب ترک یکی از حقوق کلمه و شرائع اسلام از سوی وی می‌باشد. و این صحیح‌ترین اقوال است.

روایت دوم: با ترک عملی غیر از نماز کشته نمی‌شود. زیرا نماز عبادتی بدنی است که نیابت در آن راهی ندارد و دلیل دیگر قول عبدالله بن شقیق است که می‌گوید: اصحاب رسول اللهجترک هیچ عملی جز نماز را کفر نمی‌دانستند([۳۳] ).

زیرا نماز با ویژگی‌هایی متمایز قرار داده شده که در سایر اعمال نیست، از جمله:

۱- نماز اولین عملی است که در اسلام فرض شد و بر این اساس بود که رسول اللهجنمایندگان شان را امر می‌کردند که پس از بیان شهادتین، دعوت را از نماز شروع کنند. و به معاذ فرمودند([۳۴] ): «إِنَّكَ سَتَأْتِي قَوْمًا مِنْ أَهْلِ الكِتَابِ، فَإِذَا جِئْتَهُمْ فَادْعُهُمْ إِلَى أَنْ يَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ، فَإِنْ هُمْ طَاعُوا لَكَ بِذَلِكَ، فَأَخْبِرْهُمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ عَلَيْهِمْ خَمْسَ صَلَوَاتٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَلَيْلَةٍ ...»«تو به سوي قومي مي‌روي که اهل کتاب هستند، پس هرگاه نزد آن‌ها رفتي، آنان را به گواهي دادن به اينکه هيچ معبود بر حقي جز الله وجود ندارد و به اينکه محمد رسول و فرستادۀ خداوند است دعوت کن، اگر اين دعوت تو را پذيرفتند به آنان بگو که خداوند پنج وعده نماز را در شبانه روز بر آن‌ها واجب گردانده است.»

۲- اولین عملی که بنده در مورد آن مورد محاسبه قرار می‌گیرد، نماز می‌باشد.

۳- الله متعال نماز را در آسمان، در شب معراج فرض کرده است. [جالب است که برای فرض شدن تمامی اعمال و احکام، جبرئیل امین از آسمانها نازل می‌شد، اما برای اعلان فرضیت نماز این رسول اللهجبود که بایستی تا جایی بالا می‌رفت که جبرئیل امین طاقت آن را نداشت] .

۴- بیشترین عمل فرضی است که در قرآن ذکر شده است.

۵- زمانی که از اهل جهنم سوال می‌شود: ﴿مَا سَلَكَكُمۡ فِي سَقَرَ[المدثر: ۴۲] . «چه چيزهائي شما را به دوزخ كشانده است و بدان انداخته است؟» جواب این سوال را با ترک نماز شروع می‌کنند. [آنجا که می‌گویند: ﴿قَالُواْ لَمۡ نَكُ مِنَ ٱلۡمُصَلِّينَ[المدثر: ۴۳] . «می‌گویند: (در جهان) از زمره نمازگزاران نبوده‌ايم.»]

۶- فرض بودن نماز تا زمانی که عقل بنده همراه او باشد، از وی ساقط نمی‌گردد برخلاف فرائض دیگر که تنها برای زمانی محدود فرض می‌باشند.

۷- نماز، ستون چادر و خیمه اسلام می‌باشد. و هرگاه ستون چادر و خیمه سقوط کند، در واقع چادر از هم می‌ریزد.

۸- نماز آخرین چیزی است که از دین برداشته می‌شود.

۹- نماز بر آزاده و برده، مذکر و مونث، مقیم و مسافر، سالم و مریض و ثروتمند و فقیر فرض می‌باشد.

۱۰- رسول اللهجاجابت دعوت اسلام را از کسی جز با التزام به نماز، قبول نمی‌کردند همانطور که قتاده از انسسروایت می‌کند که([۳۵] ): «رسول اللهجاجابت دعوت اسلام را فقط با اقامه‌ی نماز و پرداخت زکات از اشخاص قبول می‌کردند.»

۱۱- قبول شدن سایر اعمال وابسته به ادای نماز می‌باشد. از این رو الله متعال از تارک نماز نه روزه‌ای قبول می‌کند و نه حج و صدقه و جهاد و هیچ عملی از اعمالش را از وی نمی‌پذیرد. عون بن عبدالله می‌گوید: «زمانی که بنده وارد قبرش می‌شود، اولین چیزی که از وی سوال می‌شود در مورد نمازش می‌باشد، پس اگر نمازش صحیح بود سایر اعمالش در نظر گرفته شده و اگر نمازش صحیح و درست نبود، پس از آن به هیچیک از اعمال وی نگاه نمی‌شود([۳۶] ).»

و روایتی که در مسند و سنن از ابوهریرهساز رسول اللهجروایت شده، شاهدی بر این اثر می‌باشد، که در آن آمده است: رسول اللهجفرمودند([۳۷] ): «إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ يَوْمَ القِيَامَةِ مِنْ عَمَلِهِ صَلَاتُهُ، فَإِنْ صَلُحَتْ فَقَدْ أَفْلَحَ وَأَنْجَحَ، وَإِنْ فَسَدَتْ فَقَدْ خَابَ وَخَسِرَ»«اولين عملی که بنده در روز قيامت راجع به آن محاسبه و محاکمه مي‌شود، نماز اوست که اگر درست باشد، رستگار و پيروز مي‌شود و اگر باطل و ناقص باشد، پشيمان و ناکام و زيانکار مي‌گردد.»

بنابراین، اگر از اعمال نیکش (پس از باطل و ناقص بودن نمازش) چیزی قبول می‌شد، از زیانکاران و خاسرین نمی‌بود.

روایت سوم: با ترک زکات و روزه کشته می‌شود اما با ترک حج کشته نمی‌شود زیرا در مورد وقت وجوب آن اختلاف می‌باشد که آیا وجوب آن پس از استطاعت، فوری می‌باشد یا اینکه با تاخیر از وقت وجوب، می‌توان آن را انجام داد؟ لذا آنان که قائل به وجوب تاخیری آن می‌باشد [یعنی از زمان وجوب حج تا پایان عمر برای ادای آن فرصت قائل اند] می‌گویند: چگونه با امری که در تاخیر آن گنجایش می‌باشد، کشته می‌شود؟ درحالی که این دلیل بسیار ضعیف می‌باشد، زیرا ترک کننده‌ی آن به مجرد تاخیر آن از وقتش کشته نمی‌شود، بلکه صورت مساله چنین است: که وی عزم را جزم کرده که حج را ترک کند و می‌گوید: حج بر من واجب است ولی هرگز حج نمی‌کنم. لذا، این مساله مورد نزاع می‌باشد.

اما دیدگاه صواب و صحیح در این مساله: قول به کشته شدن وی می‌باشد، زیرا حج از حقوق اسلام می‌باشد و عصمت از خون برای کسی که به اسلام روی می‌آورد تنها زمانی-که حقوق آن را ادا کند، ثابت می‌گردد و حج یکی از بزرگترین حقوق آن می‌باشد.

[۳۲] البخاري في الزكاة (۱۴۰۰)، ومسلم في الإيمان (۲۰). [۳۳] الترمذي في الإيمان (۲۶۲۴)، والراوي هو العقيلي ثقة من تابعي أهل البصرة. [۳۴] البخاري في المغازي (۴۳۴۷)، مسلم في الإيمان (۱۹)، أبوداود (۱۵۸۴)، ابن ماجه (۱۷۸۳)، الترمذي (۶۲۵)، النسائي (۲۴۳۵). [۳۵] تعظيم قدر الصلاة (۱۲). [۳۶] أخرجه محمد بن نصر في تعظيم قدر الصلاة (۱۹۴) وصحّف فيه اسم عون بن عبدالله إلى عون بن عبدالملك، وهو ابن عتبة بن مسعود، إمام قدوة، وثقه أحمد وغيره. وعزاه ابن رجب في أهوال القبور إلى ابن عجلان. [۳۷] بهذا اللفظ أخرجه الترمذي في الصلاة (۴۱۳)، وقال: حسن غريب. والنسائي في الصلاة (۴۶۵) وسوف يأتي بغير هذا اللفظ في المسند وأُخرِّجه هناك إن شاءالله.