مساله اول: آیا از تارک الصلاة استتابه میشود یا نه؟
مشهور آن است که استتابه میشود و [از وی خواسته میشود تا توبه کند و این فرصت به وی داده میشود] پس اگر توبه کرد، رها میشود وگرنه کشته میشود و این قول شافعی و احمد و یکی از دو قول در مذهب مالک میباشد.
ابوبکر طرطوشی در «تعلیقش» میگوید: «مذهب مالک از این قرار است که به تارک الصلاة گفته میشود: نماز بگزار، بنابراین اگر تا زمانی که وقت نماز باقی است، نماز گزارد، رها میشود و اگر امتناع ورزید تا اینکه وقت نماز خارج شد، کشته میشود. اما اینکه آیا استتابه میشود یا نه، بعضی از اصحاب ما میگویند: از وی خواسته میشود تا توبه کند، پس اگر توبه کرد که خوب، وگرنه کشته میشود؛ و بعضی دیگر میگویند: از وی استتابه نمیشود، زیرا این حد هم همچون حدود دیگر که بدون استتابه بر وی اجرا میشود، میباشد که با وجود توبه باز هم حد از وی برداشته نمیشود، همچون سارق و زناکار که در صورت توبه باز هم حد از آنها ساقط نمیگردد.
این قول، گویندهاش را بدان ملزم میکند که تارک الصلاة بر اساس حد کشته میشود، از این رو اگر حد ترک کنندهی نماز کشته شدن باشد، ترک کنندهی نماز همچون کسی است که حد وی به سبب زنا[ی محصنه] و محاربه، قتل میباشد. و خاصیت حدود آن است که به دلیل اسباب متقدمهی آن واجب میشود و پس از رفع آن به سوی امام مسلمانان، توبه آن را ساقط نمیکند. اما کسی که میگوید ترک کنندهی نماز بر اساس کفرش کشته میشود، چنین برخوردی بر وی لازم نمیباشد، زیرا وی ترک کنندهی نماز را همچون مرتد قرار داده است و در صورت اسلام آوردن، حکم قتل از وی ساقط میشود.
طرطوشی میگوید: و حکم طهارت و غسل جنابت و روزه نزد ما چنین است. پس اگر شخصی بگوید: وضو نمیگیرم و از جنابت غسل نمیکنم و روزه نمیگیرم، بدون استتابه کشته میشود. و در این حالت یکسان است که وی بگوید: نماز بر من فرض است یا اینکه فرضیتش را انکار کند. [زیرا حد ترک این اعمال نزد طرطوشی، قتل میباشد. لذا با وجود قائل بودن به فرضیت نماز، به سبب حد، ترک کنندهی آن اعمال کشته میشود و در حالت دوم در صورت انکار فرضیت نماز به سبب ارتداد کشته میشود] .
می گویم (ابن قیم): این مقوله ایست که طرطوشی از بعضی از اصحابش حکایت میکند که تارک الصلاة بدون استتابه کشته میشود و این روایتی از مالک میباشد. و در مورد استتابهی مرتد از احمد دو روایت و از شافعی دو قول میباشد.
کسانی که بین استتابهی مرتد و ترک کنندهی نماز فرق میگذارند، معتقدند که استتابهی مرتد غیر از استتابهی ترک کنندهی نماز میباشد - همچون یکی از دو روایت که از امام مالک روایت شده که - میگوید: واضح و آشکار است که مسلمان دینش را جز به دلیل شبههای که بر وی عرضه شده و مانع بقای او در دینش شده، ترک نمیکند، از این رو به امید زوال آن شبهه از وی استتابه میشود، [زیرا با زوال شبهه امید بازگشت وی میباشد] اما ترک کنندهی نماز با وجود اقرارش به وجوب نماز، دیگر مانعی برای جلوگیری از کشته شدن وی باقی نمانده و مهلتی برای او باقی نمیماند.
قائلین به استتابهی ترک کنندهی نماز در جواب ایشان میگویند: این قتل به دلیل ترک واجبی است که برای آن استتابه مشروع قرار داده شده است. از این رو همچون وجوب استتابه از قتلی که براساس ارتداد میباشد، استتابه از وی واجب میباشد. گفتند: بلکه استتابه در اینجا سزاروارتر است، زیرا احتمال رجوع وی از این عملش بیشتر میباشد و التزامش به اسلام وی را وادار به توبه و از کیفر دنیوی و اخروی خلاص میگرداند. و این قول، قول صحیح میباشد، زیرا بدترین احوالش آن است که همچون مرتد قرار داده شود و صحابه هم بر قبول توبهی مرتدین و مانعین زکات متفقند و الله متعال در سوره انفال آیه ۳۸ میفرماید: ﴿قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ...﴾«(اي پيغمبر،) به كافران بگو: (درگاه توبه هميشه باز است و) اگر (از كفر و عناد) دست بردارند، گذشته اعمالشان بخشوده ميشود.» و آیه مرتد و غیر مرتد را در بر میگیرد.
و تفاوتی که میان قتل ترک کنندهی نماز بر اساس حد و قتل زنا کار (محصنه) و محارب میباشد، این است که: قتل ترک کنندهی نماز به سبب اصرار وی بر ترک آن در آینده و گذشته میباشد بر خلاف کسی که به سبب حد زنا و محاربه کشته میشود. زیرا سبب قتل در این موارد، جنایتی است که در گذشته، پیش از حد انجام دادهاند، از این رو راهی برای وی به منظور ادامه دادن آن باقی نمانده است، ولی برای ترک کنندهی نماز راهی برای جبران نماز با انجام دادن آن بعد از خروج وقتش نزد ائمهی اربعه و غیر ایشان میباشد و کسانی از اصحاب امام احمد میگویند: برای ترک کنندهی عمدی نماز راهی در جبران آن پس از وقت نیست - همانطور که عدهای از سلف صالح بر آن معتقد بودند -. میگویند: در بحث ترک کنندهی نماز، کشته شدن به سبب ترک نماز میباشد که ترک آن با انجام دادن آن از بین میرود، اما در زنا و محاربه، کشته شدن به سبب انجام افعالی میباشد که در گذشته انجام شده است و فعلی که در گذشته انجام شده با ترک کردن آن زایل نمیگردد.