استتابۀ تارک نماز
مستحب است از تارک نماز خواسته شود تا توبه کند، پس اگر توبه کرد که خوب، وگرنه کشته میشود که این قول امام شافعی و مالک و احمد میباشد و قول دیگری از آنها روایت شده که میگویند: استتابه نمیشود.
براستی صحابهش بر قبول توبه مرتدین و مانعین زکات متفق میباشند. و الله متعال میفرماید: ﴿قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِن يَنتَهُواْ يُغۡفَرۡ لَهُم مَّا قَدۡ سَلَفَ﴾[الأنفال: ۳۸] «(اي پيغمبر،) به كافران بگو: (درگاه توبه هميشه باز است و) اگر (از كفر و عناد) دست بردارند، گذشته اعمال-شان بخشوده ميشود.» که هر کافری را در برمی گیرد. این آیه هم مرتد و هم دیگر کفار را نیز در برمی گیرد. بر این اساس تارک نماز کشته نمیشود تا اینکه به سوی ادای نماز خوانده شود که البته این دعوت و استتابه مستحب بوده و واجب نمیباشد و اگر به وجوب نماز جاهل بود، البته جهلی که به سبب آن معذور باشد، در این صورت کشتن وی قبل از بیان وجوب و اقامهی حجت و پس از آن امتناع ورزیدن وی از ادای نماز، جایز نیست([۱۷۸] ).
گفتیم که استتابه از تارک نماز مستحب بوده و واجب نمیباشد، زیرا در برخی از نصوصی که در آن رسول اللهجبه کشتن مرتد امر کردند، ذکری از استتابه نشده است؛ و این درحالی است که از برخی از اصحاب و ائمه، آنچه مفید قتل مرتد بدون استتابه میباشد، وارد شده است. لیکن در برخی نصوص، ورود استتابه ثابت شده است و برخی از اصحاب در مورد آن سخن گفتهاند. بنابراین واجب است، ادلهی مطلقی که در آن ذکری از استتابهی مرتد نشده بر مقیدی که استتابهی مرتد در آن ذکر شده، حمل شود، تا به همهی ادله ای که در این زمینه وارد شده عمل شود. زیرا در صورت امکان، جمع بین ادله از ترجیح برخی از ادله نسبت به ادلهی دیگر که مقتضای آن ترک بعضی از ادله و عمل به ادلهی دیگر میباشد، بهتر است. از این رو قول راجح در این زمینه - والله تعالی اعلم - استحباب استتابه و نه وجوب آن میباشد، چرا که اگر واجب میبود، رسول اللهجاز ذکر آن در مورد کسانی که به سبب ارتداد، بر کشته شدن شان امر کردند، چشم پوشی نمیکردند. و با برخی از یاران شان که بر عدم وجوب استتابه فتوا میداد، مخالفت میکردند. والله اعلم.
[۱۷۸] راجع شرح العمدة۴/۶۶و۶۷، المهذب۱/۵۱، الإقناع للشربيني۲/۵۵۴.