مقدار و سیاق نماز رسول اللهج چقدر و چگونه بوده است؟
جواب مساله دهم و آن اینکه: مقدار نماز رسول اللهجاز بزرگ ترین و والاترین مسائل و مهمترین آنها میباشد چنان که نیاز مردم به شناخت آن بزرگتر و بیشتر از نیازشان به آب و غذا میباشد و براستی که مردم از عهد انس بن مالکسآن را ضایع گردانیدهاند.
در صحیح بخاری([۴۰۰] ) از زهری روایت است که گفت: بر انس بن مالکسدر دمشق وارد شدم درحالی که گریه میکرد، به وی گفتم: چه چیزی تو را به گریه انداخته است؟ گفت: «(از آنچه در عهد رسول اللهج) دریافته بودم، چیزی را نمیشناسم که بر وجه خود باقی مانده باشد جز همین نماز، براستی که آنهم ضایع شد.»
و موسی بن اسماعیل میگوید: مهدی از غیلان از انسسروایت کرده که گفت([۴۰۱] ): من چیزی را که در روزگار پیامبرجبوده و تا این زمان باقی مانده باشد، نمیشناسم، (همه چیز نسبت به اصل خود تغییر کرده است) گفته شد: نماز؛ گفت: آیا چنان نیست که در مورد آن ضایع نمودید، آنچرا که ضایع نمودید. (آن را از وقتش به تاخیر انداختید).»
براستی انس بن مالکساجلش به تاخیر افتاد تا شاهد ضایع شدن ارکان و اوقات نماز و تسبیح در رکوع و سجده و اتمام تکبیرات انتقال در نماز باشد که آن را انکار کرده و خبر داد که هدایت و روش رسول اللهجبرخلاف آن بوده است. همانطور که در این مساله به طور مفصل در آینده بحث خواهیم کرد، ان شاءالله.
در صحیحین([۴۰۲] ) از انس بن مالکسروایت است که رسول اللهجنماز را مختصر و کوتاه و در عین حال کامل ادا میکرد.
همچنین در صحیحین([۴۰۳] ) از وی روایت است که میگوید: «پشت سر هیچ امامی نماز نخواندم که نمازش از نماز رسول اللهجکوتاهتر و کاملتر باشد و چون آنحضرتجگریه طفلی را میشنید نماز را سبک میگزارد چرا که بیم آن میداشت که مادرش در فتنه بیفتد.»
بنابراین نماز رسول اللهجبه ایجاز و اختصار و در عین حال کامل وصف شد؛ و اختصار آنچیزی است که رسول اللهجآن را انجام دادند نه آنچه شخص بیاطلاع و ناآگاهی که بر مقدار نماز رسول اللهجواقف نیست، گمان میکند. زیرا کوتاهی و اختصار امری نسبی اضافی میباشد که به سنت باز میگردد نه به شهوت امام و کسی که پشت سر وی نماز میگزارد، به گونهای که وقتی رسول اللهجدر نماز صبح بین ۶۰ تا ۱۰۰ آیه قرائت میکند، این تعداد آیات نسبت به ۶۰۰ تا۱۰۰۰ آیه ایجاز و اختصار محسوب میشود و وقتی که در نماز مغرب سورهی اعراف را قرائت میکردند، در واقع این سوره نسبت به سوره بقره ایجاز و اختصار میباشد.
و بر این مساله قول انس بن مالکسدر حدیثی که ابوداود و نسائی([۴۰۴] ) روایت میکنند، دلالت دارد: عبدالله بن ابراهیم بن کیسان میگوید: پدرم از وهب بن مانوس روایت میکند که گفت: شنیدم که سعید بن جبیر میگوید: شنیدم که انس بن مالکسمیگوید: «پس از رسول اللهجپشت سر هیچ کس نماز نخواندم که نمازش از این جوان شبیهتر به نماز رسول اللهجباشد - یعنی عمر بن عبدالعزیز – چنان که تخمین میزدیم در رکوعش ده تسبیح و در سجدهاش ده تسبیح میگوید.
همچنین انسسدر حدیثی متفق علیه میگوید([۴۰۵] ): هيچ دريغ نميکنم در اينکه آنگونه براي شما نماز بخوانم که رسول اللهجبراي ما نماز ميخواندند. ثابت ميگوید: انسسدر خواندن نمازش کارهايي را انجام ميداد که شما آن را انجام نميدهيد، هرگاه از رکوع بلند میشد، مدتي طولاني راست ميايستاد به حدي که احساس ميشد فراموش کرده به سجده برود و هرگاه سر از سجده بالا ميآورد نيز مدتي طولاني بين دو سجده مينشست به حدي که احساس ميشد فراموش کرده دوباره به سجده برود.»
و انسسنیز راوی این حدیث میباشد درحالی که وی در حدیث دیگری میگوید: «پشت سر هیچ امامی نماز نگزاردم که نمازش از نماز رسول اللهجکوتاهتر و کاملتر باشد.» و در واقع برخی از سخنان وی برخی دیگر را تکذیب نمیکند. (بلکه برخی از سخنانش برخی دیگر را تفسیر کرده و حقیقتِ اختصار نماز رسول الله را بیان میکند).
همچنین آنچه را ذکر کردیم روایت ابوداود در سننش([۴۰۶] ) واضح و آشکار میکند، که در آن آمده: از انس بن مالکسروایت است که گفت: پشت سر هیچ کس نماز نخواندم که نمازش کوتاهتر و کاملتر از رسول اللهجباشد، آنحضرتجهرگاه «نسمع الله لمن حمده» میگفت، به گونهای میایستاد که گمان میکردیم، ایشان در اشتباه افتادهاند و بین دو سجده به گونهای مینشستند که گمان میکردیم در اشتباه افتادهاند.»
این سیاق حدیث انسسبود. انسسدر این حدیث صحیح بین اخبار متفاوت در مورد ایجاز و اختصار نماز و اتمام و کامل بودن آن جمع کرده است و بیان کرده که طولانی کردن دو اعتدال و آرامش و سکون بعد از رکوع و بین دو سجده، به گونهای که دیگران گمان میکردند که ایشان در اشتباه افتاده و یا از شدت طولانی بودن دچار فراموشی شدهاند، جزو اتمام نماز میباشد، درحالی که وی میگوید: نمازی کوتاهتر و خلاصهتر و در عین حال کاملتر از نماز رسول الله ندیدم؛ لذا در این حدیث بین این دو امر جمع کرده است.
گویا که ایجاز و اختصار در نماز رسول اللهجبه قیام، و کامل بودن آن به رکوع و سجده و اعتدال و آرامش و سکون در بین آنها باز میگردد، چرا که قیام معمولا به طور کامل ادا میشود بنابراین نیازی به وصفِ اتمام و کامل بودن ندارد، بر خلاف رکوع و سجده و اعتدال بین آنها (که گاهی به تمامی ادا نمیشوند).
سِرّ این مساله آن است که با ایجاز و اختصار قیام و طولانی کردن رکوع و سجده و اعتدال و آرامش و سکون بین آنها، اعتدال و تقارب اعمال نماز نسبت به یکدیگر تام و کامل میگردد. بنابراین این سخن انس تصدیق میشود که میگوید: نمازی که از نماز رسول اللهجکاملتر و کوتاهتر باشد، ندیدم.
و این همان روشی است که رسول اللهجدر نماز پیش گرفته و بر آن تکیه کردهاند. براستی که آنحضرتجنماز را همسطح و همطراز و مساوی و در یک سطح میگزاردند، به گونهای که قیام و رکوع و سجده و اعتدال و آرامش و سکون در بین آنها را متعادل و متناسب با هم انجام میدادند.
در صحیحین از براء بن عازبسروایت است که می گوید: «با دقت همراه پيامبرجنماز خواندم، ديدم که قيام و رکوعش و اعتدال بعد از رکوع و سجدهاش و نشستن بين دو سجده و سجده دومش و نشستن بين سلام دادن و ترک کردن نماز، متناسب با یکديگر بودند. و در لفظی از صحیحین آمده که: «مدت زمانی که رسول اللهجدر رکوع و سجده بودند با مدتی که سر از رکوع بلند میکردند و وقفهی میان دو سجده ایشان، تقریبا با هم برابر و مساوی و متناسب بود([۴۰۷] ).»
و این مساله با آنچه بخاری([۴۰۸] ) در این حدیث روایت کرده تناقض ندارد، که در آن آمده: از براءسروایت است که رکوع و سجده رسول اللهجو نشستن ایشان در بین دو سجده و ایستادن پس از رکوع بجز قیـام (که در آن قرائت میکردند) و نشستن در تشهد، تقریبا (از نظر زمانی) با هم برابر بوده است.»
چرا که براء بن عازبسراوی هر دو حدیث میباشد: که در حدیث اول قیام قرائت و نشستن برای تشهد را ذکر کرده درحالی که مقصودش آن نیست که قیام قرائت و نشستن برای تشهد به اندازهی رکوع و سجده بوده، چرا که در این صورت هم سیاق حدیث اول را نقض میکند و هم سیاق حدیث دوم را؛ بلکه مقصود از ذکر آنها این بوده که طول قیام و تشهد متناسب با طول رکوع و سجده و اعتدال بین آنها، بوده است. به گونهای که تفاوتی شدید در طول قیام و تشهد و قصر و کوتاهی رکوع و سجده و اعتدال بین آنها، نسبت به هم نبوده است. همانطور که بسیاری از کسانی که به سنت آگاهی ندارند به این تفاوت شدید معتقدند. و قیام را بسیار طولانی میکنند و رکوع و سجده را نسبت به آن بسیار کوتاه انجام میدهند و بسیاری این عمل را در نمازهای تراویح انجام میدهند و این همان چیزی است که انسسآن را انکار کرده و فرمود: «پشت سر هیچکس نماز نخواندم که نمازش کوتاهتر و خلاصهتر از نماز رسول اللهجباشد.» چرا که بسیاری از فرماندهان و زمامداران زمان وی، قیام نماز را بسیار طولانی میکردند به گونهای که بر مامومین دشوار میآمد، درحالی که رکوع و سجده و اعتدال بین آنها را کوتاه و مختصر انجام میدادند و با این عمل خود نمازشان را کامل نمیکردند.
بنابراین دو امری که انسس، نماز رسول اللهجرا بدانها وصف کرد، دو موضوعی بودند که زمامداران با آنها مخالفت میکردند تا اینکه این کوتاهی و اعتدال بین دو سجده و پس از رکوع، به صورت شعاری قرار گرفت، حتی که برخی از فقها آن را مستحب و طولانی کردن آن را مکروه دانستند. بر این اساس بود که ثابت گفت: انسسدر خواندن نمازش کارهايي را انجام ميداد که شما آن را انجام نميدهيد، هرگاه از رکوع بلند می شد مدتي طولاني راست ميايستاد به حدي که احساس ميشد فراموش کرده به سجده برود. درواقع عملی را که انس انجام داد، همان عملی بود که رسول اللهجآن را انجام داده بود، گرچه آن را مکروه بدانند، کسانی که مکروه میدانند. و سنت رسول اللهجسزاوارتر و مستحقتر به اتباع و پیروی میباشد.
و این قول براءسدر سیاق حدیثی دیگر که گفت: «غیر از قیام و تشهد» بیانگر آن است که رکن قرائت و تشهد طولانیتر از غیر آندو بوده است. گروهی گمان کردهاند که مقصود انسساز قیام و تشهد، قیام اعتدال پس از رکوع و نشستن بین دو سجده میباشد و استثنا در حدیث را به کوتاه انجام دادن و تقصیر در این دو اعتدال نسبت دادهاند و بنا را بر این گذاشتند که سنت، تقصیر و کوتاه انجام دادن این دو اعتدال میباشد و کسانی از آنها غلو کرده و نماز را با طولانی کردن آنها باطل قرار دادهاند درحالی که این غلط و اشتباه است، چرا که لفظ حدیث و سیاق آن، این گمان را باطل میکند، زیرا لفظ براء آن است که: «رکوع و سجدهی رسول اللهجو نشستن بین دو سجده و ایستادن پس از رکوع آنحضرتج- بجز قیام و تشهد - تقریبا با هم (از نظر زمانی) برابر بوده است.» از اینرو چگونه ممکن است این کلام وی این گونه فهمیده شود که: رکوع و سجدهی رسول اللهجو نشستن بین دو سجده و ایستادن پس از رکوع آنحضرتج، به جز ایستادن پس از رکوع ایشان تقریبا با هم برابر بوده است. که قطعا این باطل است.
اما عمل رسول اللهج: در این مورد در حدیث انس گذشت که چگونه بر مردم نمازِ رسول اللهجرا گزارد. چنان که پس از رکوع طوری میایستاد که گمان میشد، فراموش کرده به سجده برود و پس از برداشتن سر از سجده میفرمود: «رَبَّنَا لَكَ الْحَمْدُ مِلْءُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ، وَمِلْءُ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ، أَهْلَ الثَّنَاءِ وَالْمَجْدِ، أَحَقُّ مَا قَالَ الْعَبْدُ، وَكُلُّنَا لَكَ عَبْدٌ: اللهُمَّ لَا مَانِعَ لِمَا أَعْطَيْتَ، وَلَا مُعْطِيَ لِمَا مَنَعْتَ، وَلَا يَنْفَعُ ذَا الْجَدِّ مِنْكَ الْجَدُّ»که این حدیث را مسلم([۴۰۹] ) از ابوسعید روایت کرده است. و از ابن ابی اوفی روایت کرده که علاوه بر این قول در آن آمده است([۴۱۰] ): «وَمِلْءُ مَا شِئْتَ مِنْ شَيْءٍ بَعْدُ اللهُمَّ طَهِّرْنِي بِالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، وَالْمَاءِ الْبَارِدِ اللهُمَّ طَهِّرْنِي مِنَ الذُّنُوبِ وَالْخَطَايَا، كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْوَسَخِ».
همچنین روش و هدایت رسول اللهجدر نماز شب نیز چنین بود که تقریبا به اندازهی قیام شان رکوع میکردند و به اندازهی رکوع شان پس از سر برداشتن از رکوع، میایستادند و به این اندازه سجده میکردند و بین دو سجده این قدر مکث میکردند. و در نماز کسوف نیز چنین عمل میکردند که رکن اعتدال را تقریبا به اندازه قیام نماز طولانی میکردند([۴۱۱] ).
و این هدایت و راهنمایی و روش و طریقهی رسول اللهجبود، گویا که آن را در حالی میبینی که آنحضرتجانجام میدهد و همچنین این روش خلفای راشدین شبعد از رسول اللهجبود.
زید بن اسلم میگوید: «عمرسقیام و تشهد را در نماز کوتاه کرده و رکوع و سجده را کامل میکرد.» بنابراین همهی احادیث انسسبر این دلالت دارد که رسول اللهجرکوع و سجده و دو اعتدال بین آنها را طولانی میکردند، علاوه بر اینکه بیشتر ائمه بلکه همهی آنها جز آنکه نادر است، این گونه عمل میکردند. و انسسطولانی کردن قیام، به گونهای که روش رسول اللهجبر آن نبوده است، انکار کرده و فرمود: «نماز رسول اللهجنزدیک به هم بود، به گونهای که برخی از افعالش نسبت به برخی دیگر نزدیک و متناسب و برابر بود.» و این با روایت براء بن عازبسموافق میباشد که فرمود: «اجزای نماز رسول اللهجمتناسب و هماهنگ و برابر با یکدیگر بود.» و احادیث صحابه در این باب برخی، برخی دیگر را تصدیق میکند.
[۴۰۰] البخاري في مواقيت الصلاة (۵۳۰). [۴۰۱] البخاري في مواقيت الصلاة (۵۲۹). [۴۰۲] البخاري في الأذان (۷۰۶) ومسلم في الصلاة (۴۶۹). [۴۰۳] البخاري في الأذان (۷۰۸) ومسلم في الصلاة (۴۶۹). [۴۰۴] أبوداود في الصلاة (۸۸۸) والنسائي في التطبيق (۲/۲۲۵). [۴۰۵] البخاري في الأذان (۸۲۱) ومسلم في الصلاة (۴۷۲). [۴۰۶] أبوداود في الصلاة (۸۵۲). [۴۰۷] البخاري في الأذان (۷۲۹) (۸۰۱) (۸۲۰) ومسلم في الصلاة (۴۷۱). [۴۰۸] البخاري في الأذان (۷۲۹). [۴۰۹] مسلم (۴۷۶). خداوندا، ای پروردگار ما، سپاس و ستایش شایسته توست، سپاسی که به اندازهی پری آسمانها و زمین و پری هر چیز دیگری که تو بخواهی میباشد. تو سزاوار و شایسته مدح و بزرگواری هستی و تو از آنچه بنده میگوید، شایسته تری، درحالی که همهی ما بنده تو هستیم، پروردگارا آنچه که عطا کنی مانعی برای آن نیست و از آنچه منع کنی، کسی را یارای دادن نیست و مال و دارایی سودی ندارد، هرنفعی از هستی (از فضل و لطف) توست. [۴۱۰] مسلم (۴۷۷). بارالها! مرا با برف و تگرگ و آب سرد پاک گردان، بارالها! مرا از خطاهایم پاک سازهمانند لباس سفیدی که از آلودگی پاک میشود. [۴۱۱] البخاري (۱۰۵۶) ومسلم (۹۰۱) كلاهما في الكسوف.