قیام و قرائت رسول اللهج در نماز:
هرگاه رسول اللهجبرای نماز برمی خاست، رو به قبله کرده و در جایگاه نمازشان ایستاده و سپس دستان مبارک را تا برابر نرمه گوشهای شان بلند میکردند([۴۸۹] ). درحالی که انگشتان رو به قبله و باز بودند و در این حالت «الله أكبر» میگفتند. و قبل از گفتن تکبیر، هرگز این جملات را تکرار نمیکردند که: «نیت کردم چهار رکعت نماز فرض بخوانم، و خالصانه برای الله متعال به قبله روی آوردم و امام هستم.» و حتی یک جمله از مجموع این جملات از اول تا آخر نماز رسول اللهجنبوده است. و اصحاب بزرگوار آنحضرتج، حرکات و سکنات و هیئت نماز رسول اللهجرا از ایشان نقل کردهاند، حتی که پراکندگی ریش مبارکشان در نماز را ذکر کردهاند و حتی اینکه یک بار رسول اللهجدر نماز نوه دخترش (زینب) را حمل کردند، نقل کرده و آن را رها نکردند، با این وجود چگونه ممکن است که همهی آنها اتفاق کرده و این (نیت زبانی) را ترک کرده باشند که در واقع شعار ورود به نماز میباشد؟
به خدا سوگند، اگر چیزی از این اقوال از رسول اللهجثابت میبود، قطعا اولین کسانی که به حضرتشجاقتدا میکردند و به عمل بدان مبادرت میورزید، ما بودیم.
پس از گفتن تکبیر، دست چپ را با دست راست گرفته و آن را در بالای مفصل دست چپ قرار داده و دستها را بر روی سینه([۴۹۰] ) قرار میدادند و سپس این دعا را میخواندند([۴۹۱] ): «اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِي وَبَيْنَ خَطَايَايَ، كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ المَشْرِقِ وَالمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِي مِنَ الخَطَايَا كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْ خَطَايَايَ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالبَرَدِ»«پروردگارا، ميان من و گناهانم فاصله بيانداز همانطور كه ميان مشرق و مغرب فاصله انداختي. پروردگارا، همچنانكه پارچه سفيد، از پليدي و چرك، پاك و صاف ميگردد، گناهانم را پاك و صاف بگردان. پروردگارا، گناهانم را به وسيله آب، يخ و تگرگ بشوي و پاك گردان.»
و گاهی این دعا را میخواندند([۴۹۲] ): «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِيفًا، وَمَا أَنَا مِنَ «ص:۵۳۵» الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلَاتِي، وَنُسُكِي، وَمَحْيَايَ، وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، لَا شَرِيكَ لَهُ، وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ، اللهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْتَ رَبِّي، وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِي، وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِي، فَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي جَمِيعًا، إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ، وَاهْدِنِي لِأَحْسَنِ الْأَخْلَاقِ لَا يَهْدِي لِأَحْسَنِهَا إِلَّا أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّي سَيِّئَهَا لَا يَصْرِفُ عَنِّي سَيِّئَهَا إِلَّا أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ وَالْخَيْرُ كُلُّهُ فِي يَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ»«رو به سوي کسي کردم که آفريننده آسمانها و زمين است، درحالي که حقگرا و (مسلمانم) و از مشرکان نيستم. همانا نماز، عبادت، زندگي و مرگم براي خداوند جهانيان است که شريکي ندارد. بدين چيز امر شده ام و من اولين مسلمانانم. پروردگارا، پادشاه تويي. معبود به حقی جز تو نيست (پاک و منزهي و به ستايشت مشغولم) تو پروردگار مني و من بنده توأم. بر خود ستم کردم و به گناهم اعتراف دارم. پس تمامي گناهانم را بيامرز که آمرزندهای جز تو نيست. مرا به بهترين اخلاق هدايت کن که جز تو کسي ديگر بدان هدايتگر نمیباشد. و اخلاق بد را از من دور گردان که کسي جز تو دور کنندهی آن نیست. لبيک ميگويم و مطيع فرمانت هستم. همه نيکيها در دستان توست و بدي به تو نمي رسد. (هدايت شونده آن کس است که تو هدايت کردهاي). از توام و به سوي تو باز ميگردم. مبارک و بلند مرتبهاي، از تو طلب آمرزش ميکنم و به سوي تو بازگشته و توبه میکنم.»
لیکن این دعا تنها در نماز شب از رسول اللهجحفظ گشته است. و گاهی میگفتند([۴۹۳] ): «اَللهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا، اَللهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا، اَللهُ أَكْبَرُ كَبِيرًا، الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا، الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا، الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيرًا، سُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا، سُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا، سُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا».
و گاهی میگفتند([۴۹۴] ): «اللَّهُمَّ رَبَّ جِبْرَائِيْلَ، وَمِيْكَائِيْلَ، وَإِسْرَافِيْلَ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادَكَ فَيْمَا كَانُوْا فِيْهِ يَخْتَلِفُوْنَ، اهْدِنِيْ لِمَا اخْتُلِفَ فِيْهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِيْ مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيْمٍ»«خداوندا، اي پروردگار جبرئيل و ميکائل و اسرافيل، اي آفريننده آسمانها و زمين، اي آگاه به نهان و آشکار، تو ميان بندگانت در آنچه اختلاف ميورزيدند قضاوت ميکني، در آنچه مورد اختلاف هست مرا با اذن خود به حق و راستي هدايت کن. همانا هر که را بخواهي به راه راست هدايت ميکني([۴۹۵] ).»
سپس «أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»میگفتند و گـاهی به جـای آن میگفتند: «أَعُوذُ بِاللَّهِمِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ مِنْ نَفْخِهِ وَهَمْزِهِ وَنَفْثِهِ»«از شیطان رانده شده به الله متعال پناه میبرم، از کبر و غرور و شعر و سحر و جنون و دیوانگی اش.» و گاهی میگفتند: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ، مِنْ هَمْزِهِ، وَنَفْخِهِ، وَنَفْثِهِ»«پروردگارا به تو پناه میبرم از شر شیطان رانده شده، از جنون و کبر و شعرش([۴۹۶] ).»
پس از این، فاتحة الکتاب (سورهی فاتحه) را تلاوت میکردند که اگر نماز جهری بود، (همچون مغرب و عشاء و صبح) صحابه قرائت آنحضرتجرا میشنیدند درحالی که قرائت جهری «بسم الله الرحمن الرحیم» را نمیشنیدند. از این رو پروردگارش داناتر است که آیا آن را قرائت میکردند یا نه؟ و قرائت را آیه به آیه قطع میکردند، بدین گونه که پس از تلاوت ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾وقف کرده و سپس ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣﴾را آغاز میکردند و دوباره وقف میکردند و سپس ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾را آغاز میکردند و به آرامی و ترتیل تلاوت میکردند، الرحمن را میکشیدند و الرحیم را نیز همچنین. و ﴿مَٰلِكِ يَوۡمِ ٱلدِّينِ ٤﴾را با «الف» میخواندند و هرگاه سوره را تمام میکردند به جهر، «آمین» گفته و مد آن را میکشیدند. و کسانی که پشت سر آنحضرتجنماز میگزاردند، نیز به جهر آمین میگفتند، طوری که مسجد میلرزید([۴۹۷] ).
و راوی از آنحضرتجمختلف روایت کرده است: که آیا رسول اللهجبین فاتحه و قرائت سورهی بعد از آن سکوت میکردند و یا اینکه سکوت اندکی پس از کل قرائت در قیام داشتند؟ پس یونس از حسن از سمره روایت کرده که گفت: دو سکوت از رسول اللهجرا حفظ کرده ام، سکوتی در هنگام تکبیر گفتن در ابتدای نماز تا شروع قرائت و سکوتی دیگر در هنگام فراغت از قرائت فاتحه و سوره، قبل از رکوع. که ابی بن کعب، سمره را در این مساله تصدیق کرده و اشعث حمرانی از حسن روایت میکند که با یونس موافق میباشد و میگوید: سکوتی در هنگام استفتاح و سکوتی در هنگام فراغت از کل قرائت در قیام بود([۴۹۸] ).
قتاده با هر دو مخالفت کرده و از حسن روایت میکند که گفت: سمره بن جندب و عمران بن حصین مبا هم مذاکره میکردند که سمره گفت که وی از رسول اللهجدو سکوت را حفظ کرده است، سکوتی پس از تکبیر گفتن و سکوتی به هنگام فراغت از ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾. درحالی که سمرهساین را از پیامبرجحفظ کرده بود، عمران آن را بر وی انکار کرد؛ پس نامهای در این مورد به ابی بن کعبسنوشتند که در پاسخ، ابی بن کعبسگفت: سمره به درستی حفظ کرده است([۴۹۹] ).
همچنین قتاده از حسن از سمره روایت میکند که گفت: دو سکوت از رسول اللهجحفظ کرده ام، سکوتی به هنگام ورود به نماز و سکوتی به هنگام فراغت از قرائت. سپس گفت که این سکوت پس از قرائت ﴿غَيۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَيۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّآلِّينَ ٧﴾بود([۵۰۰] ).
درحقیقت احادیث متفقند که رسول اللهجدر نماز تنها دو سکوت داشتند، یکی سکوتی که برای استفتاح بوده و دیگری که در آن اختلاف میباشد که قتاده معتقد است که آن سکوت پس از قرائت فاتحه بوده و سمرهسبا وی مخالفت کرده و با وجودیکه در قولی با وی هم رای است، میگوید: سکوتی پس از فراغت از قرائت فاتحه و سوره بوده است که در این مورد یونس و اشعث با وی همراه میباشند و همین روایت در بین دو روایت ارجح میباشد. والله اعلم.
به طور کلی از رسول اللهج، چه با اسناد صحیح و چه ضعیف، نقل نشده که آنحضرتجپس از قرائت فاتحه سکوت کردهاند تا کسانی که پشت سر ایشان هستند، فاتحه را بخوانند و در مورد سکوت رسول اللهجدر این محل جز این حدیث مختلف فیه روایتی نیست، همانطور که مشاهده کردی. و اگر در این محل رسول اللهجسکوتی طولانی میکردند، چنان که قرائت فاتحه در آن میسر بود، قطعا این مساله بر صحابه پوشیده نمیماند و قطعا معرفت و دانش صحابه نسبت به رسول اللهجو نقل از ایشان مهمتر از سکوت افتتاح میباشد([۵۰۱] ).
پس از این رسول اللهجسورهای طولانی و گاهی کوتاه و گاهی سورهای متوسط تلاوت میکردند، همانطور که احادیث در این مورد گذشت. و این گونه نبوده که قرائت سورهای را از وسط و یا آخر آن آغاز کنند، بلکه از ابتدای سوره شروع به تلاوت میکردند که گاهی سوره را تکمیل میکردند - که اغلب مواقع این گونه بوده است - و گاهی مقداری از آن را در رکعت اول و باقی سوره را در رکعت دوم میخواندند و هیچ کس از ایشان روایت نکرده که فقط آیهای از یک سوره را تلاوت کرده باشند یا اینکه آخر سورهای را خوانده باشند، مگر در نماز سنت صبح؛ چرا که رسول اللهجسنت صبح را با این دو آیه میخواندند: ﴿قُولُوٓاْ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَمَآ أُنزِلَ إِلَيۡنَا وَمَآ أُنزِلَ إِلَىٰٓ إِبۡرَٰهِۧمَ وَإِسۡمَٰعِيلَ وَإِسۡحَٰقَ وَيَعۡقُوبَ وَٱلۡأَسۡبَاطِ وَمَآ أُوتِيَ مُوسَىٰ وَعِيسَىٰ وَمَآ أُوتِيَ ٱلنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمۡ لَا نُفَرِّقُ بَيۡنَ أَحَدٖ مِّنۡهُمۡ وَنَحۡنُ لَهُۥ مُسۡلِمُونَ ١٣٦﴾([۵۰۲] ) [البقرة: ۱۳۶] و ﴿قُلۡ يَٰٓأَهۡلَ ٱلۡكِتَٰبِ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ كَلِمَةٖ سَوَآءِۢ بَيۡنَنَا وَبَيۡنَكُمۡ أَلَّا نَعۡبُدَ إِلَّا ٱللَّهَ وَلَا نُشۡرِكَ بِهِۦ شَيۡٔٗا وَلَا يَتَّخِذَ بَعۡضُنَا بَعۡضًا أَرۡبَابٗا مِّن دُونِ ٱللَّهِۚ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَقُولُواْ ٱشۡهَدُواْ بِأَنَّا مُسۡلِمُونَ ٦٤﴾([۵۰۳] ) [آل عمران: ۶۴] . وگاهی سورهای را به طور کامل در نماز میخواندند، همچون اینکه ام المومنین عایشهلمیفرمایند: رسول اللهجدر نماز مغرب سورهی اعراف را تلاوت کردند که آن را در دو رکعت تقسیم کردند. و گاهی سورهای را که در رکعت اول خوانده بودند، آن را در رکعت دوم تکرار میکردند، همچون آنکه رسول اللهج﴿إِذَا زُلۡزِلَتِ﴾را در هر دو رکعت نماز صبح تلاوت کردند([۵۰۴] ). و گاهی دو سوره را در یک رکعت تلاوت میکردند، ابن مسعودسميگويد: «شخصي نزد من آمد و گفت: ديشب، در يك ركعت، همه سورههاي مفصل (از سوره ق تا آخر قرآن) را تلاوت كردم. ابن مسعودسگفت: آيا قرآن را مانند شعر، تند و با عجله خواندي؟ من سورههايي را كه شبيه هم هستند و رسول اللهجهر دوتاي آنها را در يك ركعت تلاوت ميكرد، خوب ميدانم. سپس، ابن مسعودسبيست سوره از سورههاي مفصل را نام برد و فرمود: هر دو سوره را در يك ركعت بخوان([۵۰۵] ).»
رسول اللهجقرائت در نماز صبح را نسبت به سایر نمازها بلند و طولانی میکردند به گونهای که کوتاهترین سورهای که از آنحضرتجدر نماز صبح روایت شده، آن است که در حَضَر سورهی «ق» و امثال آن را میخواندند. و در نماز صبح و دو رکعت اول نماز مغرب و عشاء قرائت را بلند و به جهر میخواندند و در سایر نمازها قرائت شان سری و نهانی بود. که گاهی در قرائت سری، آیهای را به گوش صحابه میرساندند و در نماز صبح روز جمعه سورهی ﴿الٓمٓ ١ تَنزِيلُ﴾و ﴿هَلۡ أَتَىٰ﴾را به طور کامل تلاوت میکردند و به یکی از این دو سوره و یا مقداری از آن و مقداری از این اکتفا نمیکردند و در نماز جمعه سورهی «الجمعة» و «المنافقون» را به طور کامل تلاوت میکردند و بر اواخر این دو سوره اکتفا نمیکردند و گاهی سورهی «الأعلی» و «الغاشية» را تلاوت میکردند. و در نمازهای عید، سورههای «ق» و ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَةُ﴾را به طور کامل تلاوت میکردند و فقط به اواخر این دو سوره اکتفا نمیکردند. و گاهی در نمازهای سری و خفیه، سورهای را میخواندند که در آن سجدهی تلاوت بود و به سبب آن سجده میکردند که مامومین هم همراه ایشان سجده میکردند. و در نماز ظهر به اندازهی ﴿الٓمٓ ١ تَنزِيلُ﴾و حدود سی آیه تلاوت میکردند و گاهی در آن ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾، ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ ١﴾، ﴿وَٱلسَّمَآءِ ذَاتِ ٱلۡبُرُوجِ ١﴾، ﴿وَٱلسَّمَآءِ وَٱلطَّارِقِ ١﴾و مانند این سورهها را تلاوت میکردند. و گاهی سورهی «لقمان» و «الذاریات» را تلاوت میکردند. و در رکعت اول به گونهای قیام میکردند که دیگر صدای پای هیچ کس شنیده نمیشد. (به قدری طولانی بود که همه به نماز میرسیدند). و همچنین در هر نمازی رکعت اول را نسبت به رکعت دوم طولانیتر میگزاردند.
و قرائت رسول اللهجدر نماز عصر، در دو رکعت اول، در هر رکعت به اندازهی ۲۵ آیه بود. و گاهی در نماز مغرب سورهی اعراف و گاهی سورهی طور و گاهی مرسلات و گاهی دخان را تلاوت میکردند و از آنحضرتجروایت شده که در نماز مغرب ﴿قُلۡ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡكَٰفِرُونَ ١﴾و ﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾را نیز تلاوت کردهاند که تنها ابن ماجه([۵۰۶] ) این حدیث را روایت کرده است. و شاید که یکی از راویان آن، نسبت به قرائت این دو سوره در سنت مغرب، به اشتباه افتاده است، به گونهای که رسول اللهجاین دو سوره را در دو رکعت سنت مغرب تلاوت کـردند و وی به اشتبـاه گفته است: این دو سوره را در نمـاز مغرب تلاوت میکردند یـا اینکه لفظ [سنة] از نسخهی اصلی، جا افتاده است([۵۰۷] ). والله اعلم.
و در نماز عشاء سورهی ﴿وَٱلتِّينِ وَٱلزَّيۡتُونِ ١﴾و ﴿إِذَا ٱلسَّمَآءُ ٱنشَقَّتۡ ١﴾را تلاوت میکردند و همهی کسانی که به ایشان اقتدا کرده بودند، به خاطر سجدهی تلاوت با آنحضرت سجده میکردند. و در نماز مغرب سورهی ﴿وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا ١﴾و امثال آن از سورههای دیگر نیز تلاوت میکردند و هرگاه از قرائت فارغ میشدند، به منظور بازگشت نفسشان، لحظهای سکوت میکردند.
[۴۸۹] هذا لفظ مسلم في الصلاة (۳۹۱). [۴۹۰] در مساله طریقهی دست بستن در نماز پیشنهاد این حقیر آن است که به تحقیق سید زکریا حسینی در این باب با عنوان «بررسی شیوه دست گرفتن پیامبر در قیام نماز» رجوع شود که به طور مفصل دلایل روایی مذاهب و اقوال ائمه حدیث در مورد احادیثی که در این باب آمده، به طور جامع بررسی شده است. این منبع در اینترنت قابل دسترسی میباشد. (مترجم). [۴۹۱] البخاري في الأذان (۷۴۴) ومسلم في المساجد (۵۹۸). [۴۹۲] مسلم في صلاة المسافرين (۷۷۱). [۴۹۳] أبوداود (۳۶۴) وابن ماجه (۸۰۷) وشعب الإيمان (۲۸۶۵). [۴۹۴] مسلم (۷۷۰) وأبوداود (۷۶۷) وابن ماجه (۱۳۵۷) والترمذي (۳۴۲۰) والنسائي (۱۶۲۵). [۴۹۵] البته دعاهای دیگری در این باب از رسول اللهجروایت شده که برای اطلاع بیشتر به «صفة صلاة النبي» ص ۹۱تا ۹۵ رجوع شود. [۴۹۶] اسناد اين روايات: المسند (۱۱۴۷۳) (۱۶۷۴۰) (۱۶۷۸۴) (۲۲۱۷۹) (۲۵۲۲۷) وأبوداود في الصلاة (۷۶۴) وابن ماجه في إقامة الصلاة (۸۰۷) وصححه الحاكم۱/۲۳۵ وابن خزيمة (۴۶۸) وابن حبان (۷۴۹) والترمذي (۲۴۲) وشعب الإيمان (۱۹۰۴). [۴۹۷] أبوداود في الصلاة (۹۳۲) والترمذي في الصلاة (۲۴۸)وحسنه، وابن ماجه في إقامة الصلاة (۸۵۵). [۴۹۸] أبوداود في الصلاة (۷۷۷) وابن ماجه في الإقامة (۸۴۵). [۴۹۹] أبوداود في الصلاة (۷۷۹) وابن ماجه في الإقامة (۸۴۴). [۵۰۰] أبوداود (۷۸۰) والترمذي (۲۵۱) وحسنه، كلاهما في الصلاة. [۵۰۱] ميگويم (ابن قيم): با اين وجود، مذهب أحمد وشافعي واوزاعي واسحاق رحمهم الله، سكوت بعد از فاتحه به منظور قرائت آن توسط مامومين ميباشد. [۵۰۲] بگوئيد: ايمان داريم به خدا وآنچه (به نام قرآن) بر ما نازل گشته، وآنچه بر ابراهيم، اسماعيل، اسحاق، يعقوب، واسباط (يعني نوادگان يعقوب) نازل شده است، وبه آنچه براي موسى وعيسي آمده است، وبه آنچه براي (همه) پيغمبران از طرف پروردگارشان آمده است. ميان هيچيك از آنان جدائي نمياندازيم (نه اين كه مثل يهوديان يا عيسويان، بعضيها را بپذيريم وبعضيها را نپذيريم. بلكه همه پيغمبران را راهنماي بشريّت در عصر خود ميدانيم وكتابهايشان را به طور اجمال ميپذيريم) وما تسليم (فرمان ) خدا هستيم. [۵۰۳] بگو: اي اهل كتاب، بيائيد به سوي سخن دادگرانه اي كه ميان ما وشما مشترك است (و همه آن را بر زبان ميرانيم، بيائيد بدان عمل كنيم، وآن اين) كه جز خداوند يگانه را نپرستيم، وچيزي را شريك او نكنيم، وبرخي از ما برخي ديگر را، به جاي خداوند يگانه، به خدائي نپذيرد. پس هرگاه (از اين دعوت) سر بر تابند، بگوئيد: گواه باشيد كه ما منقاد (اوامر ونواهي خدا) هستيم. [۵۰۴] أبوداود في الصلاة (۸۱۶). [۵۰۵] البخاری في الأذان (۷۷۵) ومسلم في صلاة المسافرین (۷۷۲). و سورههای مفصل بر اساس قول صحیح عبارت است از: سورهی حجرات تا آخر قرآن. بر اساس روایت أبوداود (۱۳۹۶) و سنن کبری بیهقی (۴۶۹۱)، سورههایی را که رسول الله در یک رکعت با هم میخواندند عبارتند از: الرحمن و النجم در یک رکعت، اقتربت و الحاقه در یک رکعت، الطور و الذاریات در یک رکعت، اذاوقعت و ن در یک رکعت، معارج و النازعات در یک رکعت، ویل للمطففین و عبس در یک رکعت، المدثر و المزمل در یک رکعت، هل أتی و لا أقسم بیوم القیامه در یک رکعت، عم یتساءلون و المرسلات در یک رکعت، و الدخان و اذا الشمس کورت در یک رکعت بوده است. [۵۰۶] ابن ماجه (۸۳۳). [۵۰۷] شیخ آلبانی میگوید: حدیث شاذ میباشد و محفوظ آنست که رسول اللهجآن دو سوره را در نماز سنت مغرب میخواندند. مشكاة (۸۵۰).