نماز و حکم تارک آن

فهرست کتاب

دلایل کسانی که معتقد به کوتاه خواندن نماز هستند:

دلایل کسانی که معتقد به کوتاه خواندن نماز هستند:

اگر چه شما در طولانی کردن نماز به سنت تمسک جستید، ما از شما در تمسک به سنت در ایجاز و اختصار و کوتاه کردن نماز به سبب احادیث صحیح زیادی که در این مورد می‌باشد و همچنین امر رسول اللهجبه ایجاز و اختصار و کوتاه کردن نماز و شدت ناراحتی ایشان بر کسانی که نماز را طولانی می‌کنند و نصیحت نمودن آن‌ها و اینکه آن‌ها را بیزار کننده نامیدند، سعادتمندتر و موفق‌تر می‌باشیم.

از ابومسعودسروایت است که مردی گفت: «یا رسول الله، من به این دليل که فلاني نماز صبح را طولاني مي‌خواند، براي اداي اين نماز با جماعت حاضر نمي‌شوم. ابومسعودسمی‌گوید: رسول اللهجبسیار ناراحت شدند چنان که هرگز ایشان را ناراحت‌تر از آن روز ندیده بودم. سپس فرمودند([۴۴۳] ): «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ، فَأَيُّكُمْ أَمَّ النَّاسَ، فَلْيُوجِزْ فَإِنَّ مِنْ وَرَائِهِ الْكَبِيرَ، وَالضَّعِيفَ وَذَا الْحَاجَةِ»«اي مردم، گروهي از شما باعث نفرت ديگران از عبادت مي‌شوند، هرگاه یکی از شما امامت قومي را بر عهده گرفت، نمازش را کوتاه بخواند، زيرا پشت سرش پيرمرد و کوچک و نیازمند و معذور نماز مي‌خواند.»

و از ابوهریرهساز رسول اللهجروایت است که فرمودند([۴۴۴] ): «إِذَا أَمَّ أَحَدُكُمُ النَّاسَ، فَلْيُخَفِّفْ، فَإِنَّ فِيهِمُ الصَّغِيرَ، وَالْكَبِيرَ، وَالضَّعِيفَ، وَالْمَرِيضَ، فَإِذَا صَلَّى وَحْدَهُ فَلْيُصَلِّ كَيْفَ شَاءَ»«هرگاه يکي از شما بر مردم امامت داد، پس بايد (نماز را) کوتاه بخواند، چرا که در ميان شان بچه و افراد پير و ضعيف و نيازمند وجود دارد؛ و چون تنها نماز خواند، هر طور که خواست نماز بخواند.»

و از عثمان بن ابی العاص ثقفیساز رسول اللهجروایت است که فرمودند([۴۴۵] ): «أُمَّ قَوْمَكَ»«بر قومت امامت بده.» وی می‌گوید: گفتم: یا رسول الله، در نفسم چیزی احساس می‌کنم (از وسوسه یا عجب و غرور به سبب جلوتر بودن از مردم). فرمودند: «ادْنُهْ»«نزدیک شو.» که مرا جلوی خود نشانده و کف دست شان را وسط سینه ام قرار داده و سپس فرمودند: «تَحَوَّلْ»«برگرد.» پس کف دست شان را در بین دو کتفم گذاشتند و سپس فرمودند: «أُمَّ قَوْمَكَ. فَمَنْ أَمَّ قَوْمًا فَلْيُخَفِّفْ، فَإِنَّ فِيهِمُ الْكَبِيرَ، وَإِنَّ فِيهِمُ الْمَرِيضَ، وَإِنَّ فِيهِمُ الضَّعِيفَ، وَإِنَّ فِيهِمْ ذَا الْحَاجَةِ، وَإِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ وَحْدَهُ، فَلْيُصَلِّ كَيْفَ شَاءَ»و در روایتی دیگر آمده است: «إِذَا أَمَمْتَ قَوْمًا، فَأَخِفَّ بِهِمُ الصَّلَاةَ»«قومت را امامت بده؛ و کسی که قوم و گروهی را امامت می‌دهد، باید که نماز را کوتاه بگزارد، چرا که در میان نمازگزاران، پیرمرد و مریض و ضعیف و نیازمند و معذور می‌باشد. و هرگاه هریک از شما به تنهایی نماز گزارد، هرطور که خواست نماز بگزارد. و در روایت دیگر آمده است که: هرگاه قومی را امامت دادی، نماز را بر آن‌ها کوتاه بگذار.»

و انس بن مالکسمی‌گوید: «رسول اللهجنماز را کوتاه و کامل می‌گزاردند. و در لفظی دیگر آمده است که: کوتاه و تمام می‌گزاردند. »

همچنین انسسمی‌گوید: «پشت هیچ امامی نماز نگزاردم که نمازش خفیف‌تر و کامل‌تر از نماز رسول اللهجباشد و اگر صدای گریه کودکی را می‌شنیدند، از ترس اینکه مادرش به فتنه افتد، نماز را کوتاه می‌کردند.» متفق علیه.

و از عثمان بن ابی العاصسروایت است که می گوید([۴۴۶] ): «یا رسول الله، مرا امام قومی قرار بده. فرمودند: «أَنْتَ إِمَامُهُمْ وَاقْتَدِ بِأَضْعَفِهِمْ، وَاتَّخِذْ مُؤَذِّنًا لَا يَأْخُذُ عَلَى أَذَانِهِ أَجْرًا»«تو امام آن‌ها هستی، پس (در امامت) به ضعیف‌ترین نمازگزاران اقتداکن و موذنی را در اختیار بگیر که در مقابل اذانش اجر و مزدی دریافت نمی‌کند.»

و ابوداود در سننش([۴۴۷] ) از جریری از سعدی از پدرش یا عمویش روایت می‌کند که گفت: «به پیامبرجدرحالی که نمـاز می‌خواندند، چشم دوختم که در رکـوع و سجده به اندازه-ی گفتن سه بار «سبحان الله وبحمده» می‌ماندند.»

و ابوداود در سنن([۴۴۸] ) از ابن وهب روایت می‌کند که گفت: «سعید بن عبدالرحمن بن ابی العمیاء مرا خبر داد که سهل بن ابی امامه به وی گفته است: که چون وی همراه پدرش بر انس بن مالکسدر مدینه وارد شد، انس گفت: رسول اللهجفرمودند: «لَا تُشَدِّدُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ فَيُشَدَّدَ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ قَوْمًا شَدَّدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ فَشَدَّدَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، فَتِلْكَ بَقَايَاهُمْ فِي الصَّوَامِعِ وَالدِّيَارِ ﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ»«برخود سخت نگیرید که بر شما سخت گرفته می‌شود، زیرا قومی که بر خویشتن سخت گرفتند، الله متعال بر آنان سخت گرفت و آن بقایای آن‌ها در صومعه‌ها و دیرها می‌باشد، سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «رهبانیتی که آن‌ها خود بدعتش نهاده بودند که ما آن را بر آن‌ها واجب نکرده بودیم.»

و در روایت ابن داسه از وی روایت است([۴۴۹] ) که سهل بن ابی امامه همراه پدرش در مدینه - در زمان عمر بن عبدالعزیز که امیر مدینه بود - بر انس بن مالکسوارد شدند که انسسنمازی همچون نماز مسافر یا نزدیک بدان گزارد. چون سلام داد، پدرم گفت: الله متعال بر تو رحم کند، مرا آگاه کن، آیا این نمازت فرض بود یا اینکه نماز نفل بود؟ انسسگفت: آن نماز فرض و بر اساس نماز رسول اللهجبود. رسول اللهجفرمودند: «لَا تُشَدِّدُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ فَيُشَدَّدَ عَلَيْكُمْ، فَإِنَّ قَوْمًا شَدَّدُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ فَشَدَّدَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، فَتِلْكَ بَقَايَاهُمْ فِي الصَّوَامِعِ وَالدِّيَارِ﴿وَرَهۡبَانِيَّةً ٱبۡتَدَعُوهَا مَا كَتَبۡنَٰهَا عَلَيۡهِمۡ»«بر خود سخت نگیرید که بر شما سخت گرفته می‌شود، زیرا قومی که بر خویشتن سخت گرفتند، الله متعال بر آنان سخت گرفت و آن بقایای آن‌ها در صومعه‌ها و دیرها می‌باشد سپس این آیه را تلاوت فرمودند: «رهبانیتی که آن‌ها خود بدعتش نهاده بودند که ما آن را بر آن‌ها واجب نکرده بودیم.» سپس ابی امامه (پدر سهل) در سپیده دم خارج شد. که انسسگفت: آیا همراه ما سفر نمی‌کنی تا ببینی و عبرت بگیری؟ گفت: آری، پس همه با هم حرکت کردند تا اینکه به منطقه‌ای رسیدند که اهلش هلاک و نابود شده و خانه های شان زیر و رو شده بود. انسسگفت: آیا این سرزمین را می‌شناسید؟ ابوامامه گفت: از کجا باید این سرزمین و اهلش را بشناسیم؟ انسسگفت: این‌ها اهل سرزمینی بودند که حسد و ظلم و ستم آن‌ها را هلاک کرد. براستی که حسد، نور حسنات را خاموش می‌کند و ظلم و ستم آن را تصدیق و یا تکذیب می‌کند و چشم و دست و پا و جسد و زبان زنا می‌کند و شرمگاه آن را تصدیق و یا تکذیب می‌کند.»

اما سهل بن ابی امامه را یحیی بن مَعین ثقه دانسته و مسلم از وی روایت کرده است و ابن ابی العمیاء از اهل بیت المقدس می‌باشد و گرچه حال وی مجهول است، ابوداود از وی روایت کرده و در مورد وی سکوت اختیار کرده است. به هر حال این حدیث بر آن دلالت دارد که آنچه را انس از تغییر نماز رسول اللهجدر زمان خودش انکار کرده، شدت طولانی کردن نماز توسط امام‌های نماز جماعت بوده است. چون در غیر اینصورت، احادیث انسسمتناقض می‌باشد. و بر این اساس بود که انس در حدیثی بین کوتاهی و کامل بودن نماز رسول اللهججمع کرده و فرمود: پشت سر هیچ امامی نماز نگزاردم که نمازش از نماز رسول اللهجخفیف‌تر و کامل‌تر باشد. و ظاهر این مقوله نشان می‌دهد که انسسطولانی کردن نماز را انکار کرده است. و این روایت نسائی([۴۵۰] ) مفسر این قول انس می‌باشد: نسائی از عطاف بن خالد از زید بن اسلم روایت می‌کند که گفت: بر انس بن مالکسوارد شدیم که گفت: آیا نماز گزاردید؟ گفتیم: آری. فرمود: ای جاریه آبی برای وضویم بیاور. پشت هیچ کسی نماز نگزاردم که نمازش شبیه‌تر از این امام تان به نماز رسول اللهجباشد. زید می‌گوید: و عمر بن عبدالعزیز رکوع و سجده را به تمام و کمال انجام می‌داد و قیام را کوتاه می‌کرد. و این حدیث صحیح است.

و بدین امر، حدیث عمران بن حصینس([۴۵۱] ) تصریح دارد؛ وی زمانی که در بصره پشت سر علیس نماز گزارد، گفت: این نماز مرا به یاد نماز رسول اللهجانداخت. و نماز رسول اللهجمتعادل و متناسب بود، آنحضرت قیام و تشهد را کوتاه کرده و رکوع و سجده را طولانی می‌کردند. و این حدیث صحیحی است.

و در صحیحین([۴۵۲] ) از جابر بن عبداللهسروایت است که چون معاذسقیام را در نماز عشاء طولانی کرده بود، رسول اللهج به وی فرمودند: «أَفَتَّانٌ أَنْتَ؟»«مگر تو مي‌خواهي مردم را در فتنه گرفتار کني؟» یا اینکه فرمودند: «أَفَاتِنٌ»«فتنه می‌انگیزی.» - و سه بار این جمله را تکرار کردند - و پس از آن فرمودند: پس چرا سوره‌های ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّكَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴿وَٱلشَّمۡسِ وَضُحَىٰهَا ١﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا يَغۡشَىٰ ١را در نماز نخواندی، براستی پشت سر تو پیرمرد و ضعیف و نیازمند و معذور نماز می‌گزارد.»

و از معاذ بن عبدالله جهنی روایت است([۴۵۳] ) که مردی از جهینه به وی خبر داده که از رسول اللهجشنیده که ایشان در نماز صبح ﴿إِذَا زُلۡزِلَتِ ٱلۡأَرۡضُرا در هر دو رکعت تلاوت می‌کردند. نمی‌دانم که رسول الله عمدا این سوره را تکرار کردند یا اینکه از روی فراموشی بود.

و در صحیح مسلم([۴۵۴] ) از عمرو بن حریث روایت است که وی از رسول اللهجشنیده که ایشان در نماز صبح ﴿وَٱلَّيۡلِ إِذَا عَسۡعَسَ ١٧را تلاوت می‌کردند.

و از عتبه بن عامر روایت است که می گوید([۴۵۵] ): شتر رسول اللهجرا هدایت می‌کردم که رسول اللهجبه من فرمودند: «أَلَا أُعَلِّمُكَ سُورَتَيْنِ لَمْ يُقْرَأْ بِمِثْلِهِمَا؟»آیا دو سوره به تو تعلیم ندهم که به مانند آن‌ها قرائت نشده؟ گفتم: بله، پس مرا ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١تعلیم دادند. وقتی که برای نماز صبح آمدند، این دو سوره را در نماز صبح تلاوت کردند. و پس از نماز فرمودند: «كَيْفَ رَأَيْتَ يَا عُقْبَةُ؟»ای عقبه، این دو سوره را چگونه دیدی؟ و در روایتی آمده است که رسول اللهجفرمودند: «أَلَا أُعَلِّمُكَ خَيْرَ سُورَتَيْنِ قُرِئَتَا؟»آیا تو را بهترین دو سوره‌ای که قرائت شده، تعلیم ندهم؟ گفتم: بله، فرمودند: ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلنَّاسِ ١و ﴿قُلۡ أَعُوذُ بِرَبِّ ٱلۡفَلَقِ ١. و زمانی که برای نماز صبح آمدند، این دو سوره را در نماز تلاوت کردند. و پس از نماز فرمودند:«كَيْفَ رَأَيْتَ يَا عُقْبَةُ؟»«این دو سوره را چگونه می‌بینی؟»

و در مسند امام احمد و سنن نسائی([۴۵۶] ) از عمار بن یاسرسروایت است که: وی نمازی کوتاه گزارد که این عملش بر وی انکار شد. پس گفت: آیا رکوع و سجده را به تمامی و کامل نگزاردم؟ گفتند: بله، گفت: اما من در نماز دعایی را خواندم که رسول اللهجبا آن دعا می‌کردند و آن اینکه: «اللَّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبَ، وَقُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ، أَحْيِنِي مَا عَلِمْتَ الْحَيَاةَ خَيْرًا لِي، وَتَوَفَّنِي إِذَا كَانَتِ الْوَفَاةُ خَيْرًا لِي، أَسْأَلُكَ خَشْيَتَكَ فِي الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، وَكَلِمَةَ الْحَقِّ فِي الْغَضَبِ وَالرِّضَا، وَالْقَصْدَ فِي الْفَقْرِ وَالْغِنَى، وَلَذَّةَ النَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ، وَالشَّوْقَ إِلَى لِقَائِكَ، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ ضَرَّاءَ مُضِرَّةٍ، وَمِنْ فِتْنَةٍ مُضِلَّةٍ، اللَّهُمَّ زَيِّنَّا بِزِينَةِ الْإِيمَانِ، وَاجْعَلْنَا هُدَاةً مَهْدِيِّينَ»«پروردگارا، تو را بر علمت بر نهان و قدرتت بر خلق سوگند می‌دهم، مادام که زندگی را برایم خیر می‌داری، مرا زنده نگه دار و چون مرگ برایم بهتر باشد، مرا بمیران. پروردگارا، خشیت و ترس از تو را در نهان و آشکار خواستارم و سخن حق را از تو می‌خواهم. عدل را در خشم و خشنودی خواهانم، حد وسط را در فقر و غنا از تو می‌خواهم و نعمتی را خواهانم که فنا نیابد و نور چشمی را که تمام نشود. بعد از قضا رضایت و خشنودی را می‌خواهم و خنکای زندگی را بعد از مرگ و لذت نگریستن بر تو و شوق لقایت را خواستارم. (مرا زنده بدار) بدون آنکه زیانی تحمل ناپذیر و فتنه‌های گمراه کننده متوجه باشند. پروردگارا ما را با زینت ایمان بیارای و از هادیان و هدایت یافتگان قرار بده.»

پس از این دلایل، قائلین به کوتاه گزاردن قیام نماز گفته‌اند:

بنابراین، صحت و کثرت و صراحت احادیثی که دلالت بر طولانی کردن نماز دارد، کجاست؟ و در اینجا واضح می‌گردد که چنین نماز گزاردن (نماز طولانی) در اول اسلام بوده است، زمانی که نمازگزاران معدود بوده‌اند و چون زیاد شدند و اسلام گسترش یافت، تخفیف و کوتاه گزاردن نماز مشروع شده و بدان امر شد. زیرا این-گونه نماز، داعیِ به سوی قبولیت و محبت عبادت می‌باشد و موجب می‌شود تا شخص با اشتیاق و رغبت وارد نماز شود و با اشتیاق از آن خارج گردد و باعث می‌گردد تا وسوسه‌ها کاهش یافته و نمازگزار به ندرت دچار وسوسه شود، تا در اینصورت ثواب طولانی گزاردن نماز با نقصان اجرش منتفی نگردد. زیرا هرگاه نماز طولانی گردد، وسوسه‌ها بر نمازگزار مستولی می‌شود.

همچنین گفته‌اند: چگونه با وجود محبت صحابه به رسول اللهجو قیام در پشت سر آنحضرتجبرای شنیدن قرآن و شدت رغبت و اشتیاق آن‌ها به دین و روی آوردن قلبهای شان به سوی الله متعال و فارغ کردن قلب از هرچیزی برای عبادت الله متعال، امامان دیگر بر رسول اللهجقیاس می‌شوند؟ بر این اساس بود که رسول اللهجفرمودند: «إِنَّ مِنْكُمْ مُنَفِّرِينَ»«گروهي از شما باعث نفرت ديگران از عبادت مي‌شوند.» درحالی که صحابه از طول نماز رسول اللهجناراضی نبودند و آنچه برای صحابه با نماز خواندن پشت سر رسول اللهجحاصل می‌شد، موجب می‌شد تا با وجود طولانی بودن آن، نماز رسول اللهجرا بر قلب و توان خویش خفیف و کوتاه ببینند. چرا که امام با قلب و صوت و خشوع و حالتش در نماز، محمل مامومین می‌باشد و هرگاه امام از همه‌ی این صفات عاری باشد، آن نماز بر مامومین خسته کننده و بر آن‌ها دشوار می‌باشد و به سبب عدم دشواری نماز بر آن‌ها، باید نماز را تا آنجا که برای وی ممکن است، کوتاه بگزارد تا اینکه موجب بغض و کینه مامومین نسبت به نماز نشود.

همچنین گفته‌اند: و رسول اللهجخوارج را به سبب سختگیری شدیدشان در دین و عبادت ملامت و سرزنش کرده و فرمودند([۴۵۷] ): «يَحْقِرُ أَحَدُكُمْ صَلاَتَهُ مَعَ صَلاَتِهِمْ، وَصِيَامَهُ مَعَ صِيَامِهِمْ»«هریک از شما نمازش را در مقايسه با نماز ایشان و روزه‌اش را در مقابل روزه ايشان حقیر و ناچیز مي‌بيند.»

درحالی که ملایمت و ملاطفت و اهل آن را مدح کرده و خبر دادند که محبت الله متعال برای چنین اشخاصی می‌باشد و الله متعال به سبب ملایمت به وی چیزی می‌دهد که آن را با سختگیری نمی‌دهد. رسول اللهجفرمودند([۴۵۸] ): «لَنْ يُشَادَّ الدِّينَ أَحَدٌ إِلَّا غَلَبَهُ»«هيچ كس در دين (با انجام طاعات و عبادات بیشتر از طاقتش بر خود) سختي نكرده است مگر آن كه مغلوب دين شده است.»

و فرمودند([۴۵۹] ): «إِنَّ هَذَا الدِّينَ مَتِينٌ، فَأَوْغِلُوا فِيهِ بِرِفْقٍ»«اين دين، استوار است، پس به آرامي و نرمي در آن نفوذ کنيد.»

بنابراین همه‌ی دین اعتدال و میانه روی در مسیر سنت می‌باشد و الله متعال اعمالی را که بنده بر آن مداومت می‌کند، دوست دارد و نماز متعادل نمازی است که امکان مداومت برآن بدور از تجاوز از حد با طولانی کردن آن، باشد.

[۴۴۳] البخاري في الأذان (۷۰۴) ومسلم في الصلاة (۴۶۶) واللفظ لمسلم. [۴۴۴] البخاري في الأذان (۷۰۳) ومسلم في الصلاة (۴۶۷) واللفظ لمسلم. [۴۴۵] مسلم في الصلاة (۴۶۸). [۴۴۶] المسند (۱۶۲۷۰) وأبوداود في الصلاة (۵۳۱) والنسائي في الأذان (۶۷۲). [۴۴۷] أبوداودفي الصلاة (۸۸۵) والمسند (۲۲۳۲۶) (۲۰۰۵۹). [۴۴۸] أبوداود في الادب (۴۹۰۴) وأبويعلى (۳۶۸۲). [۴۴۹] أبوداود في الأدب (۴۹۰۴) وأبويعلى (۳۶۸۲). [۴۵۰] النسائي (۹۸۱) وأبويعلى (۳۶۵۷). [۴۵۱] جمله‌ای که در ابتدای اثر آمده، آن را بخاری دراذان (۸۲۶) ومسلم در باب نماز (۳۹۳) تخریج کرده‌اند. و زیاده‌ای که پس از آن آمده نه در نزد بخاری ومسلم و نه در نزد نسائی و أبوداود، نمی‌باشد. [۴۵۲] البخاري في الأذان (۷۰۵) ومسلم في الصلاة (۴۶۵). [۴۵۳] أبوداود في الصلاة (۸۱۶). [۴۵۴] مسلم في الصلاة (۴۵۶). [۴۵۵] مسندأحمد (۱۷۳۵۰) وأبوداود في الصلاة (۱۴۶۲). [۴۵۶] المسند (۱۸۳۲۵) والنسائي في السهو (۱۳۰۵) (۱۳۰۶) وصححه الحاكم۱/۵۲۴-۵۲۵ وابن حبان۵/۳۰۵. [۴۵۷] البخاري في المناقب (۳۶۱۰) ومسلم في ذكرالخوارج (۱۰۶۴). [۴۵۸] البخاري في الإيمان (۳۹). [۴۵۹] المسند (۱۳۰۵۲) وقال الهيثمي في مجمع الزوائد۱/۶۲: رواه أحمد ورجاله موثقون الا ان خلف بن مهران لم يدرك انسا والله أعلم. واورده من بعده من حديث جابر وفيه كذاب وقال الألباني في سلسلة الأحاديث الضعيفة والموضوعه:ضعيف، (۲۴۸۰) والسنن الكبرى للبيهقي (۴۷۴۳).