جلوس و التحیات:
پس برای وی تکرار این عبودیت، پی در پی تا اتمام چهار رکعت، مشروع گردیده است. همانطور که برای وی تکرار ذکر پی در پی مشروع گردیده؛ چرا که در حصول مقصود بلیغتر و رساتر بوده و به سوی فروتنی و خضوع فرا میخواند. اما چون رکوع و سجده و قرائت و تسبیح و تکبیر نماز کامل شد برای وی مشروع گردیده تا در آخر نمازش خاشعانه و ذلیلانه و با فروتنی، بر زانوها نشسته و کاملترین تحیات و برترین آنها را در پیشگاه حق جل جلاله بیاورد. که بدلی از تحیت مخلوق میباشد که هرگاه مخلوقی با او مواجه شده یا بر او وارد میشود، بر وی درود و سلام میفرستد. چرا که مردم پادشاهان و بزرگان شان را با انواع درود و سلام که قلوب شان را زنده میگرداند، مورد تحیت قرار میدهند به گونهای که برخی از آنها میگویند: صبح شما به خیر باد. و عدهای میگویند: نعمت و بقاء را برای شما آرزو دارم. و برخی میگویند: خداوند بقای تو را طولانی کند. و بعضی میگویند: هزار سال زنده بمانی. و برخی دیگر برای ملوک و پادشاهان شان سجده میکنند، (والعیاذ بالله) و برخی هم سلام میکنند. و بدین گونه تحیات آنها در بین خودشان متضمن اقوال و افعالی است که مورد رضایت و محبت کسی است که بدو درود فرستاده میشود و مشرکین نیز بت های شان را مورد تحیت قرار میدادند.
حسن میگوید: «اهل جاهلیت بت های شان را مسح میکردند و میگفتند: برایت حیاتی دائم، خواهانیم؛ زمانی-که اسلام آمد، به آنها امر کرد تا پاکترین این تحیات و درود و صلوات و سلام و نیکوترین و برترین آنها را برای الله متعال قرار دهند.»
و تحیت عبارت است از: درود از جانب بنده برای زنده ای که هرگز نمیمیرد. و الله متعال، به این تحیات از هرکسی غیر از او جل جلاله سزاوارتر است که متضمن حیات و بقاء و دوام میباشد و هیچکس جز زندهی باقی که نمیمیرد و پادشاهیاش زایل نمیگردد، مستحق این تحیات نیست.
همچنین این کلام «الصلوات» این گونه میباشد، چنان که هیچ احدی جز الله متعال مستحق آن نیست که برای او نماز گزارده شود و نماز گزاردن برای غیرالله از بزرگترین انواع کفر و شرک ورزیدن به الله متعال میباشد.
همچنین این کلام بنده «والطيبات» این گونه است. که صفتِ موصوفی محذوف میباشد، بدین معنا که: تنها الله متعال است که در کلمات و افعال و صفات و اسماء، پاک و بینقص میباشد. پس الله متعال پاک است و افعالش نیز پاک است و نیکوترین و پاکترین صفات از آن اوست و اسماء الله عزوجل پاکترین اسماء میباشند. و اسمش «الطيب» میباشد. و از او جز پاک و طیب صادر نمیگردد و جز پاک و پاکیزه به سویش صعود نمیکند و جز پاک و پاکیزه به او سبحانه و تعالی نزدیک نمیگردد، از این رو همه اسماء و صفات و افعال او جل جلاله پاک است. و به سوی او عمل و کلام پاک صعود و عروج میکند. و چیزهای پاکیزه همه برای اوست و مضاف به سوی او میباشد و از او صادر گشته و به سوی او منتهی میگردد. رسول اللهجفرمودند([۴۷۳] ): «إِنَّ اللهَ طَيِّبٌ لَا يَقْبَلُ إِلَّا طَيِّبًا»«براستی الله متعال پاک است و جز پاک و پاکیزه را نمیپذیرد.» و در حدیث رقیه (دم کردن) مریض که ابوداود و غیر او روایت کردهاند، آمده است([۴۷۴] ): «أَنْتَ رَبُّ الطَّيِّبِينَ»«تو پروردگار پاکان هستی.» و از بندگانش جز پاکان در مجاورت حق نمیباشند همانطور که به اهل بهشت گفته میشود: ﴿سَلَٰمٌ عَلَيۡكُمۡ طِبۡتُمۡ فَٱدۡخُلُوهَا خَٰلِدِينَ ٧٣﴾[الزمر: ۷۳] «درودتان باد، خوب بوده ايد و به نيكي زيسته ايد، پس خوش باشيد و داخل بهشت شويد و جاودانه در آن بمانيد.»
و براستی شرع و قَدَر الله متعال حکم میکند که پاکان برای پاکان باشند، پس حال که الله متعال مطلقا پاک میباشد، همهی کلمات و افعال و صفات و اسماء پاک برای او میباشد که هیچ احدی غیر از ذات پاکش مستحق آن نیست و هرگز چیزی پاک نمیباشد مگر اینکه پاکی آن به سبب پاکی الله عزوجل میباشد به گونهای که پاکی هر چیزی غیر از حق از آثار پاکی حق جل جلاله میباشد. بنابراین این تحیت و درود و سلام پاک، جز برای او صحیح نیست.
«السلام» از انواع تحیت بوده و مسلمان به سوی کسی که او را سلام میکند، دعوت شده است و الله متعال از وی سلام کردن بر بندگانی را میخواهد که آنها را برای بندگی خود انتخاب نموده و برگزیده است. و بر این اساس بر وی مشروع کرده که از سلام کردن بر گرامیترین بندگانش «السلام عليك أيها النبي»و محبوبترین و مقربترین آنها آغاز کند؛ که این سلام مقرون به شهادتین قرار گرفته که مفتاح اسلام بوده و به عنوان خاتمهی نماز مشروع گردیده است. بنابراین بنده با تکبیر و حمد و ستایش و تمجید و بیان توحید الوهیت و ربوبیت وارد نماز شده و آن را با شهادت اینکه هیچ معبود به حقی جز الله نیست و محمد بنده و فرستادهی اوست، به پایان میرساند.
و هرگاه نماز از دو رکعت بیشتر باشد، این تحیت در وسط نماز مشروع گردیده است که مشابه جلسه و نشستن بین دو سجده که جداکنندهی بین دو سجده است، میباشد و این تحیت در وسط نماز علاوه بر جدا کردن دو رکعت از هم، در واقع استراحتی برای نمازگزار میباشد تا اینکه به دو رکعت دیگر با نشاط و قوتی تازه روی آورد، برخلاف زمانی که رکعات پشت سر هم باشند. بر این اساس است که در نمازهای نفل افضل و بهتر آن است که دو رکعت دو رکعت گزارده شود و اگر نماز نافله را چهار رکعتی گزارد، در وسط نماز برای تشهد بنشیند.
[۴۷۳] مسلم من حديث طويل في الزكاة (۱۰۱۵). [۴۷۴] أبوداود في الطب (۳۸۹۲) والنسائي في عمل الىوم والليلة (۱۰۳۷) وأحمد (۲۳۹۵۷) والحاكم (۱۲۷۲) وأعله الذهبي.