رکوع رسول اللهج:
پس از رکن قیام، رسول اللهجدستها را تا نرمهی گوشها به مانند بالابردن آنها در هنگام استفتاح، بالا میبردند([۵۰۸] )، که این عمل از آنحضرتجصحیح میباشد. همانطور که تکبیر گفتن برای رکوع از ایشان به طور صحیح وارد شده است، بلکه کسانی که رفع یدین را در این محل، از آنحضرت روایت کردهاند، بیشتر از کسانی میباشند که از رسول الله تکبیر به هنگام رکوع را روایت کردهاند. پس از آن الله اکبر گفته و به رکوع رفته و دستها را بر زانوها گذاشته و آنها را بر زانوها استوار و محکم ساخته و بین انگشتان فاصله میانداختند و دو آرنج را از پهلوهای شان دور میکردند. پس از آن راست و استوار قرار میگرفتند به گونهای که سر مبارک ایشان با کمرشان برابر بود و نه سرشان را بلند میکردند و نه پایین میگرفتند. و کمرشان را میکشیدند و جمع نمیکردند، سپس «سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ»میگفتند. و از آنحضرتجروایت شده که«سُبْحَانَ رَبِّيَ الْعَظِيمِ وَبِحَمْدِهِ»نیز میگفتند، ابوداود میگوید: میترسم که این زیاده «وَبِحَمْدِهِ»محفوظ نباشد([۵۰۹] ). و گاهی به اندازه ده تسبیح، مکث میکردند و گاهی بیشتر و کمتر از این مکث میکردند و گاهی میگفتند([۵۱۰] ): «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا وَبِحَمْدِكَ اللَّهُمَّ اغْفِرْلِيْ»«پروردگارا، تو پاك و منزّهى، خدايا تو را ستايش مى نمايم، الهى، مرا ببخشاى.» وگاهی میگفتند([۵۱۱] ): «سُبُّوحٌ، قُدُّوْسٌ، رَبُّ الْمَلاَئِكَةِ وَالرَّوْحِ»«بسيار پاك و منزّه است پروردگار فرشتگان و جبرئيل.» و گاهی میگفتند([۵۱۲] ): «اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، أَنْتَ رَبِّي، خَشَعَ سَمْعِي وَبَصَرِي، وَدَمِي وَلَحْمِي، وَعَظْمِي وَعَصَبِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالِمِينَ»«پروردگارا برای تو رکوع کردم و بر تو توکل نمودم، تو پروردگار من هستی، گوش و چشم و خون و گوشت و استخوان و پی و رگم برای پروردگار جهانیان خشوع و فروتنی نمودند.» و گاهی میگفتند([۵۱۳] ): «سُبْحَانَ ذِي الْجَبَرُوتِ وَالْمَلَكُوتِ وَالْكِبْرِيَاءِ وَالْعَظَمَةِ»«پاك است پروردگارى كه مالك قدرت، فرمانروايى، بزرگى و عظمت است. و رکوع رسول اللهجمتناسب با طولانی و مخفف بودن قیام ایشان بود که این مساله در احادیث دیگر بیان گردید.
[۵۰۸] البخاري في الأذان (۷۳۸) ومسلم في الصلاة (۳۹۰). [۵۰۹] أبوداود في الصلاة (۷۸۰) وللزيادة شواهد كما في تلخيص الحبير۱/۲۵۸. [۵۱۰] البخاري (۷۹۴). [۵۱۱] مسلم (۴۸۷). [۵۱۲] النسائي (۱۰۵۱). [۵۱۳] أبوداود (۸۷۳).