آیا با ترک نماز اعمال نابود میگردد یا نه؟
جواب مساله چهارم و آن اینکه: با ترک کلی نماز عملی قبول نمیگردد، همانطور که همراه شرک عملی قبول نمیشود، زیرا نماز ستون اسلام میباشد - که این مساله صریحا از رسول اللهجروایت شده است - و سایر شرائع و احکام همچون طنابها و میخها و ... برای اسلام میباشد. و هرگاه برای چادر و خیمه ستونی نباشد، در بر پایی آن اجزای دیگر نفعی ندارد. بنابراین قبولیت سایر اعمال وابسته بر قبول شدن نماز میباشد، پس اگر نماز رد شده و پذیرفته نشد، سایر اعمال رد شده و پذیرفته نمیشود که دلایل آن گذشت.
اما اگر گاه گاهی نماز ترک شود، بخاری در صحیحش از بریدةسروایت کرده که گفت: رسول اللهجفرمودند([۱۶۶] ): «بَكِّرُوا بِصَلَاةِ الْعَصْرِ يَوْمَ الْغَيْمِ، فَإِنَّهُ مَنْ تَرَكَ صَلَاةَ الْعَصْرِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ»«(بریده گفت:) در روز ابری نماز عصر را زودتر به جای آورید، (زیرا رسول اللهجفرمودند:) کسی که نماز عصر را ترک کند، براستی عملش تباه شده است.»
عدهای در معنای حدیث سخن گفتهاند و نظراتی دادهاند که حاصلی برای آنها نیست، مهلب میگوید: معنای حدیث آن است که: هرکس نماز عصر را ترک کند و آن را ضایع گرداند و با وجود توانایی بر ادای آن در وقتش، سستی و کاهلی کند (و آن را پس از وقتش بخواند) تنها عملش در مورد آن نماز باطل و تباه شده است، بدین معنا که اجر کسی که نماز را در وقتش گزارده، برای وی حاصل نمیشود و عملی که ملائکه آن را بالا ببرند، نصیب وی نمیگردد.
حاصل این سخن آن است که: هرکس نماز را ترک کند، اجرش را از دست داده است، درحالی که لفظ حدیث و معنای آن این برداشت را رد میکند و مفید حبوط و تباهی عملی که انجام شده نمیباشد و حقیقت حبوط در لغت و شرع نیز همین اقتضا را دارد و بر کسی که ثواب عملی از اعمال بر او فوت شده، گفته نمیشود: که عملش تباه و باطل گشته است، بلکه گفته میشود: اجر فلان عمل را از دست داده است.
گروهی گفتهاند: با ترک نماز عصر عمل آن روز وی باطل و تباه میشود نه همهی اعمالش. گویا اینها باطل شدن اعمال گذشته را با ترک یک نماز، سخت و دشوار قلمداد کرده و ترک نماز در نزدشان ارتداد از اسلام نیست تا اعمال را نابود سازد، درحالی که چیزی که آن را دشوار و ناممکن پنداشتهاند، عینا در باطل شدن عمل آن روز برای آنها ذکر و نقل شده است.
آنچه از حدیث مذکور استنباط میشود - الله متعال به منظور پیامبرش آگاهتر است - این است که ترک نماز دو نوع میباشد:
۱- ترک کلی نماز به گونهای که فرد اصلا نماز نخواند، که در این صورت تمامی اعمال وی باطل میشود.
۲- ترک نمازی معین در روزی معین، که این نوع ترک، سبب باطل شدن اعمال آن روز وی میگردد.
بنابراین باطل شدن کامل اعمال در برابر ترک کردن کامل نمازها و باطل شدن اعمال یک روز معین در برابر ترک نماز آن روز قرار میگیرد.
اما اگر گفته شود: چگونه اعمال بدون ارتداد از بین میرود؟ در پاسخ گفته شده: آری، قرآن و سنت و آثاری که از صحابه شنقل شده بر این دلالت دارد که گناهان، نیکیها را نابود میکند همانطور که نیکیها و حسنات، سیئات و گناهان را از بین میبرد. الله متعال در سوره بقره آیه ۲۶۴ میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُبۡطِلُواْ صَدَقَٰتِكُم بِٱلۡمَنِّ وَٱلۡأَذَىٰ﴾«اي كساني كه ايمان آورده-ايد، بذل و بخششهاي خود را با منّت و آزار، پوچ و تباه نسازيد.» و در سوره حجرات آیه ۲ میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَرۡفَعُوٓاْ أَصۡوَٰتَكُمۡ فَوۡقَ صَوۡتِ ٱلنَّبِيِّ وَلَا تَجۡهَرُواْ لَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ كَجَهۡرِ بَعۡضِكُمۡ لِبَعۡضٍ أَن تَحۡبَطَ أَعۡمَٰلُكُمۡ وَأَنتُمۡ لَا تَشۡعُرُونَ ٢﴾«اي كساني كه ايمان آورده ايد، صداي خود را از صداي پيغمبر بلندتر مكنيد و همچنان كه با يكديگر سخن ميگوئيد، با او به آواز بلند سخن مگوئيد، تا نادانسته اعمالتان بياجر و ضايع نگردد.»
و زمانی که زید معاملهی عینه را انجام داده بود عایشهلبه مادر زید بن ارقمسفرمود([۱۶۷] ): «زید را با خبر کن که در حقیقت جهادش همراه رسول الله باطل میشود، مگر اینکه توبه کند.»
امام احمد نیز بدین مساله تصریح کرده و فرمودند: در این زمان برای انسان شایسته است که متدین باشد و ازدواج کند تا آنکه به سوی آنچه حلال نیست، چشم ندوخته و با این کار عملش را نابود و تباه نسازد.
و آیات موازنه و سنجش و مقایسه در قرآن بر این مساله دلالت دارد، بنابراین همانطور که گناه با حسنه و نیکی بزرگتر از آن از بین میرود، همانطور اجر حَسَنه و نیکی با گناهی بزرگتر از آن باطل میشود.
اما اگر گفته شود: پس چه فایدهای در تخصیص ترک نماز عصر و نه ترک دیگر نمازها در بطلان عمل میباشد؟ گفته شده: حدیث باطل شدن و حبوط عمل را با ترک نمازهای دیگر نفی نمیکند، مگر با مفهوم قلب([۱۶۸] ) که مفهومی بسیار ضعیف است. و تخصیص نماز عصر در حدیث بدین خاطر است که نماز عصر شرف ویژه ای در میان نمازهای دیگر دارد و بر این اساس است که به نص صحیح و صریح رسول اللهج، نماز وُسطی نماز عصر میباشد و بر این مبنا است که در حدیث دیگری به طور خاص ذکر شده است، رسول اللهجفرمودند: «الَّذِي تَفُوتُهُ صَلاَةُ العَصْرِ، كَأَنَّمَا وُتِرَ أَهْلَهُ وَمَالَهُ»«کسی که نماز عصر را ترک کند، چنان است که خانواده و مال خود را از دست داده باشد.» یعنی چنان است که خانواده و مالش از وی سلب شده و بدون خانواده و مال گردد و این تمثیلی برای باطل شدن عمل شخص با ترک نماز میباشد. گویا اعمال صالح وی با همهی نفع و بهره مندیاش به منزلهی اهل و مال وی میباشد و از این رو شخصی که نماز عصر را ترک میکند، به مانند شخصی است که دارای خانواده و مالی بوده، پس برای رفع حاجتی درحالی که اهل و مالش در خانه میباشند از خانه خارج میشود، پس از بازگشت شاهد نابودی مال و خانوادهاش میباشد و بدون آنها و به ناچار در فقدان شان تنها باقی میماند.
بنابراین اگر با وجود ترک نماز دیگر اعمال صالح وی باقی میماند، تمثیلی که در حدیث آمده با آن مطابق نبود.
[۱۶۶] البخاري في مواقيت الصلاة (۵۵۳) (۵۹۴) والنسائي في الصلاة (۴۷۴) والعبارة الأولى فيهما وفي جامع الأصول ليست من كلام النبيجوإنما من كلام بريدة رضي الله عنه. وقال الألباني في تعلىقات الحسان على صحيح ابن حبان: صحيح دون جملة التبكير، فإنها موقوفة على بريدة. التعلىق الرغيب (۱/۱۶۹). [۱۶۷] الدارقطنی (۳۰۰۲) و السنن الکبری للبیهقی (۱۰۷۹۹). ومعامله عینه عبارت است از اینکه: فردی کالایی را با ثمنی معلوم تا زمانی مشخص به دیگری بفروشد، سپس از وی با ثمنی کمتراز آنچه که به وی فروخته است، از او بخرد. [۱۶۸] مفهوم قلب در نزد اصولیین عبارت است ازاینکه: اطلاق حکم بر چیزی، نفی آن حکم از غیر آن را اقتضا میکند. یعنی عمل تنها با ترک نماز عصر باطل میشود نه با ترک نمازهای دیگر و این استدلال مردود است و مخالف مذهب جمهور میباشد. وانظر الابهاج فی شرح المنهاج للسبکی۱/۳۶۸ و تخریج الفروع علی الأصول لاسنوی ص۲۶۱.