اجماع صحابه بر وجوب نماز جماعت:
۱۲- صحابه رضوان الله تعالي عليهم اجمعين بر وجوب نماز جماعت نيز اجماع دارند. و ما نصوص آنها را ذكر ميكنيم:
همانطور که گذشت، ابن مسعودسمیفرماید([۳۱۶] ): «من خودمان (صحابه) را ديدم كه در آن زمان كسي از نماز جماعت تخلف نميكرد، مگر منافقي كه نفاقش معلوم بود.»
امام احمد([۳۱۷] ) میگوید: «وکیع برای ما روایت کرده که سلیمان بن مغیره از ابوموسی هلالی از ابن مسعودسروایت کرده که فرمود: برای کسی که صدای منادی و موذن را بشنود و بدون عذر آن را (با رفتن به مسجد و حضور در جماعت) اجابت نکند، نمازی نیست.»
همچنین امام احمد میگوید([۳۱۸] ): «وکیع بر ما روایت کرده که مسعر از ابی الحصین از ابی بردة از ابوموسی اشعری روایت کرده که فرمود: هرکس صدای منادی و موذن را بشنود و بدون عذر آن را اجابت نکند، برای وی نمازی نیست.»
و احمد میگوید([۳۱۹] ): «وکیع از سفیان از ابی حیان تیمی از پدرش از علیسروایت کرده که فرمود: بر همسایه مسجد، نمازی جز در مسجد نیست. گفته شد: همسایه مسجد کیست؟ فرمود: کسی که صدای منادی و موذن را بشنود.»
و سعید بن منصور میگوید: «هشیم روایت کرده که منصور ما را از حسن بن علیسخبر داده که فرمود: کسی که صدای اذان را بشنود و برای نماز جماعت به مسجد نرود، نمازش از سرش تجاوز نمیکند (و بالاتر نمیرود) مگر اینکه به سبب عذری باشد.»
و عبدالرزاق میگوید: «از انس از ابی اسحاق از حارث از علیسروایت است که فرمود: هریک از همسایگان مسجد که صدای اذان را بشنود و درحالی که سالم و تندرست است و عذری ندارد، (به مسجد نیامده و نماز را به تنهایی بخواند) برای وی نمازی نیست([۳۲۰] ).»
و وکیع میگوید: «از عبدالرحمن بن حصین از ابی نجیح ملکی از ابوهریرهسروایت است که فرمود: براستی اگر دو گوش فرزند آدم پر از سرب مذاب شود، برای وی بهتر است از اینکه صدای منادی و موذن را بشنود و آن را اجابت نکند([۳۲۱] ).»
در جایی دیگر وکیع میگوید: «شعبه از عدی بن ثابت از سعید بن جبیر از ابن عباسسروایت کرده که فرمود: هرکس صدای اذان را بشنود و پس از آن بدون عذر، اجابت نکند، نمازی برای وی نیست([۳۲۲] ).»
عبدالرزاق میگوید: «از لیث از مجاهد روایت است که فرمود: مردی از ابن عباسسدر مورد شخصی که روز را روزه میگیرد و شب را در قیام به سر می برد ولی در جمعه و جماعت شرکت نمیکند، سوال پرسید؟ ابن عباسسگفت: این شخص در آتش است. فردای آن روز همان شخص به نزد ابن عباسسآمد و همان سوال را پرسید که ابن عباسسبه وی گفت: وی در آتش است. مجاهد میگوید: آن شخص حدود یک ماه، پیوسته نزد ابن عباسسرفت و آمد میکرد و از او این سوال را میپرسید و هر بار ابن عباسسمیگفت: وی در آتش است([۳۲۳] ).»
همانطور که مشاهده کردید، این نصوص صحیح و واضح و آشکار صحابه بود. و حتی از یک صحابه هم خلاف این روایت نشده است و هریک از این آثار خود به تنهایی دلیل مستقلی در مساله میباشد، حال اگر همهی اینها در کنار هم قرار گرفته و دست به دست هم داده و همدیگر را یاری کنند، چگونه خواهد بود؟ وبالله التوفیق.
[۳۱۶] مسلم في المساجد ومواضع الصلاة (۶۵۴). [۳۱۷] ذكره ابن حزم في المحلى۴/۱۹۵. [۳۱۸] أخرجه الحاكم۱/۲۴۶ وصححه ووافقه الذهبي والبيهقي مرفوعا وموقوفا۳/۱۷۴وانظر مجمع الزوائد۲/۴۲. [۳۱۹] أخرجه عبدالرزاق۱۱/۴۹۷ والبيهقي۳/۵۷ و۱۷۴ وضعفه الحافظ في تلخيص الحبير ۲/۳۲. [۳۲۰] عبدالرزاق۱/۴۹۸ والدارقطني۱/۴۲۰ والبيهقي۳/۵۷. [۳۲۱] المحلى۴/۱۹۵. [۳۲۲] ابن ماجه (۷۹۳) وابن حبان (۲۰۶۴) والدارقطني۱/۴۲۰ والبيهقي ۳/۵۷. [۳۲۳] الترمذي في الصلاة (۲۱۸).