شرط دوم: کافر شدن به طاغوت:
هرچیزی که غیر از الله متعال یا همراه با او، حتی در یکی از زمینههای عبادت، پرستش شود درحالی که خودش به آن راضی باشد، طاغوت نامیده میشود. الله متعال در سوره بقره آیه ۲۵۶ می فرماید: ﴿فَمَن يَكۡفُرۡ بِٱلطَّٰغُوتِ وَيُؤۡمِنۢ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱسۡتَمۡسَكَ بِٱلۡعُرۡوَةِ ٱلۡوُثۡقَىٰ لَا ٱنفِصَامَ لَهَاۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ٢٥٦﴾«هرکس به طاغوت کفر ورزد و به الله ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست، چنگ زده است و خداوند شنوای داناست.»
«عروة الوثقی» همان «لاإله إلاالله» است که تمامی معانی و زمینههای توحید را در بر میگیرد. مفهوم مخالفی که ظاهر نصوص شریعت دال بر آن است، این است که: اگر کسی به الله متعال ایمان بیاورد اما به طاغوت کفر نورزد، به «عروة الوثقی» چنگ نزده است و به «لاإله إلاالله» آن گونه که به او نفع برساند و او را نجات دهد، گواهی و شهادت نداده است. این فرمودهی رسول اللهجحدیث فوق را بیشتر تفسیر میکند: «مَنْ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَكَفَرَ بِمَا يُعْبَدُ مَنْ دُونِ اللهِ، حَرُمَ مَالُهُ، وَدَمُهُ، وَحِسَابُهُ عَلَى اللهِ»«کسی که «لاإله إلاالله» را بگوید و به آنچه غیر از الله متعال عبادت میشود، کفر بورزد، خون و مالش محفوظ و حساب (نیت و کارهای پنهانی او) با خداست.»
کسی که پیش از شهادت «لاإله إلاالله» به طاغوت کفر نورزد، مانند کسی است که هم زمان به دو چیز مخالف و متضاد یا هم زمان به توحید و شرک گواهی دهد و به خاطر اهمیت این اصل میبینیم که در آیه فوق کفر به طاغوت، قبل از ایمان به خدا ذکر شده است.
کفر به طاغوت احوال و خصوصیات خاصی دارد که بدون آنها و فقط با آرزو یا تکرار الفاظی بر زبان، تحقق نمییابند، درحالی که واقعیت امر خلاف گفتههای زبان میباشد.