دوست داری در قیامت در کاروان امام حسین باشی

فهرست کتاب

روایاتی از شیعه با مضمون بدگویی نسبت به مقام پیامبر صلی الله علیه وسلم و خرده‌گیری از آن

روایاتی از شیعه با مضمون بدگویی نسبت به مقام پیامبر صلی الله علیه وسلم و خرده‌گیری از آن

از جمله دلایل قطعی و روشنی که جعلی و دروغین بودن روایات شیعه را ثابت می‌کند و نشان می‌دهد این‌ روایات از جانب الله تعالی نیست، شهرت دین شیعه در عیبجویی از همسران رسول خدا  ج و تکفیر اکثر اصحاب پیامبر  ج است و همین مورد اهانتی واضح و آشکار در حق پیامبر  ج می‌باشد؛ اما در مقابل به علی و اولاد او جایگاه و مقامی والاتر از جایگاه و مقام نبوت می‌دهند، مثلا برای آن‌ها مدعی علم غیب و تسلط بر ذرات هستی می‌باشند و در کتاب‌های شیعه، علی  س شجاع‌تر از پیامبر  ج توصیف شده است؛ آن‌ها از پیامبر  ج روایت کرده‌اند که فرمود: «أعطيت ثلاثا، وعليّ مشاركي فيها، وأعطى عليّ  ÷ ثلاثة ولم أشاركه فيها»: «سه چیز به من داده شده است که علی در آن سه با من مشارکت دارد و سه چیز به علی داده شده است که به من داده نشده است». گفته شد: ای رسول خدا آن سه چیزی که علی در آن با شما مشارکت دارد چیست؟ فرمود: «لواء الحمد لي وعليّ حامله، والكوثر لي وعليّ  ÷ ساقيه، والجنة والنار لي وعليّ قسيمها، وأمـا الثلاث التي أعطي ولم أشاركه فيها، فإنه أعطى شجاعة ولم أعط مثله، وأعطـى فاطمة الزهراء زوجة ولم أعط مثلها، وأعطى ولديه الحسن والحسين ولم أعط مثلهما»: «پرچم حمد از آن من است و علی حامل آن است؛ حوض کوثر برای من است و علی ساقی آن است، بهشت و دوزخ برای من است و علی اهل آن را مشخص و تقسیم می‌کند؛ اما سه چیزی که به علی داده شده است و من با او مشارکتی ندارم عبارت است از اینکه: به علی شجاعت داده شده است، اما همچون شجاعت او به من داده نشده است، فاطمه زهرا به عنوان همسر به ایشان داده شده است و به من چنین همسری داده نشده است و نیز حسن و حسین به ایشان داده شده است و همانند آن دو فرزند به من داده نشده است»[٢٢٤].

مجلسی به همین مقدار بسنده ننموده است و می‌افزاید: رسول الله  ج به علی گفت: «وخديجة كنتك (أم الزوجة) ولم أعـط كنـه مثلها، ومثلي رحيمك ولا رحيم لي مثل رحيمك (أب الزوج)، وجعفر شقيقك وليس لـي شقيق مثله، وفاطمة الهاشمية أمك وأنىّ لي مثلها»: «و خدیجه مادر زن توست و چنان مادر زنی به من داده نشده است تو پدر زنی چون من داری و من همانند تو چنین پدر زنی ندارم و جعفر برادر توست و من برادری چون برادر تو ندارم و فاطمه‌ی هاشمیه مادر توست و من همچون مادر تو ندارم»[٢٢٥].

همچنین علی را در صبر و دلیری و مردانگی برتر و حریص‌تر از پیامبر  ج دانسته‌اند!! این درحالی است که پیامبر  ج در دامن علی می‌خوابد!! توضیح مطلب از این قرار است: از رفاعه بن موسی از ابوعبدالله  ÷ روایت است که گفت: رسول الله  ج صحیفه‌ای را بر علی  س املا می‌کرد، چون به نصف رسید، سرش را بر دامن او گذاشت و خوابید و درحالی‌که پیامبر خواب بود، علی نوشتن را ادامه داد تا اینکه صحیفه را کامل نمود؛ وقتی پیامبر  ج سر خود را بلند کرد، گفت: چه کسی این‌ها را برای تو املا کرده است؟ گفت: تو ای رسول خدا، گفت: بلکه جبرییل بر تو املا کرده است».[٢٢٦]

خمینی رسول الله  ج را متهم به شکست در دعوتش می‌کند، آنجا که می‌گوید: «هر پیامبری برای برپایی عدل آمد و هدف او اجرای عدل در دنیا بود، اما موفق نشد، حتی خاتم پیامبران نیز که برای اصلاح بشر و تهذیب آن‌ها و اجرای عدالت آمده بود، موفق نشد؛ تنها کسی که به معنای واقعی کلمه موفق خواهد شد و عدالت را در تمامی نقاط دنیا بر پا خواهد کرد، مهدی منتظر است».[٢٢٧]

آن‌ها روایاتی در اختیار دارند که از مقام و جایگاه پیامبر ما خرده می‌گیرد و از آنجا که خواندن این روایت‌ها مطلوب نیست، با تأسی به این کلام الهی نمی‌خواهم آن‌ها را نشر دهم که می‌فرماید: ﴿وَلَوۡلَآ إِذۡ سَمِعۡتُمُوهُ قُلۡتُم مَّا يَكُونُ لَنَآ أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَٰذَا سُبۡحَٰنَكَ هَٰذَا بُهۡتَٰنٌ عَظِيمٞ١٦[النور: ١٦] «چرا هنگامی‌که آن را شنیدید، نگفتید: ما حق نداریم که آن (سخن) را بر زبان آوریم، (الهی) تو منزهی! این بهتان بزرگی است؟!».

همچنین ضوابط شرعی نشر شایعات را برای ما حرام کرده است، چه رسد به نقل روایاتی حاوی عیبجویی و خرده‌گیری از مقام و اخلاق پیامبر  ج؛ همچون برخی روایات ثابتی که در کتاب‌های مادر و اساسی شیعه آمده است.

همچنین این روایات آن‌ها باطل، خرافی، زشت، سخیف و پست است و آنکه می‌خواهد خود از این روایات اطلاع یابد تا به میزان تجاوزات آن‌ها پی برد، بهتر است به تفسیر علی بن ابراهیم قمی مراجعه کند و تفسیر این آیه را در آن مشاهده نماید: ﴿وَإِذۡ تَقُولُ لِلَّذِيٓ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِ وَأَنۡعَمۡتَ عَلَيۡهِ أَمۡسِكۡ عَلَيۡكَ زَوۡجَكَ وَٱتَّقِ ٱللَّهَ وَتُخۡفِي فِي نَفۡسِكَ مَا ٱللَّهُ مُبۡدِيهِ[الأحزاب: ٣٧] «و (به یاد بیاور) زمانی را که به آن کس‌که الله به او نعمت داده بود و تو (نیز) به او نعمت داده بودی، می‌گفتی: همسرت را نگاه دار و از الله بترس و در دل خود چیزی را پنهان می‌داشتی‌که الله آن را آشکار می‌کند».

همچنین به تفسیر عیاشی مراجعه نماید و تفسیر این آیه را در آن ببیند: ﴿فَلَمَّا قَضَىٰ زَيۡدٞ مِّنۡهَا وَطَرٗا زَوَّجۡنَٰكَهَا[الأحزاب: ٣٧] «پس چون زید (بن حارثه  س) از او حاجت خویش بگزارد (و طلاقش داد) او را به ازدواج تو در آوردیم».

همچنین به کتاب عیون أخبار الرضا (٢/١٨١) مراجعه نماید، از آنجایی که می‌گوید: «رسول خدا بخاطر امری که اراده کرده بود، قصد خانه زید را کرد»؛ نیز نگاه کن به: "البرهان في تفسیر القرآن" (٤/٢٢٥) از آنجا که می‌گوید: «عن أمير المؤمنين أنه أتى رسول الله  ج وعنده أبوبكر وعمر..»: «از امیرالمؤمنین روایت است که ایشان نزد رسول الله  ج رفت درحالی‌که ابوبکر و عمر نیز نزد ایشان بودند ..». و نیز مراجعه کن به کتاب سلیم بن قیس (ص: ١٧٩) و کتاب "بحارالأنوار" (٤٠/٢) از آنجا که می‌گوید: «أن علي كان ينام بجانب رسول الله  ج»: «علی در کنار پیامبر می‌خوابید» و همچنین به کتاب "الاحتجاج" (ص: ٢٣٣) مراجعه کن، از آنجا که می‌آورد: «عن علي بن أبي طالب قال: سافرت مع رسول الله  ج ليس له خادم غيري»: «علی بن أبی طالب گفت: در حالی همراه رسول خدا  ج مسافرت کردم که جز من خادمی نداشت» و نیز به کتاب "بحار الأنوار" (١٨/٦٠) مراجعه کن، از آنجا که می‌گوید: «از حذیفه روایت است که: پیامبر ..» و نیز بنگر ابن رجب برسی زندیق در کتاب "مشارق أنوار الیقین" خود (ص: ٨٦) چه می‌گوید.

همچنین به تفسیر قمی مراجعه نموده و خود ببینید قمی در تفسیر آیه‌ی ١٠ سوره‌ی تحریم چه می‌گوید و این را بخاطر داشته باش که وقتی شیعه می‌گوید «فلانة»، تقیه کرده است و آن لفظ را بجای اسم عایشه، بکار برده است، البته گاهی "فلانة" هم نمی‌گویند بلکه دو پرانتز خالی باز می‌کنند و یا بجای اسم ایشان نقطه چین می‌گذارند و همه‌ی این‌ها را از باب تقیه انجام می‌دهند.

از جمله دلایلی که تأکید می‌کند، مقصود از فلانه، عایشه است، روایت دروغی است که شیعه ذکر کرده است و در آن آورده‌اند: «وقتی این آیه: ﴿ٱلنَّبِيُّ أَوۡلَىٰ بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ مِنۡ أَنفُسِهِمۡۖ وَأَزۡوَٰجُهُۥٓ أُمَّهَٰتُهُمۡۗ[الأحزاب: ٦] «پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوار‌تر است و همسران او مادران آن‌ها هستند» نازل شد و خداوند زنان پیامبر را بر مؤمنان حرام کرد، طلحه خشمگین شد و گفت: «محمد زنان خود را بر ما حرام می‌کند و خودش با زنان ما ازدواج می‌کند؛ وقتی خداوند محمد را بمیراند، در میان زنان او خواهیم رفت آنگونه که او میان زنان ما می‌آمد»[٢٢٨].

این موارد اندکی که ذکر کردیم در مهم‌ترین و مشهورترین کتاب‌های شیعه ثابت است و آنچه نگفتیم بیشتر است؛ لذا شیعه‌ای که به چنین خرافاتی پیرامون مقام پیامبر و اهل بیت پاک ایشان ایمان و باور دارد، بدون تردید همراه با هلاک شوندگان هلاک گشته است.

پاک و منزه است خداوند متعال از توصیفات آن‌ها، خداوندی که برای خلیل و برگزیده‌ی خود از شر مسخره کنندگان کافیست و اوست که توسط پیامبرش غیرت صحیح نسبت به زنان‌شان را به امت اسلام آموخته و در قلب‌های آن‌ها وارد نموده است، چنانکه با فرض نمودن حجاب، زنان ما را مصون داشت و مردان را مسؤول و چیره بر زنان قرار داد و ما را از خلوت با غیر محارم نهی کرد و به بستن چشم‌ها از نگاه به ایشان راهنمایی نمود.

در کتاب‌های اهل سنت حدیث صحیحی با این مضمون ذکر شده است: از مغیره  س روایت است که: سعد بن عباده گفت: اگر مردی را با زن خود ببینم و با دیدن آن صحنه، او را با شمشیرم بکشم، خون ناحقی را نریخته‌ام. چون این سخن به رسول خدا  ج منتقل شد فرمود: «أَتَعْجَبُونَ مِنْ غَيْرَةِ سَعْدٍ، وَاللَّهِ لَأَنَا أَغْيَرُ مِنْهُ، وَاللَّهُ أَغْيَرُ مِنِّي، وَمِنْ أَجْلِ غَيْرَةِ اللَّهِ حَرَّمَ الفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ»: «آیا از غیرت سعد به شگفت آمده‌اید؟ بخدا سوگند من از سعد نیز باغیرت‌ترم و خداوند متعال از من غیرت بیشتری دارد و بخاطر غیرت خداوند است که فحشا چه ظاهر باشد و چه پنهانی، تحریم شده است»[٢٢٩].

رسول خدا  ج به برترین مراتب رسید و به بالاترین درجات و جایگاه‌ها نایل آمد و آن عبارت است از: درجات خلیلیت، رسالت، نبوت، وسیله، فضیلت، مقام محمود و اسراء و معراج؛ و خداوند متعال برترین کتاب‌ را بر ایشان نازل نمود تا راهنمای برترین امتی باشد که به سود مردم خارج شده‌اند و تمامی این‌ها بدون تردید در کتاب خداوند ثابت است.

خداوند متعال با درودش بر پیامبر  ج، به ایشان رحمت فرستاد، سپس با درود فرشتگان، مورد ثنا و ستایش آنان واقع شد، سپس به ما فرمان داد که بر ایشان درود بفرستیم؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِكَتَهُۥ يُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِيِّۚ يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَيۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِيمًا٥٦[الأحزاب: ٥٦] «بی‌گمان الله و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند؛ ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! بر او درود فرستید و سلام بگویید، سلامی نیکو».

آیا فخر و مقامی برتر از این وجود دارد که نام پیامبر ما محمد  ج مقرون به نام الله تعالی است: «لا إله إلا الله محمد رسول الله» و این مقام، مخصوص رسول الله  ج است و هیچیک از مخلوقات به چنین مرتبه‌ای نایل نیامده‌اند.

[٢٢٤]- الأنوار النعمانیة، نعمت الله جزائری، جلد: ١، باب: ١، صفحه‌ی: ١٧؛ همانند این روایت با لفظ دیگری در "الروضة في فضائل أمیر المؤمنین" شاذان قمی، ص: ٥٦ نیز آمده است.

[٢٢٥]- بحار الانوار، مجلسی، صفحه‌ی: ٥١١.

[٢٢٦]- بحار الانوار: ٣٩/١٥٢؛ عن رفاعة بن موسى، عن أبي عبد الله  ÷ أن رسول الله  ج كان يملي على علي  ÷ صحيفة فلما بلغ نصفها وضع رسول الله رأسه في حجر علي  ÷ ثم كتب علي حتى امتلأت الصحيفة، فلما رفـع رسول الله رأسه قال: من أملى عليك يا علي؟ فقال: أنت يا رسول الله، قال: بل أملى عليك جبرائيل».

[٢٢٧]- مختارات من أحادیث وخطابات الإمام الخمینی: ٢/٤٢؛ «كل نبي من الأنبياء إنما جاء لإقامة العدل وكان هدفه هـو تطبيقه في العالم، لكنه لم ينجح، وحتى خاتم الأنبياء ص الذي كان قد جاء لإصلاح البشر وتهذيبهم وتطبيق العدالة، فإنه هو أيضاً لم يوفق. وإن من سينجح بكل معنى الكلمة ويطبق العدالة في جميع أرجاء العالم هـو المهدي المنتظر».

[٢٢٨]- يحرم محمد علينا نساءه، ويتزوج هو بنسائنا، لئن أمات الله محمداً لنركض بين خلاخيل نسائه كما ركض بين خلاخيل نسائنا.

[٢٢٩]- بخاری: ٧٤١٦.