دوست داری در قیامت در کاروان امام حسین باشی

فهرست کتاب

تفاوت میان اقوال و اعمال عبادی شیعه و سنی

تفاوت میان اقوال و اعمال عبادی شیعه و سنی

اگر نگاهی گذرا به اقوال و نیز اعمال عبادی اهل سنت و شیعه بیندازیم تفاوت بسیار زیاد موجود میان آن دو برای ما آشکار خواهد شد.

احکام اسلام و تعالیم زیبای آن انسان را بسوی عبودیت و بندگی خداوند یگانه و بی‌شریک سوق می‌دهد و در آیات روشن و بی‌شبهه پروردگار این امر واضح و روشن است؛ همچنین با رجوع به منابع و کتاب‌های اهل سنت و دریافت عقاید و اصول آن‌ها، در می‌یابیم که اصول و باورهای آن‌ها با کتاب الله هماهنگ بوده است و هیچ تناقض و تعارضی ندارد.

همانگونه که همه می‌دانند، اخلاص برای الله تعالی در عبادت، رکن اصلی و اساسی قبولیت عبادت‌های قولی و عملی است و اخلاص برای الله تعالی در تمامی عبادت‌ها، امری است فطری در قلب سلیم و نفس پالوده‌ای که به حق پروردگارش اعتراف دارد، پروردگاری که او را خلق کرد و نعمت‌های باطنی و ظاهری فراوانی به او بخشید، نعمت‌هایی که جز خداوند کسی را یارای بر شمردن آن‌ها نیست؛ درنتیجه نفس پاک و پالوده به نعمت‌های خداوند همراه با تعظیم و بزرگداشت خداوند متعال اعتراف دارد، پروردگاری که قوت و عزت تماما برای اوست و پیشانی‌ها به دست اوست.

نفس مؤمن در رابطه با وجوب اخلاص برای خداوند متعال مطالبه دلیل نمی‌کند، حال چگونه خواهد بود وقتی نصوص روشن و واضح قرآن کریم از شرک و ریا بر حذر می‌دارند و به وجوب اخلاص امر می‌کنند؛ الله متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا١١٠[الكهف: ١١٠] «(ای پیامبر!) بگو: من فقط بشری هستم مثل شما، (امتیاز من این است که) به من وحی می‌شود که تنها معبودتان معبود یگانه است، پس هرکس به لقای پروردگارش امید دارد، باید کار شایسته انجام دهد و هیچکس را در عبادت پروردگارش شریک نسازد».

همچنین می‌فرماید: ﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ وَيُقِيمُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُواْ ٱلزَّكَوٰةَۚ وَذَٰلِكَ دِينُ ٱلۡقَيِّمَةِ٥[البينة: ٥] «و آنان فرمان نیافتند جز اینکه الله را عبادت کنند درحالی‌که دین خود را برای او خالص گردانند (و از شرک و بت‌پرستی) به توحید (و دین ابراهیم) روی آورند و نماز را بر پا دارند و زکات را بپردازند و این است آیین راستین و مستقیم».

همچنین می‌فرماید: ﴿إِنَّآ أَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ فَٱعۡبُدِ ٱللَّهَ مُخۡلِصٗا لَّهُ ٱلدِّينَ٢[الزمر: ٢] «بی‌گمان ما (این) کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، پس الله را عبادت کن و دین را برای او خالص گردان».

در یکی از احادیث قدسی در کتاب‌های اهل سنت آمده است که خداوند متعال می‌فرماید: «أَنَا أَغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ، مَنْ عَمِلَ عَمَلًا أَشْرَكَ فِيهِ غَيْرِي، ترکته وشرکه»[٤٣١]: «من بر خلاف شريکان، به طور مطلق از شرک بی‌نيازم؛ هرکس عملی انجام دهد و جز من را در آن عمل شريکم سازد، او را با شرکش (عمل شرک آميزش) وامی‌گذارم».

در حدیث دیگری رسول الله  ج می‌فرماید: «إِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالنِّيَّاتِ، وَإِنَّمَا لِكُلِّ امْرِئٍ مَا نَوَى، فَمَنْ كَانَتْ هِجْرَتُهُ إِلَى دُنْيَا يُصِيبُهَا أَوْ إِلَى امْرَأَةٍ يَنْكِحُهَا فَهِجْرَتُهُ إِلَى مَا هَاجَرَ إِلَيْهِ»[٤٣٢]: «اعمال به نيت‌ها بستگی دارند و با هركس، مطابق نيتش رفتار می‌شود. پس هركس به خاطر مقاصد دنيوی يا ازدواج با زنی، هجرت نمايد، به دنيا دست می‌يابد و با آن زن، ازدواج می‌كند. در نتيجه، دستاورد هجرت هركس، همان چيزی است كه به خاطر آن، هجرت نموده است».

مفسران بزرگ اهل سنت در تفاسیر مشهور خود بخشی از این احادیث را پیرامون اخلاص در عبادت برای خداوند آورده‌اند؛ احادیثی که همانند ارتباط روح با جسد، کاملا با آیات قرآن و فطرت سلیم بشری هماهنگ است.

از ابوهریره  س روایت است که: از رسول الله  ج شنیدم فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ النَّاسِ يُقْضَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَيْهِ رَجُلٌ اسْتُشْهِدَ، فَأُتِيَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا، قَالَ: فَمَا عَمِلْتَ فِيهَا؟ قَالَ: قَاتَلْتُ فِيكَ حَتَّى اسْتُشْهِدْتُ، قَالَ: كَذَبْتَ، وَلَكِنَّكَ قَاتَلْتَ لِأَنْ يُقَالَ: جَرِيءٌ، فَقَدْ قِيلَ، ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى أُلْقِيَ فِي النَّارِ، وَرَجُلٌ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ، وَعَلَّمَهُ وَقَرَأَ الْقُرْآنَ، فَأُتِيَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا، قَالَ: فَمَا عَمِلْتَ فِيهَا؟ قَالَ: تَعَلَّمْتُ الْعِلْمَ، وَعَلَّمْتُهُ وَقَرَأْتُ فِيكَ الْقُرْآنَ، قَالَ: كَذَبْتَ، وَلَكِنَّكَ تَعَلَّمْتَ الْعِلْمَ لِيُقَالَ: عَالِمٌ، وَقَرَأْتَ الْقُرْآنَ لِيُقَالَ: هُوَ قَارِئٌ، فَقَدْ قِيلَ، ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى أُلْقِيَ فِي النَّارِ، وَرَجُلٌ وَسَّعَ اللهُ عَلَيْهِ، وَأَعْطَاهُ مِنْ أَصْنَافِ الْمَالِ كُلِّهِ، فَأُتِيَ بِهِ فَعَرَّفَهُ نِعَمَهُ فَعَرَفَهَا، قَالَ: فَمَا عَمِلْتَ فِيهَا؟ قَالَ: مَا تَرَكْتُ مِنْ سَبِيلٍ تُحِبُّ أَنْ يُنْفَقَ فِيهَا إِلَّا أَنْفَقْتُ فِيهَا لَكَ، قَالَ: كَذَبْتَ، وَلَكِنَّكَ فَعَلْتَ لِيُقَالَ: هُوَ جَوَادٌ، فَقَدْ قِيلَ، ثُمَّ أُمِرَ بِهِ فَسُحِبَ عَلَى وَجْهِهِ، ثُمَّ أُلْقِيَ فِي النَّارِ»: «اولين کسی که روز قيامت مورد محاکمه قرار می‌گيرد، شخص شهید است، وی [برای محاکمه] آورده می‌شود، سپس خداوند نعمت‌هايش را به او نشان می‌دهد و او نيز آن‌ها را می‌شناسد (به همه‌ی‌ نعمت‌ها اعتراف می‌کند)، سپس خداوند می‌فرمايد: در قبال آن‌ها چه کردی (عملکرد تو در برابر نعمت‌هايم چگونه بود)؟ جواب می‌دهد: در راه تو جنگیدم تا به شهادت رسيدم؛ خداوند می‌فرمايد: دروغ گفتی، تو جنگیدی تا گفته شود: فردی شجاع است و [آنچه خواستی] گفته شد، سپس در مورد او دستور صادر می‌شود و وی بر رويش کشانده می‌شود تا اينکه به دوزخ انداخته می‌شود.

همچنین فردی که علم آموخته و آن را آموزش داده و قرآن را تلاوت کرده است، آورده می‌شود و خداوند نعمت‌هايش را به او نشان می‌دهد و او آن‌ها را می‌شناسد (به همه‌ی نعمت‌ها اعتراف می‌کند)، سپس خداوند می‌فرمايد: در قبال آن‌ها چه کردی (عملکرد تو در برابر نعمت‌هايم چگونه بود)؟ جواب می‌دهد: علم آموختم و آن را آموزش دادم و برای [رضايت] تو قرآن قرائت کردم. خداوند متعال می‌فرمايد: دروغ گفتی، تو علم آموختی تا گفته شود: دانشمند و عالم است و قرآن خواندی تا گفته شود: او فردی قاری است و [آنچه خواستی] گفته شد؛ سپس در مورد او دستور صادر می‌شود و بر رويش کشانده می‌شود تا اينکه به دوزخ انداخته می‌شود.

فردی که خداوند به او رزق و روزی فراوان و از انواع دارايی‌ها بخشيده است، آورده می‌شود و خداوند نعمت‌هايش را به او نشان می‌دهد، او نيز آن‌ها را می‌شناسد (به همه‌‌ی نعمت‌ها اعتراف می‌کند) سپس خداوند متعال می‌فرمايد: در قبال آن‌ها چه کردی (عملکرد تو در برابر نعمت‌هايم چگونه بود)؟ جواب می‌دهد: هيچ راهی که دوست داشتی در آن راه خرج شود، نگذاشتم، مگر اينکه برای [رضايت] تو آن را در آن راه خرج کردم، خداوند می‌فرمايد: دروغ گفتی، تو اين کار را کردی تا گفته شود او فردی بخشنده است و [آنچه خواستی] گفته شد؛ سپس در مورد او دستور صادر می‌شود و [وی نيز] بر رويش کشانده می‌شود تا اينکه به دوزخ انداخته می‌شود»[٤٣٣].

اما کتاب‌ها و تفاسیر شیعه بطور کلی مردم را به عبودیت و بندگی امامان سوق می‌دهند، هرچند که لا إله إلا الله محمدا رسول الله بگویند.

هرکس به منابع و مصادر شیعه به خصوص کتاب‌های تفسیر آن‌ها رجوع ‌کند، درستی این مطلب برایش روشن می‌گردد؛ ما قبلا تعداد اندکی از روایات آن‌ها را که آیات توحیدی قرآن را به ولایت تفسیر کرده بودند، ذکر کردیم؛ بر مبنای این تأویل‌ها و تفاسیر اشتباه شیعه در تعریف شرک و عبادت که با آیات روشن الهی مخالف است، تعدادی از معادن به هم پیوسته و مهم اسلام را که مبتنی بر اخلاص و توحید است و مختص خداوند متعال، ویران نمودند و آن را به امامان بخشیدند، مباحثی همچون ولاء و براء، حب و بغض برای الله و بخاطر الله تعالی که بخاطر آن پیامبر  ج و یاران ایشان با یهود و نصاری و مشرکین جنگیدند و پدر مؤمن از فرزند کافرش برائت جست، یا فرزند مؤمن از پدر کافرش برائت جست.

اما پیروان دین شیعه بصورت کاملا روشن علی و فرزندانش را مقیاس و معیار دین‌شان در هر چیزی می‌دانند، گویا آن‌ها را به جای الله عبادت می‌کنند و از دیدگاه آن‌ها هرکس قایل به برتری ابوبکر و عمر و عثمان بر آن‌ها باشد، کافر است و معیار ولاء و براء و حب و بغض آن‌ها همین مساله می‌باشد؛ و بر همین اساس است تمامی اصول دین آن‌ها.

دیدگاه شیعه در مورد خلفا و صحابه و فرماندهان فاتحی که پس از آن‌ها آمدند و حتی حاکمان معاصر این است که تمامی آن‌ها حاکمانی ظالم و غاصب بودند و همه آن‌ها اهل آتش‌اند.

راز این مطلب آن است که از دیدگاه آنان حاکمان شرعی، تنها امامان دوازده گانه هستند چه برای آن‌ها فرمانروایی بطور مستقیم فراهم شده باشد و چه اینگونه نباشد؛ و مطابق دیدگاه آنان صاحب هر پرچم جهادی که قبل از ظهور مهدی بر افراشته شود، طاغوت است، در نتیجه آن‌ها اصلا به اسلام و انتشار آن و شکست یهود و نصاری به وسيله‌ی خلفا و صحابه و تابعین آن‌ها توجه نمی‌کنند، بلکه تنها خشم و دشمنی خود را متوجه اهل سنت می‌کنند.

با ورق زدن صفحات تاریخ، خواهیم دید که هیچگاه شیعه علیه یهود و نصاری شمشیر نکشیده است، بلکه آن‌ها بارها با اهل سنت جنگیده‌اند و علیه اهل سنت با یهود و نصاری و دیگر کافران و فاسقان در هر زمان و مکانی هم پیمان شده‌اند.

این جنگ و جدال آن‌ها با اهل سنت به این دلیل است که اهل سنت را دشمنان اهل بیت می‌دانند، درنتیجه مصداق بیشتر آیاتی را که خداوند متعال در آن‌ها خشم گرفته و کافران را لعنت کرده است و آن‌ها را وعده‌ی عذاب داده است، اهل سنت می‌دانند، از صحابه و خلفا شروع می‌کنند و به تمامی نسل‌های سنی پس از آنان تسری می‌دهند؛ این درحالی است که اهل سنت شهادتین می‌گویند و چیزهایی را که یهود و نصاری به خداوند نسبت می‌دهند، به خداوند متعال نسبت نمی‌دهند، باورهایی که خداوند متعال را خشمگین می‌کند و از سنگینی آن، کوه‌ها فرو می‌ریزند؛ همه‌ی این‌ها ثابت می‌کند که حب و بغض آن‌ها بخاطر امامان است نه بخاطر خداوند.

بنابراین اختلاف میان اهل سنت و شیعه در اصول دین، اختلافی بسیار بزرگ است و امکان ایجاد توافق و هماهنگی میان آن‌ها وجود ندارد.

[٤٣١]- مسلم، شماره: ٢٩٨٥.

[٤٣٢]- بخاری، شماره: ١.

[٤٣٣]- مسلم: ١٩٠٥