دوست داری در قیامت در کاروان امام حسین باشی

فهرست کتاب

ابوبصیر لیث مرادی

ابوبصیر لیث مرادی

در مورد وی گفته‌اند: جعفر صادق گفته است: «مخلصان متواضع را به بهشت بشارت ده: آن‌ها عبارتند از: برید بن معاویه عجلی، ابوبصیر، محمد بن مسلم و زراره که چهار انسان نجیب و امانت‌داران خدا در رابطه با حلال و حرام او هستند و اگر این‌ها نبودند، آثار نبوت منقطع گشته و کهنه می‌شد»[٣٧٠].

همچنین ابن مطهر حلی وی را از جمله راویان مورد اطمینانی دانسته است که بر روایات آن‌ها تکیه و اعتماد می‌شود[٣٧١].

این و دیگر روایات منقول از امام صادق در مدح و ثنای ایشان یک سوی جریان است و از سوی دیگر کشی از حماد ناب روایت کرده است که گفت: «ابوبصیر بر در خانه‌ی ابوعبدالله نشست تا به وی اذن دخول بدهد، اما اجازه داده نشد، پس ابوبصیر گفت: اگر ما را دوست می‌داشت، به ما اجازه می‌داد. راوی می‌گوید: سگی آمد و پایش را بلند نمود و بر روی صورت او ادرار کرد، ابوبصیر گفت: اف اف این دیگر چیست؟ دوستش گفت: سگی بود که بر صورت تو ادرار کرد»[٣٧٢].

کشی روایت کرده است که وی در حال جنابت وارد خانه‌های امامان می‌شد و ابوبصیر امام صادق را متهم به جمع مال و حب دنیا می‌کرد.[٣٧٣]

وی معتقد به امامت موسی کاظم نبود و وی را به عدم علم و شناخت احکام متهم می‌کرد.[٣٧٤]

در پایان ابن الغضائری در مورد او می‌گوید: «ابوعبدالله  ÷ از او خسته و زده شده بود و اصحاب او در مورد وی اختلاف دارند»[٣٧٥].

طبرسی در پایان "المستدرك" در مورد ابوبصیر می‌گوید: «گروهی از متأخرین وقتی می‌خواستند به خبر ابوبصیر عمل کنند، می‌گفتند: در حدیث صحیح از ابوبصیر آمده است که گفت؛ و زمانی که نمی‌خواستند به روایت او عمل نمایند، می‌گفتند: وی واقفی یا مشرک و یا ضعیف است»[٣٧٦].

درنتیجه در رابطه با ابوبصیر که یکی از بزرگ‌ترین راویان شیعه و ناقلان احادیث آن‌ها است، آرا و اقوال متعارض و متضادی وارد شده است تا جایی که نمی‌توان به درستی تشخیص داد باید بر کدام یک اعتماد و تکیه نمود؛ وقتی وضع ابوبصیر اینگونه است، وضع و حال کسانی که مرتبه‌‌ای پایین‌تر از او دارند چه خواهد بود؟!!

[٣٧٠]- رجال الکشي، ذیل شرح حال ابوبصیر، شماره: ٦٨؛ إن جعفر الصادق قال: "بشر المخبتين بالجنة: بريد بن معاوية العجلي وأبا بصير ومحمد بن مسلم وزرارة أربعة نجباء أمناء الله فـي حلاله وحرامه لولا هؤلاء انقطعت أثار النبوة واندرست".

[٣٧١]- نگا: رجال الحلي، ص: ١٣٧.

[٣٧٢]- رجال الکشي، ذیل شرح حال ابوبصیر، شماره: ٦٨.

[٣٧٣]- همان.

[٣٧٤]- رجال الکشي، ذیل شرح حال ابوبصیر، شماره: ٦٨.

[٣٧٥]- جامع الرواة، اردبیلی حائری: ٢/٣٤.

[٣٧٦]- خاتمة المستدرك، طبرسی: ٥/٢٨٠.