بخاطر تقیه در دین شیعه، احکام تباه و اخبار، متناقض و متضاد است
ضرر تقیه قبل از همه متوجه شیعه میباشد و آنها را در تمیز و تشخیص اخبار و اثبات احکام شرعی در سرگردانی فرو میبرد، به همین دلیل ناچار باید برای شناخت آن دسته احکامی که در دین شیعه بدون تقیه از امامان صادر شده است، اجتهاد نمایند، تا بدان عمل کنند؛ در نتیجه در سردرگمی فرورفتهاند، بر این اساس است که میبینیم برخی از علمای آنها این قول را ترجیح داده و قول دیگر را ساقط میدانند و برخی دیگر قول دیگری را ترجیح میدادند و دیگر اقوال را نامعتبر میدانند و گروه سوم، قول دیگری غیر از این دو قول را برگزیده است و تمامی اقوال غیر آن را نامعتبر تلقی میکنند؛ در نتیجه این یکی میگوید: روایت فلانی و فلان خبر از روی تقیه صادر شده است و دیگری آن را یک اصل و حکم میداند و به همین شکل!! و هریک از علمای آنها مطابق مزاج و طبع خویش فتوا میدهد! پس تقیه بیش از دیگران برای خودشان مضر است.
بحرانی که یکی از علمای برجستهی آنهاست میگوید: «از میان احکام دین تنها اندکی به یقین دانسته میشود، زیرا اخبار آن آمیخته با اخبار تقیه میباشد، همچنان که ثقة الاسلام و علم الأعلام محمد بن یعقوب کلینی در کتاب کافی بدان اعتراف کرده است تا جایی که آن بزرگوار از عمل کردن به ترجیحات منقول از امامان برای حل تعارض موجود در روایات تخطی نموده است و تنها به رد و یا تسلیم شدن در برابر امامان اکتفا میکرد»[٣٢٠].
بحرانی میگوید: «إن الكثير من أخبار الشيعة وردت على جهة التقية التي هي على خلاف الحكم الشرعي واقعا»: «بسیاری از اخبار شیعه از جهت تقیه وارد شده است که مخالف با حکم شرعی واقعی است».[٣٢١]
در کتاب "الکافي" از محمد بن حسن بن ابی خالد شینوله آمده است که گفت: به ابوجعفر دوم ÷ گفتم: فدایت شوم مشایخ ما از ابوجعفر و ابوعبدالله ÷ اخباری را روایت کردهاند، ولی چون آن دوران، دوران تقیه بود، کتابهای خود را پنهان نمودند و از آنها روایتی نقل نشد؛ اما وقتی از دنیا رفتند، کتابهای آنها به ما رسید. امام گفت: احادیث آن را روایت کنید که حق است[٣٢٢].
پس ای شیعیان بدانید که کتابهای اساسی شما بخاطر وجود تقیه، مطابق با حقیقت، نگارش نشده است.
[٣٢٠]- الحدائق الناضرة في أحکام العترة الطاهرة: ١/٥.
[٣٢١]- همان: ١/٨٩.
[٣٢٢]- الکافي: ١/٥٣، باب روایة الکتب والحدیث.