الرّزّاق، الرازق
رزّاق، صیغۀ مبالغه رازق است تا بر کثرت دلالت نماید و رازقاز نامهای خداوند است. خداوند متعال، میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ﴾[الذاریات: ۵۸]. یعنی: «تنها خدا، روزی رسان است».
﴿وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ﴾[هود: ۶]. یعنی: «هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی آن، بر عهده خداست».
پیامبر جفرموده است: «إنّ الله هو الـمسعّر والقابض الباسط الرزّاق» [٩۶]یعنی: «خداوند، قیمت گذار، بازگیرنده، گشایشگر و روزی دهنده است».
خداوند، به دو صورت بندگانش را روزی میدهد؛ یکی به صورت عام و دیگری به صورت خاص.
۱- روزی دادن عمومی او، این است که به همه آفریدهها آنچه را که در زندگی و حیات خود بدان نیاز دارند، میدهد. لذا برای همه، کسب روزی را میسر نموده، به هر عضو کوچک و بزرگی انرژی مورد نیازش را میدهد و این، عام است و شامل گناهکار و نیکوکار و مسلمان و کافر میشود؛ بلکه انسانها و جنها و فرشتگان و حیوانات را در بر میگیرد و از جهتی دیگر نیز در حق مکلفین، عام است. زیرا گاهی این روزی، از راه حلال به دست میآید که بنده در بدست آوردن آن دچار رنج و خستگی نمیشود و گاهی از راه حرام بدست میآید. در هر حال آنچه به دست میآید، روزی، نام دارد و گفته میشود: خداوند به او روزی داده؛ خواه این روزی را از راه حلال یا از راه حرام بدست بیاورد.
۲- روزی مطلق، نوع دوم نحوه روزی دادن خداوند ﻷاست و آن، روزی خاص میباشد؛ به عبارتی این روزی، مفید است و فایده آن، در دنیا و آخرت ادامه دارد و آن، رزقی است که از دست پیامبر جو بوسیله او به مردم رسیده و خودش بر دو نوع است:
الف: روزی دادن به دلها با علم و ایمان و حقایق آن؛ دلها، به شدت به این نیاز دارند که حق را بدانند و او را بخواهند و خدا را بندگی نمایند تا بدین سان دلها، غنی و توانگر شوند و فقر و نیازشان از بین برود.
ب: روزی دادن به جسم و بدن ما؛ روزی حلالی که بدون رنج و خستگی به دست میآید.
پس رزقی که مخصوص مؤمنان است و آنها، آن را میخواهند، شامل هر دو میباشد؛ بنابراین برای بنده شایسته است که هرگاه از پروردگارش روزی خواست، هر دو مورد را مسألت نماید و معنی (اللهم ارزقني)، همین است که هر آنچه سبب صلاح دلم میشود، از قبیل علم و هدایت و معرفت و ایمانی که هر عمل شایسته و اخلاق خوب را در بر دارد و نیز روزی حلال و گوارا و بیرنجی که بوسیله آن جسم و روانم، بهبود مییابد، به من عطا کن [٩٧]. [٩۶] نگا: ابوداود (۳/۲٧۲)؛ ترمذی (۳/۵٩۶)؛ ابن ماجه(۲/٧۴۱)؛ احمد در المسند (۳/۱۵۶ و۲۸۶) و نیز دارمی (۲/۱۶۵)، روایتی به همین نحو را نقل کرده اند و حدیث صحیحی است؛ ر.ک: صحیح الترمذی (۲/۳۲) و صحیح ابن ماجه (۲/۱۵). [٩٧] الحق الواضح المبین ص ۸۵- ۸۶ و ن.ک: شرح النونیة هراس ۲/۱۰۸ و توضیح المقاصد ۲/۲۳۴.