اسما و صفات الهی

فهرست کتاب

پیشگفتار

پیشگفتار

سپاس و ستایش از آن خدایی است که ما را به راه راست هدایت فرمود و دل‌های ما را با شناخت و ایمان به خودش، حیات بخشید و نهان ما را با نور هدایت قرآن منور گرداند؛ و درود و رحمت بی‌پایان خداوند بر روح مبارک پیامبر اسلام، حضرت ختمی مرتبت؛ پیامبری که خداوند توسط ایشان پرده‌ی مبهمات را برداشت و امتی ویژه را بنیان نهاد و ایشان را به عنوان دلیل و برهان برای بشریت قرار داد. بی شک، هرکس که در مسیر او حرکت کند، پیروز و رستگار خواهد شد، و هر کس که راهی غیر از راه او انتخاب کند، در نهایت، دچار هلاکت و فلاکت خواهد شد. همچنین درود و رحمت بی‌پایان خداوند بر روح یاران بزرگوار پیامبر باد؛ کسانی که راه آنحضرت را پیمودند و با پیروی از راه و روش وی، هدایت شدند؛ آنانی که دل و درونشان آمیخته با ایمان و شناخت و حکمت بود؛ آنانی که خداوند از ایشان راضی بود و ایشان هم از خداوند راضی بودند.

بدون شک، بحث و پژوهش پیرامون اسماء و صفات خداوند، یکس از مهم‌ترین مباحث اختلافی است و گروه‌های اسلامی راجع به این موضوع، راههای گوناگونی رفته و دیدگاههای مختلفی مطرح کرده‌اند؛ تا جایی که در این خصوص، اعتقادات و دیدگاههای باطلی نیز پا به میدان نهاده‌اند؛ اما خداوند در این میدان پر هیاهو و گیر و دار اختلافاتی، سلف صالح ما را به پیمودن راه حق هدایت نمود.

همین امور باعث شد تا بنده تصمیم بگیرم که در این موضوع کتابی به رشته‌ی تحریر درآورم و در آن دیدگاه اهل «سنت و جماعت» ‏‏را شرح دهم و پایه‌های اساسی مذهب آنها و شاخصه‌های ویژه‌ای را که خط فاصل آنها از دیگران است، بیان دارم و در عین حال، راه و روش ویژه‌ی قرآنی و نبوی را در این راستا مورد کنکاش قرار دهم؛ راه و روشی را که سلف صالح ما دنبال کردند و بر آن اعتماد نمودند.

در حقیقت، پیروی از این راه و روش، قایق نجاتی است که مسافرانش را از هلاکت و فلاکت نجات می‌دهد و هر که از این قایق فاصله گیرد، حتما غرق خواهد شد.

خداوند بهترین شهادت را برای اصحاب پیامبر داده و رضایت خویش را از آنان اعلان نموده است:

﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠[التوبۀ: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی، روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خوشنودند؛ و خداوند برای آنان بهشت را آماده ساخته است که در زیر ـ درختان و کاخهای ـ آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آنجا می‌مانند؛ این است پیروزی بزرگ و رستگاری سترگ». ‏

﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَٱتَّبَعَتۡهُمۡ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَٰنٍ أَلۡحَقۡنَا بِهِمۡ ذُرِّيَّتَهُمۡ وَمَآ أَلَتۡنَٰهُم مِّنۡ عَمَلِهِم مِّن شَيۡءٖۚ كُلُّ ٱمۡرِيِٕۢ بِمَا كَسَبَ رَهِينٞ ٢١[الطور: ۲۱].

«کسانی که خودشان ایمان آورده‌اند و فرزندانشان از ایشان در ایمان آوردن پیروی کرده‌اند، ـ در بهشت ـ فرزندانشان را بدیشان ملحق می‌گردانیم بی‌آنکه ما اصلاً از عمل آنان چیزی بکاهیم ـ و از اندوخته‌ی پدران و مادران چیزی برداریم و به فرزندانشان بدهیم، یا بدین وسیله بر حسنات فرزندان بیفزاییم و یا گناهانشان را از این راه بزداییم ـ چرا که هر کس در گرو کارهایی است که انجام داده است».

همچنین در فرازی از دعای ابراهیم ÷آمده است که: ﴿فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ[ابراهیم: ۳۶]. «پس هرکس از من پیروی کند، او از من است».

و به همین سبب است که خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ أَوۡلَى ٱلنَّاسِ بِإِبۡرَٰهِيمَ لَلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ وَهَٰذَا ٱلنَّبِيُّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْۗ وَٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٨[آل عمران: ۶۸].

«‏سزاوارترین مردم به ابراهیم، کسانی هستند که از او پیروی نمودند و نیز این پیغمبر ـ محمّد ـ و کسانی‌ که ایمان آورده‌اند؛ و خداوند سرپرست و یاور مؤمنان است».

پس مخالفت با صحابه و دنبال کردن راهی غیر از راه آنها، باعث ایجاد جدایی و فاصله با آنان خواهد شد:

﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥[النساء: ۱۱۵].

«کسی که با پیامبر دشمنانگی کند، بعد از آن که راه هدایت برایش روشن شده است، و راهی جز راه مؤمنان در پیش گیرد، او را به همان جهتی که دوست داشته است، رهنمود می‌گردانیم و به دوزخش داخل می‌نماییم و با آن می‌سوزانیم و دوزخ چه بد جایگاهی است!».

قرآن کریم کسانی را که از راه و روش گروهی پیروی می‌کنند، جزو همان گروه می‌شمارد:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ ٱلۡيَهُودَ وَٱلنَّصَٰرَىٰٓ أَوۡلِيَآءَۘ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآءُ بَعۡضٖۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمۡ فَإِنَّهُۥ مِنۡهُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ٥١[المائدۀ: ۵۱].

«ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرید ـ و به طریق اولی آنان را به سرپرستی نپذیریدـ؛ آنان دوست یکدیگرند. هرکس از شما با آنها دوستی ورزد ـ و آنان را به سرپرستی بپذیرد ـ بیگمان او از زمره‌ی آنان بشمار می‌آید. بی شک، خداوند افراد ستمگر را هدایت نمی‌کند».

پس هرکس که در دنیا از رهبران گمراه و تحریفگر پیروی کند، در سرای آخرت با آنها حشر خواهد شد. لذا قوم فرعون یعنی کسانی که در دنیا در گمراهی از وی تبعیت کردند، پروردگار آنها را در آخرت نیز وارد آتش جهنم خواهد نمود.

﴿إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ وَمَلَإِيْهِۦ فَٱتَّبَعُوٓاْ أَمۡرَ فِرۡعَوۡنَۖ وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِيدٖ ٩٧ يَقۡدُمُ قَوۡمَهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَأَوۡرَدَهُمُ ٱلنَّارَۖ وَبِئۡسَ ٱلۡوِرۡدُ ٱلۡمَوۡرُودُ ٩٨[هود: ۹۷-۹۸].

‏«موسی را به سوی فرعون و اشراف و اعیان او فرستادیم؛ پس اطرافیان فرعون از فرمان او پیروی کردند در حالی که فرمان فرعون مترقّیانه و مایه‌ی هدایت نبود. فرعون در روز قیامت، پیشاپیش قوم خود بوده و آنها را به آتش دوزخ می‌اندازد؛ چه بد جایگاهی که بدان وارد می‌شوند!».

در حدیث آمده است که خداوند متعال در روز قیامت، معبودان هر ملتی از قبیل سنگ و درخت و انسان و ماه و چیزهای دیگر را به تصویر می‌کشد. آنها در آخرت نیز از همان معبود خود پیروی می‌کنند تا اینکه ایشان را به آتش دوزخ می‌اندازد.

همچنین هر کسی که در دنیا، در سنت، بدعت، امور خیر و شر از کسی پیروی کند، در آخرت نیز با او حشر خواهد شد. کسی که می‌خواهد در آخرت با سلف صالح باشد و در میدان محشر و در بهشت آنها را همراهی کند، باید در این دنیا راه و روش آنها را در پیش گیرد.

گفتنی است که آنچه باعث تقویت انگیزه‌ی من در تدوین این نوشتار گردید، این بود که کتابی تحقیقی و مفید در این خصوص ندیدم که بتواند به عنوان مرجع برای پژوهشگران این مبحث باشد. امیدوارم که این کتاب بتواند این هدف را محقق نماید.

این پژوهش شامل یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه می‌باشد.

و مقدمه‌ی آن در چهار بحث ارائه شده است:

بحث اول، موضوع و هدف‌های پژوهش را تعریف می‌کند.

بحث دوم، راه شناخت اسماء و صفات خداوند متعال را بیان می‌نماید.

بحث سوم، توضیحی بر اهمیت اسماء و صفات خداوند می‌باشد.

بحث چهارم، به فواید شناخت اسماء و صفات خداوند می‌پردازد.

و فصل اول به بحث در مورد اسماء حسنی اختصاص یافته است که مطالب آن شامل پنج مبحث می‌باشد.

در بحث اول راجع به تعداد اسمای حسنی تحقیق نموده‌ام. و بحث دوم را به تعیین این اسماء اختصاص داده‌ام. در بحث سوم به بیان قواعد و قوانینی پرداخته‌ام که من در تعیین و متمایز ساختن اسماء خداوند به آن قواعد تکیه نموده‌ام. گفتنی است که تعداد این قواعد به چهارده قاعده و قانون رسید؛ به همین سبب، چهارده مطلب را به بیان و توضیه این مطالب اختصاص دادم.

و بحث چهارم را به تعیین اسمای حسنی در پرتو قواعد بیان شده در بحث سوم، اختصاص دادم.

و در مبحث پنجم این فصل به بیان اقسام اسما و صفات و مفاهیم آنها پرداخته‌ام.

همچنین در این مبحث به برخی از مسایل مهم اشاره خواهم نمود؛ از جمله به تحقیق در مورد مراتب برتری اسماء خداوند، مباحثی مربوط به نصوص در ارتباط با اسم اعظم خداوند و همچنین رابطه‌ی صفات خداوند با ذات وی و نهایتا به بحثی در خصوص حقیقت و مجاز در اسماء باری تعالی پرداخته‌ام.

و در مبحث اول و دوم فصل دوم، اهل سنت و جماعت را معرفی نموده و سپس به بیان اعتقادات آنها درباره‌ی اسماء و صفات خداوند پرداخته‌ام. همچنین به پایه‌های اساسی‌ای که اعتقاد آنان بر آنها مبتنی است، اشاره کرده‌ام که شامل نه پایه است و پیرامون هر یک از این پایه‌ها مباحث بسیاری وجود دارد که با این پایه‌ها در ارتباط‌اند.

بعد از آن، در همین فصل به دو بحث دیگر اشاره می‌کنم: نخست، به ذکر دلیل برای آنچه که به عنوان مذهب سلف صالح ذکر کردیم، می‌پردازم. سپس ویژگی‌های روش سلف صالح را بیان می‌نمایم.

و فصل سوم با مباحث چهارگانه‌ا‌ی که دارد به معرفی گروههایی اختصاص یافته که علی رغم اختلاف دیدگاههایشان در باب اسماء و صفات خداوند راه انحراف را پیموده‌اند؛ شبهاتی را که باعث انحراف آنها شده، ذکر نموده‌ام؛ سپس دلایلی را که باعث کشف انحراف مذهب آنها و شبهه‌زدایی از استدلالشان می‌شود، ارائه داده‌ام.

و در فصل چهارم، عواملی را که منجر به ایجاد اختلاف در باب اسماء و صفات خداوند شده، مورد بحث قرار داده‌ام.

و در آخرین و پنجمین فصل به موضع مذهب سلف صالح در کشمکش با این موضوع پرداخته‌ام؛ در مبحث اول، میزان تعارض روشهای باطل را با آنچه که پیامبر اکرم فرموده، توضیح داده‌ام.‌ و در مبحث دوم به ارائه‌ی دلایلی همت گماشته‌ام که دال بر این است که مذهب سلف صالح سالمتر و قوی‌تر است. همچنین در این مبحث به ذکر اقوال فراوانی درباره‌ی تضاد و تناقض سخنان دانشمندان علم کلام و سردرگمی آنها پرداخته‌ام.

و در مبحث چهارم این فصل به گوشه‌ای از شیوه‌هایی اشاره نموده‌ام که هدف آنها بدنام کردن مذهب سلف است.

در پایان نیز مردم و علما را به حفظ مذهب سلف صالح و اهل سنت و جماعت دعوت نموده‌ام تا اینکه چراغ هدایت رهروان راه حقیقت همچنان فروزان بماند و راه و روشی که خداوند آن را ارائه فرموده، همچنان پرتو افشانی نماید.

امیدوارم که توانسته باشم این موضوع بسیار مهم را به روش پژوهشی، منظم و مفصل ارائه داده باشم و از خداوند متعال می‌خواهم که اجر و پاداش آنرا به من عنایت فرماید؛ همچنین از بارگاه ایشان مسئلت می‌نمایم که در صورت نقص و کوتاهی، مرا مورد مغفرت قرار دهد؛ زیرا عیب و نقص جزو طبیعت بشر است و عذر من نزد خداوند متعال این است که من نهایت تلاش خود را بنا بر قواعد پژوهشی که علمای ما بر آنها تکیه کرده‌اند، مبذول داشته‌ام.

«والحمدلله رب‌العالمین»

«دکتر عمر سلیمان عبدالله اشقر»

دانشگاه اردن. عمان