ايمان سلف صالح مانند ايمان پیرزنان نیست
مطلبی را که در آخر مبحث قبلی از غزالی نقل نمودیم مبنی بر اینکه ایمان راسخ ایمان عوام است و یا برخی دیگر که از آن به عنوان ایمان پیرزنان تعبیر کردهاند و مانند اینها ایمان دانشمندان پیرو منهج قرآنی و نبوی نیست. بلکه اندیشمندان سلف و پیروان روش قرآنی و نبوی ایمانی مبتنی بر یقین داشتند که هیچ شک و تردیدی به آن راه نداشت. چرا که منهج قرآنی باعث شک و تردید و سرگردانی آنان نمیشود؛ زیرا آنان بر اساس برهانی از جانب پروردگارشان حرکت میکنند. لذا وقتی که ایمان عوام اهل سنت اینگونه باشد، ایمان اهل علم و فضل، این حافظان کتاب الله و سنت رسول الله که عوام از آنها پیروی میکنند، چگونه خواهد بود.
مرتضی یمانی حال عوام اهل سنت نه علمای آنان را اینگونه توصیف مینماید: «اگر تمام فلاسفه جمع شوند و از هوش سرشار متقدمین و متأخرین خود استفاده کنند و شبهاتی را مطرح کنند که افراد زیرک را متحیر میکند و قدم انسانهای با هوش را میلغزاند، عوام اهل سنت به سخنشان وقعی نمینهند و تمایلی نشان نمیدهند و شبهات قوی آنان آتش شک و تردید را در دلهایشان شعله ور نمیسازد و در اعتقاد راسخشان هیچ شک و تردیدی ایجاد نمیکند.
این ایمان از طریق نظری بوجود نیامده است؛ زیرا بسیاری از علمای اهل کلام که از طریق تئوری ایمان آوردهاند، هنگام این گونه شک و شبهها مرتد شدهاند» [۲۹۷].
[۲۹۷] البرهان الساطع في اثبات الصانع ص (۵۲) تألیف محمد بن ابراهيم الوزير.