پایان و نتیجهی کل مطالب
حتماً باید منهج اهل سنت بطور یگانه باقی بماند و با دیگر مذاهب آمیخته نشود.
یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند بر مسلمانان این است که منهج ایمانی و قرآنیای که خداوند بر پیامبر نازل فرموده بطور شفاف و روشن و بدون دستخوردگی باقی مانده و با هیچیک از اعتقادات فاسد و مذاهب گمراه کننده آمیخته نشده و این همان حراست خداوند از دینش است که قرآن آن را ضمانت فرموده است.
قبل از اسلام، ادیان و مذاهبی وجود داشتند و بعد از ظهور و استقرار اسلام نیز مذاهب دیگری سر بر آوردند. پیروان این مذاهب و ادیان تحریف اسلام را از مسیر اصلی خودش، در دستور کار خود قرار دادند و گمان میکنند که آنها میتوانند میان اسلام و دیگر ادیان تحریف شده و باطل سازگاری ایجاد کنند.
امروزه نیز فراخوانهای بسیار داغی برای ایجاد سازگاری میان اسلام و مسیحیت و یهودیت و کمونیسم مطرح میشود و اینها گمان میکنند که هدف خیر دارند.
گروههای اسلامیای که از مسیر اسلام منحرف شده و روش اعتقادی و رفتار جداگانهای را تشکیل دادهاند، برخی از پیروانشان ندای سازگاری و نزدیک سازی با پیروان منهج حق را سر میدهند. برخی از پیروان اهل حق هم فریب این فراخوانها را خورده و گمان میکنند که این برای اسلام و مسلمانان مایهی خیر و رحمت است.
ما اعلام میداریم که: ما هرگز گفتگویی را که هدفش کشف حقایق و پرده برداشتن از اعتقادات گمراه و منحرف باشد، رد نمیکنیم. زیرا این دین ما است که ما را به این کار دعوت مینماید. اما ما گفتگویی را رد میکنیم که در آن حقایق اسلام بخاطر پیوستن با خرافات مسیحیت و یهودیت و کمونیسم، تحریف شود.
لذا ما تلاشهایی را که برخی از پیروان منهج حق برای ایجاد پلی با منهجهای نادرست در باب اسماء و صفات و سایر مسایل دنبال میکنند، ناپسند میدانیم.
بسیار با ارزش و مهم است که منهج حق و راستین برای جویندگان حق، شفاف و روشن باقی بماند، آشکارا نور افشانی کند، مسیر و راهش روشن باشد و تفاوت میان این راه و راههای دیگر بطور برجسته باقی بماند، تا حجت خداوند بر خلقش تمام شود و پویندگان حق در شناخت آن مشکلی نداشته باشند. خداوند متعال یهودیانی را که حق را با باطل درآمیختند و دین خدا را با امور دیگر خلط کردند و ویژگیهای دین الهی را تغییردادند، مورد مذمت قرار داده است؛ چرا که در این صورت، رسیدن به حق برای جستجوگران بسیار دشوار خواهد بود.
بنده خودم بسیاری از پژوهشگران بزرگوار معاصر را دیدهام که فریب اینها را خوردهاند و بعنوان منادی تقریب بین منهج حق و دیگر منهجهای باطل عمل میکنند و گمراهیهای اهل باطل را توجیه و برای آنها عذر میآورند. در حقیقت، منهجی که ما بر اساس آن حرکت مینماییم، منهجی است که خداوند در دستور به پیامبرش به ما آموخته است:
﴿قُلۡ هَٰذِهِۦ سَبِيلِيٓ أَدۡعُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا۠ وَمَنِ ٱتَّبَعَنِيۖ وَسُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ وَمَآ أَنَا۠ مِنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ١٠٨﴾[یوسف: ۱۰۸].
«بگو: این راه من است که من ـ مردمان را ـ با آگاهی و بینش به سوی الله میخوانم و پیروان من هم چنین میباشند. و خدا را منزّه میدانم و من از زمرهی مشرکان نمیباشم».
و در پایان، همان چیزی را میگوییم که خداوند به ما دستور داده است:
﴿سُبۡحَٰنَ رَبِّكَ رَبِّ ٱلۡعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ١٨٠ وَسَلَٰمٌ عَلَى ٱلۡمُرۡسَلِينَ ١٨١ وَٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ١٨٢﴾[الصافات: ۱۸۰-۱۸۲].