اسما و صفات الهی

فهرست کتاب

مبحث سوم: دلایل مبنی بر اینکه آنچه در مبحث گذشته ذکر کردیم، اعتقاد سلف است

مبحث سوم: دلایل مبنی بر اینکه آنچه در مبحث گذشته ذکر کردیم، اعتقاد سلف است

چه بسا که برخی از منتسبین به اسلام به مخالفت برخیزند و بگویند: چه دلیلی وجود دارد که آنچه شما از امامان بزرگوار درباره‌ی اسماء و صفات خداوند ذکر کردید، عقیده‌ی سلف است؟

به همین سبب ما در این مبحث به ذکر دلایلی می‌پردازیم که دال بر اجماع و اتفاق نظر آنان بر این اعتقاد می‌باشد؛ برخی از این دلایل عبارتند از:

اول: سلف صالح نصوص متعلق به اسماء و صفات خداوند را نقل نموده‌اند بدون اینکه مانند برخی‌ها به تکذیب آنها بپردازند یا مانند برخی دیگر، صفات خالق را به صفات مخلوق تشبیه کنند و یا مانند گروهی دیگر دست به تحریف و تأویل آنها بزنند.

شیخ الاسلام ابن تیمیه در توضیح این استدلال می‌گوید: «دلیل اینکه این، مذهب سلف صالح می‌باشد، آن است که آنان قرآن و اخبار رسول گرامی ‌را با تصدیق، ایمان و قبول، بدون شک و تردید در آنها و گوینده‌شان برای ما نقل نموده‌اند و آنچه را که متعلق به صفات خداوند بوده، تفسیر و تأویل نکرده و به صفات انسانها نیز تشبیه ننموده‌اند؛ چرا که اگر این کارها را انجام می‌دادند، حتما از آنها نقل می‌شد و‌ اصلا ممکن نبود که به طور کلی پنهان بماند؛ زیرا اتفاق بر کتمان موضوعی که نیاز به نقل و شناخت آن است در قبح و زشتی مانند اتفاق بر دروغ و انجام فعل حرام است.

بلکه آنان به اندازه‌ای بر رعایت سکوت در این موضوع مبالغه می‌نمودند که اگر کسی را مشاهده می‌کردند که درباره‌ی موضوعات متشابه می‌پرسد، در جلوگیری او مبالغه می‌کردند تا جایی که گاهی سخنان تندی به وی می‌گفتند و چه بسا که او را تنبیه می‌کردند و گاهی هم با رویگردانی از او، شدت انزجار خود را از سؤالش اعلام می‌نمودند» [۱۷۴].

دوم: آنها برای صحت اصولی که این اعتقاد بر آنها مبتنی است از نصوص قرآن و سنت استدلال نموده‌اند که ما در صفحات گذشته بسیاری از این استدلالها را ذکر نمودیم.

سوم: سخنان صریح و مورد اتفاق آنها در مورد معانی صفات به اصولی تصریح دارد که ما بیان نمودیم. و ما گوشه‌هایی از سخنان سلف صالح را در این خصوص نقل کردیم.‌ برای آگاهی بیشتر در این زمینه می‌توانید به کتابهایی که این اقوال را نقل کرده‌اند، مراجعه نمایید.

چهارم: نقل اینها توسط افرادی مورد اعتماد صورت گرفته که آگاه به اقوال سلف و عالم به اقوال افراد هدایت یافته و گمراه بوده‌اند. آنان در مورد اینکه اعتقاد سلف صالح همین است، هیچ اختلاف نظری با یکدیگر ندارند.

محمد بن حسن شیبانی شاگرد امام ابوحنیفه رحمه الله می‌گوید: «همگی فقها در شرق و غرب بر ایمان به قرآن کریم و احادیثی که افراد مورد اعتماد از پیامبر در مورد صفات خداوند روایت کرده‌اند، بدون تفسیر، بیان کیفیت و تشبیه اتفاق نظر دارند؛ چرا که هر کس آنها را تفسیر کند، از منهج نبی اکرم صبیرون رفته و از جماعت مسلمین جدا شده است؛ چرا که آنان توصیف، تفصیل و تفسیر ننموده‌اند؛ بلکه به آنچه در قرآن و سنت آمده است، ایمان آورده‌اند. پس هرکس، به رأی جهم بن صفوان گردن نهد، از جماعت مسلمین جدا گردیده است» [۱۷۵].

شیخ الاسلام بعد از نقل مذهب سلف صالح درباره‌ی اسماء و صفات خداوند متعال می‌گوید: «همه‌ی سلف صالح بر این اساس زندگی کردند. و اگر ما بخواهیم تمام سخنان سلف صالح را در این خصوص ذکر کنیم از مقصود اصلی دور خواهیم شد. همانا آنچه که ما در خصوص مذهب سلف صالح می‌گوییم با ذکر اقوال آنها در صفحات قبلی به اثبات رسید.‌ همه‌ی عالمان و آگاهان از نقل و روایت، بدان اعتراف نموده‌اند و من از هیچ یک از علما، اختلافی در این مسئله سراغ ندارم» [۱۷۶].

همچنین شیخ الاسلام بیان می‌کند که وی بعد از جستجوی کامل و بررسی سخنان سلف، سراغ ندارد که سخن یکی از سلف با صراحت یا ظاهر آن بر نفی صفات خبری در نفس الامر دلالت نماید. همچنین وی بیان می‌کند که کسی را سراغ ندارد که صفات خبری را نفی کرده باشد. البته‌ آنها تشبیه را نفی کرده‌اند و رأی مشبّهه را که خداوند را با مخلوقات تشبیه می‌کنند و رأی کسانی را که صفات را نفی می‌کنند، رد کرده‌اند. به عنوان نمونه، نعیم بن حماد‌‌ استاد امام بخاری می‌گوید: «هرکس خداوند را با مخلوقاتش تشبیه کند، کفر ورزیده است و هرکس اوصافی را انکار کند که خداوند خودش را بدانها توصیف نموده، کافر شده است. و در اوصاف خداوند توسط خدا و پیامبرش، تشبیهی وجود ندارد» [۱۷۷].

ابن عبد البر قرطبی می‌گوید: «اهل سنت و جماعت در مورد اقرار به تمامی ‌صفات وارده در قرآن و سنت، ایمان به آنها و حمل آنها بر حقیقت نه مجاز، اتفاق نظر دارند و آنها هرگز در یکی از آنها تغییر ایجاد نمی‌کنند و صفتی از آنها را انکار نمی‌نمایند.

اما تمام بدعتی‌ها اعم از جهمیه، معتزله و خوارج صفات را انکار می‌کنند و هیچ یک از آنها را بر معنای حقیقی‌شان حمل نمی‌کنند و‌ خیال می‌کنند که اگر کسی آنها را قبول کند، مرتکب تشبیه شده است و نزد آنها اگر کسی اسما و صفات را اثبات نماید، در حقیقت خداوند را نفی نموده است. ‌ولی واقعیت همان چیزی است که قرآن و سنت آن را بیان داشته و امامان بزرگوار اهل سنت و جماعت آن را برای ما نقل نموده‌اند» [۱۷۸].

[۱۷۴] مجموعه فتاوای شیخ الاسلام (۴/۳). [۱۷۵] مجموعه فتاوای شيخ الاسلام (۴/۷). [۱۷۶] مجموعه فتاوای شيخ الاسلام (۵/۱۱۱-۱۱۴). [۱۷۷] مجموعه فتاوی شيخ الاسلام (۳۳/۱۷۷). [۱۷۸] التمهيد (۷/۱۴۵) تألیف ابن عبد البر.