اسما و صفات الهی

فهرست کتاب

مبحث اول: تحقیق درباره‌ی تعداد نامهای خداوند

مبحث اول: تحقیق درباره‌ی تعداد نامهای خداوند

گروهی از علما معتقدند که نامهای خداوند منحصر به نود و نه اسم‌اند و بیشتر از این نیستند و در این راستا از حدیث پیامبر اکرم صاستدلال می‌نمایند که بر همین عدد تصریح نموده است.

ابن حزم می‌گوید: «خداوند دارای نود و نه نام است که معروف به اسماء الله الحسنی هستند و هر کس از طرف خودش، چیزی به آنها اضافه کند، در این باره دچار انحراف شده است. و آنها همان اسم‌هایی هستند که در قرآن و سنت ذکر شده‌اند» [۳۰].

ایشان با سند خودش این حدیث را آورده است که رسول الله صفرمود: «خداوند نود و نه اسم دارد. یعنی یکی کمتر از صد. هر کس که آنها را حفظ نماید، به بهشت می‌رود». در روایت همام که یکی از راویان این حدیث است علاوه بر آن، آمده است که: «خداوند فرد است و عدد فرد را دوست دارد».

سپس ابن حزم می‌گوید: «به صحت رسیده است که خداوند دارای نود و نه اسم می‌باشد؛ لذا برای هیچکس جایز نیست که برای خداوند نام دیگری را جایز بداند، چرا که پیامبر اکرم صفرمود: «خداوند نود و نه اسم دارد یعنی یکی کمتر از صد» [۳۱].

اما جمهور علما منحصر دانستن نامهای خداوند را در این تعداد نمی‌پسندند. و آنچه که آنها را به این سمت سوق داده است، وجود نصوصی است که دال بر این است که تعداد آنها بیشتر از این می‌باشد.

ابن حجر عسقلانی /می‌گوید: «جمهور علما معتقدند که نامهای خداوند در این تعداد منحصر نمی‌شود؛ بلکه بیشتر از این است و امام نووی نقل کرده است که علما بر این رأی، اتفاق نظر دارند.... و این دیدگاه را روایت ابن مسعود از رسول الله صکه امام احمد آن را روایت کرده و ابن حبان آن را صحیح دانسته، تأیید می‌نماید:

«أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِيْ كِتَابِكَ، أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ، أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِيْ عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ، أَنْ تَجْعَلَ الْقُرْآنَ رَبِيْعَ قَلْبِيْ، وَنُوْرَ صَدْرِيْ، وَجَلاَءَ حُزْنِيْ، وَذَهَابَ هَمِّيْ». «الهى! من بوسیله‌ى هر اسمى که خـود را بـدان نام نهاده‌اى، یـا در کتابت نازل نموده‌اى، یا به یکى از مخلوقاتت تعلیم داده‌اى، یا ترجیح داده‌اى که نزد تو در علم غیب بماند، از تو مسألت مى‌نمایم که قرآن را بهار دلم، نور سینه‌ام و برطرف کننده‌ى غم و اندوه من بگردانى».

و نزد مالک از کعب الاحبار در دعا آمده است که: «أسألك باسمائك الحسنی ما علمتُ منها و ما لم أعلم». «خدایا! تو را با نام‌های زیبایت فرا می‌خوانم، اعم از نامهایی که می‌دانم و یا نمی‌دانم». و طبری شبیه این دعا را از قتاده روایت نموده است» [۳۲]. همچنین در حدیث آمده است که: «لاَ أُحْصِيْ ثَنَاءً عَلَيْكَ، أَنْتَ كَمَا أَثْنَيْتَ عَلَى نَفْسِكَ» «خدایا! ستایش‌های تو قابل شمارش نیست و از عهده‌ی من خارج است. بدون تردید تو آنچنانى که خود فرموده‌اى».

و در حدیث شفاعت آمده است که: «فیفتح على من محامده بما لا أحسنه الآن». «دروازه‌های حمد و ثنای الهی برایم گشوده می‌شود که هم اینک آنها را خوب نمی‌دانم».

چنانکه ملاحظه می‌نمایید حدیث ابن مسعود نامهای خداوند را به سه دسته تقسیم نموده است:

دسته‌ی اول: نامهایی هستند که خداوند در کتابش نازل نموده است؛ لذا هر که از قرآن آگاهی داشته باشد و آیات آن را مورد بررسی قرار دهد، می‌تواند آن نامها را استخراج نماید.

دسته‌ی دوم: نامهایی هستند که خداوند به برخی از بندگانش تعلیم داده است؛ مثل اینکه به برخی از فرشتگان یا همه‌ی فرشتگان ـ بدون انسانها ـ یا به بعضی از اولیا آموزش داده است.

دسته‌ی سوم: نام‌هایی هستند که تنها خودش می‌داند و هیچ پیامبر و فرشته و یا انسانی از آن اطلاع ندارد.

و اینگونه معلوم می‌شود که تعداد نام‌های خداوند بیشتر از نود و نه اسم می‌باشد. چرا که برخی از نام‌ها را فقط خود خداوند می‌داند و برخی را صرفا به بعضی از مخلوقاتش آموزش داده و در کتابش نازل نفرموده است. پس انسان نمی‌تواند تمام نامهای خداوند را برشمارد.

به همین سبب، علما می‌گویند: هدف پیامبر اکرم صاز حدیث: «إِنَّ لِلهِ تِسْعَةً وَتِسْعِينَ اسْمًا، مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الـْجَنَّةَ» منحصر نمودن اسم‌های خداوند نبوده است؛ بلکه هدفش این بوده که هر کس این اسمها را حفظ کند، وارد بهشت می‌شود [۳۳].

ابن قیم /می‌گوید: «نام‌های مبارک خداوند منحصر نمی‌شوند و با عدد تعیین نمی‌گردند؛ زیرا خداوند اسماء و صفاتی دارد که بجز خودش هیچ کس دیگری حتی فرشتگان مقرب و انبیا نیز از آنها آگاهی ندارند» [۳۴].

شیخ الاسلام ابن تیمیمه می‌گوید: «مقید بودن نامهای خداوند با عدد، شامل اسماء موصوفه می‌شود و اسماء موصوفه تعداد مشخصی است.

پس جمله‌ی «مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الـْجَنَّةَ» صفت «تِسْعَةً وَتِسْعِينَ» یعنی نود و نه است و یک جمله‌ی جدید و مبتدا نمی‌باشد. و مفهومش این است که خداوند نود و نه اسم دارد که هر کس آنها را حفظ کند، وارد بهشت می‌شود. و این جمله مانند این است که کسی می‌گوید: من صد برده دارم که آنها را برای آزادی آماده نموده‌ام یا اینکه صد درهم دارم که آنها را برای صدقه آماده نموده‌ام. در تمام این جمله‌ها، همان عددی ذکر شده که موصوف به این صفت هست نه اینکه او تنها همین تعداد را دارد؛ چرا که پیامبر اکرم صنفرموده که: اسمهای خداوند متعال نود و نه اسم هستند.» [۳۵]

ابن قیم می‌گوید: «فرموده‌ی پیامبر که: «إِنَّ لِلهِ تِسْعَةً وَتِسْعِينَ اسْمًا، مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الـْجَنَّةَ» یک جمله است و «مَنْ أَحْصَاهَا دَخَلَ الـْجَنَّةَ» صفت آن است نه خبری مستقل. و معنای آن چنین است که: خداوند نامهایی دارد که هر کس آنها را حفظ کند، وارد بهشت خواهد شد.

و این جمله، منافاتی ندارد با اینکه خداوند نامهای دیگری هم داشته باشد. مثل اینکه شما می‌گویید: فلانی صد برده دارد که آنها را برای جهاد آماده کرده است. این جمله، منافاتی ندارد با اینکه آن فرد برده‌های دیگری داشته باشد و آنها را برای کارهای دیگر آماده کرده باشد. و در این مطلب، هیچ اختلافی میان علما وجود ندارد» [۳۶].

اگر کسی بگوید: در صورتی که خداوند نامهای زیادی دارد و منحصر به این عدد نیستند، پس چرا برشمردن و حفظ کردن در نود و نه اسم منحصر شده است؟

ما می‌گوییم: دانشمندانی که قایل به بیشتر از نود و نه هستند، در این باره دو قول دارند:

اول: نامهایی که حفظ آنها باعث ورود به بهشت می‌شود، نام‌هایی معین و مشخص و پراکنده‌ در میان نامهای فراوان خداوند می‌باشند. و از آنجایی که رسول اکرم صاین نامها را مشخص ننموده و در این زمینه هیچ حدیثی از او به صحت نرسیده است، پس انسان زمانی مشمول این ثواب بزرگ می‌گردد که تمام نام‌هایی را که در قرآن و سنت وارد شده‌اند، حفظ نماید تا مطمئن شود که نود و نه اسمی را که باعث ورود به بهشت می‌شوند، حفظ نموده است.

ابن العربی می‌گوید: «نود و نه اسم در میان کل اسمها پنهان شده‌اند تا اینکه ما خداوند را با تمام نامهایش بخوانیم و اینگونه در میان آنها به آن نود و نه اسمی که وعده‌ی بهشت در آنها است، دست پیدا کنیم» [۳۷].

ابن العربی معتقد است که نود و نه اسم خداوند که حفظ آنها بهشت را به ارمغان می‌آورد، در قرآن و سنت وجود دارند؛ ولی مشخص نشده‌اند، همانگونه که ساعت اجابت در روز جمعه، شب قدر در رمضان و گناهان کبیره از میان سایر گناهان مشخص نشده‌اند تا اینکه فرد در تمام اوقات جمعه و تمام شبهای رمضان مشغول عبادت شود و از تمام گناهان دوری کند. همچنین نود و نه اسم خداوند بطور دقیق مشخص نشده‌اند تا ما خداوند را با تمام اسمهایش بخوانیم و اینگونه به آن نود و نه اسم دست یابیم.

امام فخر رازی نیز چنین دیدگاهی دارد؛ ابن حجر عسقلانی از ایشان روایت کرده که: «منظور از عدم تفسیر آنها، این است که فرد همیشه خداوند را با تمام اسمهایش بخواند به امید اینکه به آن نامهای مخصوص دست یابد ـ و وارد بهشت گردد ـ همانگونه که لحظه‌ی اجابت در روز جمعه، شب قدر و نماز وسطی، تعیین نشده‌اند».

لذا ابن العربی در کتاب با ارزش خود «احکام القرآن» صد و چهل و شش اسم برای خداوند برمی‌شمارد و می‌گوید: سی نام باقی مانده‌ است که آنها را در کتاب «الأمد الأقصی» آورده‌ام [۳۸].

ابن حجر می‌گوید: «قاضی ابوبکر بن عدی از بعضیها روایت کرده که خداوند هزار اسم دارد. ابن العربی می‌گوید: این، تعداد کمی از آنها است» [۳۹].

دوم: منظور از عدد مذکور همان حفظ نود و نه اسم از میان سایر اسمهای خداوند متعال است. پس هر کس این تعداد از اسمهایش را حفظ کند، مستحق این پاداش خواهد شد. و آنها هم نود و نه اسم‌اند که معین و مشخص نشده‌اند.

شیخ الاسلام در تبیین این دو دیدگاه می‌گوید: کسانی که اسمهای خداوند را جمع‌آوری نموده‌اند و همچنین دیگران بر این اعتقادند که اسمهایی که هرکس آنها را حفظ کند وارد بهشت می‌شود، معین و مشخصی نیستند؛ بلکه هر کس که نود و نه اسم را از اسمهای خداوند حفظ کند، وارد بهشت خواهد شد. و آن دو اسمی که دارای یک معنا هستند، یکی از آنها می‌تواند جانشین دیگری شود؛ مانند أحد و واحد، و معطی و مغنی» [۴۰].

البته آنچه را که ابن تمیمه در آخر ذکر کرده، خود توجیه سومی برای این موضوع است.

[۳۰] المحلی (۱/۳۰) ابن حزم. [۳۱] مرجع سابق. [۳۲] فتح الباری (۱۱/۲۲۰). [۳۳] فتح الباری (۱۱/۲۲۰). [۳۴] بدائع الفوائد (۱/۶۶). [۳۵] مجموعه فتاوای ابن تمیمه (۶/۳۸۱). [۳۶] بدائع الفواید (۱/۱۶۷). [۳۷] احکام القرآن (۲/۷۹۴). [۳۸] احکام القرآن (۲/۸۰۵). [۳۹] فتح الباری (۱۱/۲۲۰). [۴۰] مجموعه فتاوای ابن تمیمه (۶/۳۸۰).