مطلب اول: شناخت اسماء و صفات خداوند راه شناخت خداوند است
اگر انسان بخواهد پروردگارش را بشناسد و یا شناختش را نسبت به او افزایش دهد، هیچ راهی جز شناخت وی از کانال نصوصی که اوصاف و اعمال و اسماء وی را صراحتاً بیان میدارند پیش رو ندارد؛ زیرا خداوند را نمیتوان با چشمان و یا در دنیا مشاهده کرد، پس باید با مراجعه به نصوص دینی وی را شناخت.
خداوند اینگونه خود را معرفی مینماید:
﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَيُّ ٱلۡقَيُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَةٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِي يَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ يَعۡلَمُ مَا بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ كُرۡسِيُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا ئَُودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِيُّ ٱلۡعَظِيمُ ٢٥٥﴾[البقرۀ: ۲۵۵].
«هیچ معبود حقی بجز الله وجود ندارد و او زنده و پایدار و جهان هستی را نگهدار است. او را نه چرتی و نه خوابی فرا نمیگیرد. آنچه در آسمانها و آنچه در زمین وجود دارد، از آنِ او است. کیست آن که در پیشگاه او میانجیگری کند مگر با اجازهی او؟ میداند آنچه را که در پیش روی مردمان است و آنچه را که در پشت سر آنان است و مردمان چیزی از علم او را فراچنگ نمیآورند جز آن مقداری را که وی بخواهد. کرسی او آسمانها و زمین را در بر گرفته است. و نگاهداری آن دو ـ آسمان و زمین ـ وی را درمانده نمیسازد و او بلندمرتبه و سترگ است».
همچنین میفرماید:
﴿هُوَ ٱللَّهُ ٱلَّذِي لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡمَلِكُ ٱلۡقُدُّوسُ ٱلسَّلَٰمُ ٱلۡمُؤۡمِنُ ٱلۡمُهَيۡمِنُ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡجَبَّارُ ٱلۡمُتَكَبِّرُۚ سُبۡحَٰنَ ٱللَّهِ عَمَّا يُشۡرِكُونَ ٢٣﴾[الحشر: ۲۳].
«خداوند آن ذاتی است که جز او معبود حقی وجود ندارد؛ او فرمانروا، منزه، بیعیب و نقص، اماندهنده و امنیت بخشنده، محافظ و مراقب، قدرتمند و چیره، بزرگوار و شکوهمند، و والامقام و فرازمند است».
و در مورد کارها و تصرفاتش در جهان هستی میفرماید:
﴿أَوَ لَمۡ يَرَ ٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ أَنَّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَ كَانَتَا رَتۡقٗا فَفَتَقۡنَٰهُمَاۖ وَجَعَلۡنَا مِنَ ٱلۡمَآءِ كُلَّ شَيۡءٍ حَيٍّۚ أَفَلَا يُؤۡمِنُونَ ٣٠ وَجَعَلۡنَا فِي ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمۡ وَجَعَلۡنَا فِيهَا فِجَاجٗا سُبُلٗا لَّعَلَّهُمۡ يَهۡتَدُونَ ٣١ وَجَعَلۡنَا ٱلسَّمَآءَ سَقۡفٗا مَّحۡفُوظٗاۖ وَهُمۡ عَنۡ ءَايَٰتِهَا مُعۡرِضُونَ ٣٢ وَهُوَ ٱلَّذِي خَلَقَ ٱلَّيۡلَ وَٱلنَّهَارَ وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَۖ كُلّٞ فِي فَلَكٖ يَسۡبَحُونَ٣٣﴾[الانبیاء: ۳۰-۳۳].
«آیا کافران نمیبینند که آسمانها و زمین به هم متّصل بوده و ما آنها را از هم جدا ساختیم و هرچیز زندهای را از آب آفریدیم. پس آیا ایمان نمیآورند؟ ما در زمین کوههای استوار و ریشهداری پدید آوردیم تا زمین انسانها را مضطرب نسازد و توازن آنان را به هم نزند. و در لابلای کوهها راههای پهناوری به وجود آوردیم تا این که انسانها راهیاب گردند. و آسمان را سقف محفوظی نمودیم؛ ولی آنان از نشانههای آن روی گردانند. خداوند است که شب و روز و خورشید و ماه را آفریده است و همه در مداری ـ معین ـ میگردند».
نصوص وارده در این رابطه بسیار زیادند؛ بلکه قرآن کریم سراسر سخن از خداوند متعال است. و قرآن کریم خلاصه و درونمایهی تمام رسالتهای آسمانی را در یک آیه بیان میدارد:
﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِكَ مِن رَّسُولٍ إِلَّا نُوحِيٓ إِلَيۡهِ أَنَّهُۥ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدُونِ ٢٥﴾[الانبیاء: ۲۵].
«ما قبل از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم، مگر این که به او وحی کردیم که: هیچ معبود حقی بجز من وجود ندارد؛ پس تنها مرا پرستش کنید».
همچنین خداوند متعال خلاصهای از آنچه را که بر پیامبر اسلام وحی نموده چنین بیان مینماید:
﴿قُلۡ إِنَّمَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ١٠٨﴾[الانبیاء: ۱۰۸].
«بگو: صرفا به من وحی میشود که معبود شما تنها یکی است. حال که چنین است، آیا شما تسلیم ـ خداوند یگانه ـ میشوید؟».
و ما باید بدانیم که انسان نمیتواند حقیقت عبودیت را درک کند و ان را در قول و عمل تحقق بخشد بدون اینکه صفات خداوند را بشناسد.
اینجا است که ما میتوانیم به جنایت کسانی پی ببریم که اسماء و صفات و افعال خداوند را نفی میکنند؛ زیرا آنان با این کارشان دروازهی شناخت خداوند متعال را میبندند. چرا که اگر اسما، صفات و افعال موجودی ناشناخته باقی بماند، آن موجود به تصور محضی تبدیل خواهد شد که به صاحب تصور هیچ سودی نمیرساند.
کسانی که راه انحراف را در پیش گرفتهاند و صفات الهی را نفی میکنند، به میزان اسما و صفاتی که نفی میکنند، دروازهی معرفت الهی را میبندند. چنانکه ابن تیمیه میگوید: «نمیتوان ذات خداوند را بدون شناخت اسماء و صفات ثبوتی و سلبی او شناخت؛ اگر کسی بنا را بر این بگذارد که خداوند ذاتی است مجرد از قیود سلبی و ایجابی، این، شناخت خداوند بشمار نمیرود؛ زیرا کسی که گمان ببرد خداوند مجرد از تمام امور سلبی و ایجابی است، دچار اشتباه بزرگی شده است. به همین سبب، این دیدگاه (سلب کلی چیزی را که شامل امر ثبوتی یا عدمی میشود) را هیچ کس بجز گروه قرامطه که یک گروه باطنی هستند، نپذیرفته است. یکی از سخنان باطل قرامطه این است که اطلاق وجود و عدم، عالم و غیر عالم و قادر و غیر قادر را بر خداوند جایز نمیدانند.
علم به صفات و اسماء خدا یکی از دو رکن توحید است
اهمیت علم به اسماء و صفات خداوند در این است که شناخت آنها یکی از دو رکن توحید به شمار میآید و توحید بزرگترین مسئلهای است که انبیا علیهم السلام برای تثبیت آن آمدهاند.
توحیدی که پیامبران منادی آن بودهاند، بر دو نوع است: یکی توحید در علم و اعتقاد و دیگری در نیت و اراده؛ نوع اولی آن «توحید علمی»، و دومی «توحید ارادی» نام دارد؛ چون که نوع اول مربوط به اخبار و معرفت و دومی مربوط به اراده است. محور نوع اول از توحید مبتنی بر اثبات صفات کمال خدا و نفی تشبیه و مثال و عیوب و نقص از اوست [۳].
[۳. التفسیر القیم ابن قیم صفحه (۲۴).